زنجیر و آزادی

                                                                                                  جمعه ۲۴ خرداد ۱۳۹۸
             

به حساب تقویم ده‌سال گذشت ولی در واقع خرداد ۸۸ اوجی بود که پس از آن تکرار نشد. ما -برخلاف شعارها- به عقب برگشتیم و هنوز به آن نرسیده‌ایم. مثل رکوردی ورزشی که سالها دست نخورد و همه آرزوی شکستن آن را داشته باشند. خیلی‌ها سکوت کردند،‌ خیلی‌ها کم آوردند و در روزمرّگی حل شدند،‌ خیلی‌ها خیانت کردند و تعداد کمی به آن اوج وفادار ماندند. 
  
سخنی نیست که به نوشتن بیرزد وقتی دسته‌بندی سیاسی بر جستجوی حقیقت چیره شده باشد. بحث طرفداران ولایت نیست که هنوز از انحراف احمدی‌نژاد می‌گویند و منظورشان مخالفت با رهبرنظام است چون خودش عین انحراف بود، طرفداران اصلاحاتی که دیگر وجود خارجی ندارد نیز در امتحانهایی مانند ماجرای نجفی رفوزه شدند و بدتر از همه فروکاستن یک جنبش پویا به هشتگ‌زنی و شعرنویسی مجازی بود. شاید سکوت موسوی اعتراضی سبز به همین انفعال تغییرخواهان داخلی است که به جای دفاع از قانون در برابر حکومت مطلقه به دعواهای داخلی، مال‌اندوزی و روابط آن‌چنانی پرداخته‌اند. «اجرای بی‌تنازل قانون اساسی» دفاع از این قانون نیم‌بند نبود و نیست، اشاره به بی کفایتی حاکمانی است که به همین قانون موجود نیز وفادار نیستند و در جای‌جای بخش ناچیز انتخابی دخالت می‌کنند و به پیگیری فساد و رانت، فرمان «کش ندهید» می‌گویند. 
  
بصیرت رهبر در دفاع از «بهترین دولت پس از مشروطه» بر همگان آشکار شده چون بسیاری از اعضای همان دولت در زندانند و رئیس همان دولت نیز با مصلحت‌سنجی در امان مانده است. ردصلاحیت او پس از نام‌نویسی در انتخابات ۹۶ ردّصلاحیّت رهبر هم بود. خیلی وقت پیش نوشتم که درگیری احمدی‌نژاد و رهبر به بهترین نحو درونه‌ی این پرستیژ پرکبکبه را نشان خواهد داد و هنوز امیدوارم که احمدی‌نژاد قدمهای آخر را بردارد. پس از ده‌سال دادگاه محمّدرضا خاتمی درباره‌ی یکی از گوشه‌های تقلّب انتخاباتی غیرعلنی برگزار می‌شود و اراکی عضو خبرگان برخلاف روایت هاشمی می‌گوید که رهبر اجازه‌ی بازرسی از مجموعه‌ی زیرنظر خود را داده است؛ امّا یک اشاره‌ی علی دایی به یک سپاهی که با تغییر نام مدیر ورزشی شده به محرومیّت او از مربّی‌گری در لیگ انجامید، حالا ما باور کنیم که می‌توان دولت باتفنگ را حسابرسی کرد؟

شخصاً وقتی تغییرخواهان داخلی حرفی برای گفتن ندارند و مخالفان خارجی نیز پیاده‌تر از همه‌ی جناحهای داخلی‌اند، امیدی به گشایش در آینده‌ی نزدیک ندارم؛ مگر اینکه همین ناامیدی از وضع موجود بتواند پایه‌ی شروعی دوباره شود و گرنه هرگونه انتظار داشتن از امیدهای سنگواره‌شده پناه‌بردن به یأسی سیاه است. شاید همین نیز برای آغاز خیلی هم بد نباشد. 

۱ نظر:

  1. یکی از ناامیدی‌ها خود موسویه. سکوت سبز معنا نداره. ایشون اگر اعتراضی به اصلاح طلبان داره باید بگه نه اینکه سکوت کنه.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics