همگرایی

در یکی از اوّلین پست‌های این وبلاگ از سرهنگ سپاهی نوشتم که اکنون خواننده‌ی پاپ شده و حالا شاهد فروش فیلم کسی هستیم که بر فیلمسازان و قلمزنان قدّاره می کشید. زمان رو به جلو می‌رود و آرام آرام کار خودش را می کند. یکی از دروغهای سیزده فیلمساز شدن ابطحی بود که گرچه تکذیب شد ولی پیش بینی می‌کنم دیر یا زود در جمع فیلمسازان، معمّم هم داشته باشیم.
دیروز نوشتم که فیلمها به مدد قیمت پرفروش میشوند ولی اگر مجال بدهند- نه آنچنان که با « مارمولک» کردند- شاید شاهد اتفاقی نو باشیم.اگر زمانی لیلی با من است، جسارت آمیز به شمار می رفت، حالا پای آدم معتاد و جاهل و عاشق پیشه هم به سینمای جنگ باز شده و این به اختیار کسی نیست، کار زمانه است که حسّاسیّت‌های انقلابی جای خود را به روند عادّی زندگی بدهند و این است که عدّه‌ای با اندیشه‌ی تداوم انقلاب و کسانی با بحران زایی بخواهند جلو این روند را بگیرند که نخواهند توانست.
چند پاره بودن جامعه‌ی ایران میراث تحوّلات یک سده‌ی خیر است. بسیار عجیب است که کسانی انتظار داشتند که اتفاقات سالهای اوّل انقلاب نیفتد وقتی یک پاره‌ی جامعه حتّی تلویزیون هم در خانه نگه نمی‌داشت با این استدلال  که غیر شرعی است. امروز یکی از وظایف هر کسی که به نوعی کار فکری می کند این است که در حیطه ‌ی کاری خود با تمام اندیشه ها باب گفت وگو- نه توافق ، تنها گفت و گو- را باز کند. چقدر بجاست که کسانی که اندیشه‌ی اصلاح طلبی دارند به فکر یک شبکه‌ی ماهواره‌ای باشند که به یک چشم به هر ایرانی نگاه کند و تمام سلیقه ها را زیر یک سقف گرد آورد. نیازی به شعارهای عجیب یا راه حل های نایاب نیست همین همگرایی خود، دلیل ِراه است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.