خاتمی؛ سرمایه‌ی جنبش سبز

چند سطر از نکات سبز پیشین جا افتاد که اینجا- در چهار مقدّمه و یک نتیجه- با تفصیل بیشتر باز می‌نویسم. این پیشنهاد می‌تواند مکمّل دو پیشنهاد دیگر آن یادداشت باشد.  
۱- یکی از اوّلین کسانی که در وب فارسی پیشنهاد بازگشت خاتمی به کارزار انتخابات ریاست جمهوری را داد من بودم (دو سال پیش از انتخابات: «دو سال دشوار»)؛ امّا نه خاتمی دوران اصلاحات که خاتمی دورانی دیگر که بعدها «سبز» لقب گرفت. خاتمی خیلی  جاها کوتاه آمد ولی تجربه‌ی چهارسال اوّل احمدی‌نژاد و درس‌گیری از ابتکارهای او در مقابله با قدرت مطلقه- که سپس فهمیدیم التزام چندانی به خواسته‌های وی ندارد- نشان داد که می‌توان گاهی تکروی کرد؛ گاهی دو قدم به جلو و یک قدم به عقب رفت پس به جز راههای دوران اصلاحات، امکانات دیگری برای بازترکردن فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وجود داشت.
۲- سیّدمحمّد خاتمی به شهادت اسناد منتشرشده وزارت اطّلاعات و شنیده‌ها نظر تندتری درباره‌ی رهبر نظام و اطرافیانش دارد که در خفا بیان می‌کند. جزوه‌ی «بررسی ساختار فتنه» بخشی از این سخنان است که بازخوانی آن بی‌فایده نیست.
۳- «همچنان خاتمی» را که نوشتم، چون مانند بسیاری از ایماهای دیگر حرکتی خلاف جریان روز بود، بر خلاف همیشه حواسم به واکنش اهالی گودر نیز بود. رفتار تند مخالفان وی بعدها هم مرا به نوشتن درباره‌ی ضرورت اخلاق‌ورزی برانگیخت و هم کسان دیگر واکنشهای متفاوتی نشان دادند که به نوبه‌ی خود به بحثهای دیگری انجامید که بی‌آنکه به سرچشمه‌ی اختلاف‌نظر اشاره شود به واکنش مخالفان خاتمی مربوط می‌شد.
استقبال از آن یادداشت حیرت‌آور بود. ابتدا گمان کردم به محتوای آن ایما مربوط است؛ بعد نتیجه گرفتم که این رکورد بی‌سابقه دوستداران مطلب، به محبوبیّت پایدار شخص خاتمی برمی‌گردد. خاتمی به دلیل منش و روش خود علیرغم اینکه در دوران جدید خیلی کم- تا جایی که یادم می‌آید یکی دو‌بار- از واژه‌ی سبز یا جنبش سبز استفاده کرد و در بسیاری از موضع‌گیری‌ها همراه موسوی نبود، همچنان محبوب است و این محبوبیّت سرمایه‌ای برای جنبش سبز به شمار می‌رود.
۴- بسیاری از بی‌رهبر بودن جنبش سبز می‌گفتند ولی حصر موسوی و کرّوبی نشان داد که فقدان آنها تا چه حد تأثیرگذار است. دعوت مجدّد آنها به حضور مردم، ۲۵ بهمن را قم زد که ۹ دی و دیگر تجمّعات فرمایشی و آوازه‌گری رسانه‌های رسمی را از یادها برد. مخالفانی که بالاتر نوشتم پس از ۲۵ بهمن سوگمندانه نوشتند که باید بپذیریم مردم به حرف اینها گوش می‌دهند چون در روزهای دیگر برای دیگران چنین نکردند. پس از استقبال از دفاع امثال من از خاتمی، باز همان واکنش را مشاهده کردیم؛ کسانی که پیشتر موسوی و کروبی را – به بهانه‌های گوناگون مانند دهه شصت و امام راحل و ...- هدف گرفته بودند و عقب‌نشینی کردند، حالا با دیدن موج موافقان خاتمی سکوت کردند و این درسی بزرگ برای جنبش سبز به همراه داشت.
۵- ایده‌ی «فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا»ی حجّاریان شخص رهبر را نشانه رفته بود، فعّالان سبز الآن دستکم باید بتوانند با نشستهایی باعث شوند خاتمی روندی دیگر در پیش گیرد. او به گمان من تنها کسی است که می‌تواند نقشی مشابه میرحسین و کروبی را ایفا کند، او تنها کسی است که می‌تواند مقدّمات ۲۵ خردادی دیگر را فراهم کند و باعث تداوم پرنشاط جنبش سبز شود. فراموش نکنیم که نظام به رغم حرکت آرام خاتمی، او را هم خروج‌ممنوع کرده و وی نیز در یک زندان بزرگتر در حصر است. باز هم فراموش نکنیم که او از واکنشهای درست به سخنان خود اثر می‌پذیرد و برای نمونه پس از سخنانی که بوی همراهی با انتخابات مجلس می‌داد، بلافاصله آنرا اصلاح کرد. پس تمام سبزاندیشان باید تلاش کنند که خاتمی اصلاح‌طلب را به خاتمی سبز بدل کنند واین شدنی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.