حماسه‌ی آرای حرام

                                                                                    ‌               دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰

۱                            

رهبرنظام در فتوایی دادن رای سفید را حرام اعلام کرده بود که با کمی اغماض آرای باطله را هم می‌توان جزو آن دانست؛ رای‌هایی که فقط برای شرکت در انتخابات -و نه انتخاب- به صندوق انداخته می‌شوند.  این آرا در درجه‌ی اوّل متعلّق به کسانی بود که برای شرکت در انتخابات شورای شهر رفته بودند (عمدتاً در شهرهای کوچک) و به آنان برگه‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری هم داده شد و عدّه‌ی کمتری که -درست یا نادرست- فکر می‌کردند که نخوردن مهر در شناسنامه ممکن است بعدها برایشان مشکلی بتراشد. قبلاً فقط در انتخابات دروغین ۸۸ آرای باطله از یک نامزد بیشتر شد که به وضوح برای شکستن او بود چون شعارهای ساختارشکنانه داده بود و با رئیس‌جمهور نظرنزدیک نیز در مناظره -هم هنگام پخش و هم پس از آن- درگیری شدیدی داشت. این تعداد آرای باطله حتّی از مشارکت زیر پنجاه درصدی هم بیشتر ابتذال این سیرک را نشان می‌دهد. با حذف آرای باطله نرخ مشارکت واقعی در حدود چهل درصد جمعیّت دارای شرایط رأی‌دادن خواهد بود.

۲

آرای رئیسی همان آرای دوره‌ی پیش به علاوه‌ی مقداری رأی اوّلی و آرای اهل سنّت است. نویسندگان برنامه‌ی سیرک می‌دانستند که در صورت برگزاری انتخابات به همان روش نیم‌بند قبلی هم بالاخره یکی پیدا می‌شود و بازی را می‌برد؛ پس رقبای بالقوّه را خارج کردند تا رئیسی با همان آرای دوره‌ی پیش برنده شود. چهره‌ی دفرمه‌ی محسن رضایی هم یکی از نکات مفرّح این نمایش مبتذل بود که با وعده‌ی توخالی یارانه‌ی ۴۵۰هزار تومانی نیز بیش از همان سه میلیون رأی همیشگی را به دست نیاورد؛ سه میلیون رأی انتخابات پیش و سه میلیون رأی ادّعایی خود او بر اساس شماره ملّی در سال ۸۸ که برای بالابردن آرای رئیس‌جمهور محبوب رهبر به چندصدهزار کاهش یافت. کسی که بلد نبود قیافه‌اش را به متخصّصی بدهد که با تزریق بیش از حد او را از ریخت نیندازد، قصد نجات کلّ کشور را داشت.

۳

به این دو گزاره توجّه کنید:

یک. مردم از همّتی حمایت نکردند چون گزینه‌ی جبهه‌ی اصلاحات نبود.

دو. جبهه‌ی اصلاحات به همّتی رأی نداد چون در نظرسنجی‌ها حمایت مردمی را پشت خود نداشت.

به نظر یک‌مقدار مرغ و تخم‌مرغی می‌آید ولی اینگونه نیست. نخست اینکه رخدادهای چندسال گذشته وضع را به اینجا رساند. در صدر آنان خیانت حسن روحانی به اعتماد مردم بود. او با تبختر پس از گذشتن خر مرادش از پل مطالبه‌های مردمی را بی‌پاسخ گذاشت و به آنان پشت کرد (نه آن‌چنان که حسام آشنا می‌گفت، پس از دی ۹۶). برخوردهای سال ۹۶ و ۹۸ با اعتراضات که در هماهنگی کامل با بخش نظامی-امنیّتی نظام بود، همراهی بل رقابت وزارت اطلاعات با اطلاعات سپاه برای فشار بر منتقدان و فاجعه‌ی اسقاط هواپیما؛‌ در تمامی این موارد اندک فرقی بین بخش انتخابی و انتصابی نظام نبود.

 

دوّم اینکه داشتن یک سیاست منسجم و از همه مهمتر یک رهبر مقتدر می‌توانست حتّی در شرایط وخیم فعلی سرنوشت انتخابات را تغییر دهد. سیّدمحمّد خاتمی هیچگاه نخواست یا نتوانست که رهبر باشد. اگر می‌خواست با تحکّم به جبهه‌ی اصلاحات می‌گفت که همّتی را نامزدشان اعلام کنند و به مهرعلیزاده که در حمایت از همّتی کنار برود نه اینکه فقط اعلام انصراف کند. با موجی که ایجاد می‌شد و همراهی دیگر افراد تأثیرگذار حتّی در شرایط نمایش گونه‌ی فعلی ممکن بود انتخابات به دور بعد برود. اصلاح‌طلبان اهلی‌شده‌ی حکومتی نه برنامه دارند، نه روش و نه رهبر. تا اینجا هم مانند موج‌سواری بر موج اعتراض مردمی سوار شدند و پس از ۸۸ هم وانمود کردند که همچنان نماینده‌ی معترضان‌اند ولی در مرحله‌ی عمل خلاف آن را نشان دادند.

 

سوم اینکه حالا بساط ملامت خود را پهن کردن و کاسه کوزه‌ها را بر سر تحریمیان شکستن اشتباه است. وقتی یک نظام مقتدر بازی را به هم می‌زند و به قول وحید حقانیان سه نامزد تزئینی را برای انتخاب رئیسی می‌چیند و نامزد مورد نظرش را از صندوق بیرون می‌آورد، نکوهش خود معنا ندارد. این را خطاب به کسانی می‌نویسم که هنوز به صندوق رأی -آن هم با شرایط فعلی- اعتقاد دارند و گرنه تکلیف تحریم‌کنندگان که روشن است.

۴

در پایان همچنان معتقدم که هم نظام و هم رئیسی اشتباه کردند، هم از لحاظ فردی و هم سیاسی. ریاست قوّه‌ی قضا جایی امن برای رئیسی بود که در یک دهه‌ی آینده به انتظار همای رهبری بنشیند تا بر شانه‌اش فرود آید. نظام نیز تا اینجا و در دوران رهبری خامنه‌ای بر پایه‌ی دوگانه‌انگاری بین رهبر و رئیس‌جمهور پیش رفته بود تا مشکلات به پای رئیس‌جمهور نوشته شود و رهبر مصون بماند. فقط یک‌بار در دوره‌ی اوّل احمدی‌نژاد این قاعده نقض شد که دیدیم چه فاجعه‌ای رخ داد. گرچه در دوره‌ی دوّم حواریان رهبر جبران مافات کردند. حالا برای اوّلین‌بار شخصی که احکام گوناگونی از رهبرنظام دارد با حمایت همه‌جانبه‌ی او رئیس‌جمهور شده است. هر اتّفاقی از این پس به پای رهبرنظام نوشته می‌شود و تکرار فقط یکی از بحران‌های چهارسال گذشته -در غیاب ضربه‌گیر همیشگی نظام یعنی اصلاحات- می‌تواند آخرین بحران باشد. 


توجّه: این یادداشت هم از طریق قدیم و هم از راه جدید برای دوستان ارسال می‌شود. کسانی که ایمیل تایید سرویس جدید را دریافت نکرده‌اند، می‌توانند خودشان ایمیل‌شان را وارد کنند. گرچه اولویّت نگارنده خواندن ایماها و وبچین در وبلاگ و شرکت در بحث است.

۷ نظر:

  1. رانده شدن اصلاح طلبان از صحنه سیاسی و یکدست شدن قدرت از مبارکترین اتفاقات سیاسی در دراز مدته کشوره.دیگر نزاع ناکارآمدی اصلاح طلبان و نداشتن اختیار از طرف دیگر به پایان میرسد.از الان صحنه حکمرانی عریان شده و ملت منتظرند ببیند که اینان چه خواهند کرد.هر چند که شکست مفتضحانه اینان هم دور از انتظار نیست.خورشید دانایی بعد به پایان رسیدن این سیرک احتمالا طلوع خواهد کرد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دوست عزیز
      بعد از اینکه دولت ريیسی ایران رو با نابودی اقتصادی کامل کشید دیگه چه چیزی و چه کسی باقی می مونه که تازه بخواییم مچ اون رو بگیریم که ببین همه اینا تقصیر جناح خودت بود! باز هم همه چیز رو با تحریم و دشمن و ... توجیح می کنند. بیرون رفتن اضلاحطلبان هیچ بهبودی از لحاظ سیاسی در کوتاه مدت یا بلند مدت برای ایران نداره همونظور که بیرون رفتن نیروهای سیاسی قبل از اونها مثل نهضت آزادی هیچ منفعت بلند مدتی از نظر ایجاد انگیزه برای مردم برای تغییر اساسی نداشت

      حذف
  2. آقا می‌دانم خیلی وقت است بی‌خیال خاتمی شده‌اید ولی بی‌زحمت یک چیزی درباره بیانیه "پساانتخاباتی" ایشان بنویسید.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دست بردار بیطرف عزیز بگذار به گذشته و کسایی که در گذشته موندن برنگردیم.

      حذف
  3. رای ندادن این سری یک اکت سیاسی و در راستای عدم تایید وضع موجود بود نه انفعال. انتخابات به دور دوم کشیده میشد کمرتگ میشد

    پاسخحذف
  4. ١-دیکتاتور نظام:با روی کار آمدن «دولت جوان و حزب‌اللهی»غصه‌های من و شما پایان می یابد.
    ٢- ظرف چند روز گذشته آیت اله قتلعام شده منتخب مردم و متعهد به پاسداری از جمهوریت نظام و رعایت حق و حرمت همه.
    ٣- باید دید که چند ماه دیگه «مجتبی بمیری بمیری رهبری و نبینی» را چگونه بازیافت می کنند و نشر می دهند.
    ٤-ذلت طلبان بجای دست بوسی و اظهار ارادت به رئیسی،باید پیشدستی بکنند و برای حفظ جانشان به پناهگاه خیابان بروند؛وگرنه دیر یا زود طناب دار اعضای «دولت جوان و حزب‌اللهی» بر گردنشان بوسه خواهد زد.
    ٥-نظامی که مخالفش احمدی نژاد و رضاپهلوی،کاندید پوششی و روکشی اش همتی و رضایی و آرای باطله اپوزیسیونش باشد؛دیگر از مرز ابتذال و تباهی گذر کرده است و سرنوشتی بجز فروپاشی نخواهد داشت.

    پاسخحذف
  5. از این که نظرات مخالف را سانسور می کنید ممنون!😔

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics