انگشت نگاری به خاطر یک لقمه نان



با اینکه در کشور شایعات زیادی درباره‌ی آستان قدس رضوی وجود دارد، ولی کمتر کسی از نهادهای تحت کنترل این ارگان اطّلاع کافی دارد. برای اینکه بحث خیلی گسترده نشود ، مطلب امروز را تنها به دانشگاه رضوی و از این دانشگاه به بخش اداری و مالی و از دسته‌گل‌های متعدّد این بخش به جریانی که در ذیل خواهد آمد از قول یکی از دانشجویان این دانشگاه خواهم پرداخت.
در اوّلین مطالبی که در این وبلاگ نوشتم، گفتم که قدرت حدّ و مرز نمی‌شناسد و اگر مجال یابد به نهانترین زوایای زندگی ما سرک می کشد. کسانی که با امکانات مالی آستانه آشنا هستند می‌دانند که در صورت نیاز چه هزینه‌هایی در این نهاد بدون دغدغه‌ی حسابرسی خرج می شود. معاون اداری و مالی این دانشگاه که در حدّ خود اعجوبه‌ای بود متوجه می‌شود که برخی از دانشجویان که غذای دانشگاه را ناکافی می‌بینند از ژتون بعضی دوستان که به هر دلیل به آن احتیاجی نداشتند استفاده می‌کنند و دو بار شام یا ناهار می‌خورند. به بهانه‌ی صرفه جویی ابتدا این کار را ممنوع می‌کند ولی کسی اعتنا نمی‌کند. در مرحله بعد افرادی جهت شناخت چهره‌ی دانشجویان گماشته می‌شوند ولی تعداد ِزیاد ِدانشجویان این کار را سخت می‌کرد و از طرفی خود ِخدمه هم به این تنگناهای اجباری اعتقادی نداشتند، پس باز هم شکست می‌خورند. در مرحله‌ی بعد کارتهای دانشجویی را بارکد دار می‌کنند و دستگاهی برای کنترل نصب می‌شود ولی دانشجویان به هنگام دریافت غذای دوّم از کارت همان دوستی که ژتونش را گرفته بودند استفاده می‌کنند. تا اینکه به روز واقعه می‌رسیم . یک روز استادان و دانشجویان برای دریافت غذا که وارد می‌شوند، می‌بینند دستگاه انگشت نگاری ِالکترونیکی نصب کرده‌اند – از همانها که نصبش در فرودگاه‌های آمریکا آنقدر جنجال آفرید- تا دیگر مجالی برای تقلّب کسی نباشد.از اینجا بود که بسیاری از استادان و دانشجویان ِسال بالا  به نشانه‌ی اعتراض سلف را ترک می‌کنند و دیگران هم برای اوّلین بار اقدام به نوشتن دو نامه‌ی سر گشاده در اینترنت می‌کنند – چون رسانه‌های دیگر حاضر به انعکاس آن نبودند- که البتّه با اعمال نفوذ آستان قدس از روی سایتها براداشته می‌شود ولی روی یکی از سایتها همچنان باقی است که در آخر نوشته گذاشته خواهد شد که در آن به بسیاری از تخلّفات دیگر هم اشاره می شود.
تجربه‌ی ثبت نام اجباری وبلاگها و اعتراض‌های فراوان علیه آن ، واکنش علیه ِتحریف نام خلیج فارس و موارد مشابه، بیش از هر چیز ارزش آزادی عمل رسانه های امروز و اینترنت را نشان می‌دهد . دانشجویان این دانشگاه، هنوز هم چوب خودسری مسؤولان را می خورند ولی با نوشتن این نامه‌ها دستکم به ارزش ِعدم ِانفعال خود پی بردند. تا پیش از این سابقه نداشت که مسؤولان این دانشگاه برابر ِعملی عقب نشینی کنند و این اوّلین بار بود که حتماً آخرین بار نخواهد بود. 
نشانی ِنامه‌ی دوّم:  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.