صدور فتوای وجوب تقّلب در انتخابات


                   
محمّد تقی مصباح یزدی داغ‌ترین روحانی مدافع احمدی‌نژاد که در این چهار سال آرام آرام از صحنه غایب شده بود، خیلی هم بیکار نبوده و سررشته‌ی بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها به وی ختم می‌شده است. آخرین حضور فعّال ایشان که به مدد نامه‌ی سرگشاده‌ی برخی کارکنان وزارت کشور برملا شده است، صدور فتوای «وجوب تقّلب» در انتخابات بر اساس آیه‌ی ۲۴۹ سوره‌ی بقره است. او گفته است:« اگر کسی رئیس جمهور شود و ارزشهای اسلامی که اکنون در لبنان ، فلسطین و ونزوئلا و دیگر نقاط جهان منتشر شده آسیب ببیند ، رأی دادن به او جایز نیست و حرام است ؛ هم خودمان نباید رای بدهیم و هم باید مردم را هوشیار کنیم که رای ندهند ، ولا غیر . بر شما مسئولین انتخابات ، هر امری واجب است. کسانی که اصلا صلاحیت اخلاقی و قانونی ندارند ، بریزید دور. بالاترین وظیفه آن است که آنچه را درحال از دست دادن هستید برگردانید ».
منظور مصباح از« آنچه در حال از دست دادن آن هستید»، اتمام دوره‌ی ریاست جمهوری احمدی‌نژاد به دلیل ریزش آرای او در نظرسنجی‌های معتبر است که بنا بر سخن ایشان که « هر امری واجب است» این هر امر، محدوده‌ای بسیار بیشتر از تقلّب را هم در برمی‌گیرد و شامل تمام تهمت‌ها و دروغ‌های احمدی‌نژاد و حامیانش و ایجاد فضای رعب و وحشت و خریدن رأی و استخدام تمام و کمال صداوسیما و « هر امر» دیگری هم می‌شود.


آیه‌ی ۲۴۹ سوره‌ی بقره درباره‌ی مهیّا شدن لشکر طالوت برای جنگ با جالوت است. طالوت و سربازانش به نهری رسیدند و او به آنها گفت که خداوند شما را با این نهر آزمایش می‌کند؛ [گرچه تشنه‌اید] ولی نباید جز اندکی از این آب بیاشامید و گرنه از من نیستید.همه‌ی آنها جز اندکی به حرف او گوش فرا ندادند و از آن آب نوشیدند آن عدّه‌ی اندک باقیمانده وقتی به لشکر جالوت رسیدند و تعداد آنها را دیدند گفتند که ما با این تعداد کم نمی‌توانیم در برابر آنها مقاومت کنیم ولی کسانی که چشم به امر پروردگار داشتند و شوق دیدار او را در سر، گفتند که:« کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة بإذن الله» یعنی چه بسا تعداد کمی که با اذن خداوند بر تعداد زیادی غلبه کرده‌اند و خداوند با صابران است.


نکته‌ی این آیه- ظاهراً از دید مصباح- این برتری« کم» بر« زیاد» است. او بارها مخالفت خود را با دموکراسی و حکومت اکثریّت بیان کرده بود، غافل از اینکه غلبه‌ی اکثریّت به معنای درستی نظر آنان یا برتری نامزد مورد نظرشان نیست بلکه تنها راهی برای مهار و اداره‌ی معقول کشور است که بشر به آن رسیده است. از طرف دیگر این کم در برابر زیاد، مؤمنان در برابر کفّار( یعنی لشکر جالوت ) هستند نه دو سلیقه‌ی سیاسی جامعه‌ی ایران که همه از مسلمانان- و اغلب شیعه- هستند. عجیب است که مصباح مخالفان احمدی‌نژاد را در عداد کفّار قرار داده است یعنی کاری که خزعلی هم کرده و رأی به غیر احمدی نژاد را رأی به منافقان دانسته است. از نگاه مصباح« کم»ی که با ایمان باشند ( یعنی طرفداران احمدی‌نژاد) بر بسیاری که بی‌ایمان باشند (یعنی طرفداران سه نفر دیگر) برترند و اشکال ندارد- بلکه واجب است- که آرا به گونه‌ای تغییر کند که حرف «کم»ها به کرسی بنشیند نه« زیاد»ها. و این چیزی فراتر از تفسیر به رأی قرآن است، این تحریف آشکار قرآن و حکم به پایان« جمهوری اسلامی» است.


مصباح که زمانی از او به عنوان یکی از مستعدترین شاگردان علّامه طباطبایی نام برده می‌شد متآسّفانه در سالیان اخیر نزول فاحشی کرده و کتابهایش در حدّ روضه‌خوانی‌های شیخ حسین انصاران شده است که -جالب است- گاهی در میان سخن برای عامّه‌ی مردم، گریزی هم به لعن و نکوهش قائلان به تعدّد قرائت‌ها در دین و پلورالیسم دینی می‌زند! اگر به هنگام صدور فتوای قتل دگراندیشان با او برخورد می‌شد، اگر به هنگام بیان لزوم برخورد با هتک در تریبون نماز جمعه آن هم بدون حکم قضایی جلو او گرفته می‌شد( البتّه سیّد علی خامنه‌ای مخالفت خود را با او به طور ضمنی اعلام کرد) کار به اینجا نمی‌کشید. اگر هنگامی که در شیراز چند بسیجی، جوانانی را که فکر می‌کردند از دین خارج شده‌اند تحت تأثیر سخنان او کشتند و اتوموبیلشان را آتش زدند، وی مؤاخذه و محدود می‌شد حالا شاهد تمسخر قرآن و اسلام و قانون اساسی به وسیله‌ی او نبودیم. بالاترین مقام‌ها باید صریحاً نظر خود را درباره‌ی این حکم ابلهانه و از سر خیره‌سری بیان کنند و گرنه چیزی از انقلابی که سی سال بسیاری به آن دل بسته بودند، باقی نخواهد ماند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.