قفل‌‌های بسته به خرد


                               
در پس هر واقعه، عللی هست که دست به دست هم می‌دهند تا آن اتّفاق بیفتد. اگر رویدادی ناخوشایند باشد، ساده‌ترین راه حذف یا پوشاندن آن است ولی در صورت باقی ماندن آن علل، آن حادثه به گونه‌ای دیگر- و معمولاً شدیدتر و این بار مقاوم‌تر- رخ می‌نماید. بیمار را می‌توان حذف یا از دیگران جدا کرد ولی بیماری را چطور؟
بریدن درختانی که جنبه‌ای شبه مقدّس یافته‌اند این روزها خبرساز شده است. بریدن یک درخت، آن هم درختانی با طول عمر زیاد که شناسنامه‌ی یک منطقه به حساب می‌آیند، کاری ناجوانمردانه است. با اینکه وابستگی به غیر خوب نیست ولی من در مورد صنعت کاغذ معتقدم که این یک قلم را بهتر است مواد اوّلیه‌اش را از خارج تأمین کنیم که این چندتا درخت باقی مانده دیگر بریدن ندارد، حالا با توجیه مصرف صنعتی یا غیر آن. وقتی درباره‌ی بریدن درختانی که توجیه اقتصادی دارند چنین بگویم نظرم درباره‌ی درختان قدیمی و چندصدساله واضح است.
آنچه اینجا مضرّ است دخیل بستن‌های بی‌مورد و نابجاست نه آن درخت بی‌گناه. آن آموزه‌های شبه‌خرافی که نسل به نسل منتقل می‌شود را باید واکاوی کرد و مردم را از آن نجات داد و گرنه فردا سراغ درخت دیگری می‌روند؛ کافی است که یکی خواب ببیند که درخت یا کسی که به درخت دخیل می‌بندد با انگشت درخت دیگری را نشان دهد، همه آنرا اینجور تعبیر می‌کنند که«آن درخت» جایگزین « درخت شهید» شده است. بسیاری از این درختان نام دارند و حتّی در سینمای ایران نمونه‌ی« بی بی چلچله» را داریم و این اواخر- صرف نظر از جهت‌گیری فیلم- کنعان را.
در دورانی که خرافاتی جدید به شکل مکانی معیّن، عملی خاص یا- از همه بدتر- انسانی به مقام تقدّس رسیده از رسانه‌های رسمی تبلیغ می‌شوند، یک درخت چه جایی می‌تواند داشته باشد؟ به نظرم یک درخت خیلی کم‌خطرتر از انسان است. درخت مقدّس تنها جایی برای تنهایانی است که حتّی یک نفر را محرم راز خود ندیده‌اند و امید کوچک خود را به همراه آن تکّه پارچه به درخت گره می‌زنند ولی انسانی که نابجا به مقام تقدّس می‌رسد، انتظار پیروی دارد و دستورهای گاه غیرمعقول خود را چونان وحی منزل به پیروان ِعقل و هوش از دست داده‌ی خود فرو می‌فرستد؛ کدامیک خطرناکترند؟ تکّه پارچه‌هایی که به شاخه‌ای گره می‌خورند، یا قفل‌هایی که بر ذهن و جان زده می‌شوند؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.