گافها و اعترافها

                                                                                                         سه‌شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۱
 

این عقیده‌ی پایه‌ای که جامعه‌ها در عین داشتن تفاوتهای کم‌تابیش، اشتراکاتی دارند که می‌توان از اوج و فرود برخی از آنها برای راه‌یابی و راه‌نمایی دیگران استفاده کرد، گرچه در ابتدای انقلاب از سوی انقلابیان انکار می‌شد- و چه بسا مخالفت با علوم انسانی، چه آن زمان و چه حالا از تبعات آن باشد- طیّ این سه دهه اتّکاپذیر بودن خود را نشان داده است. بر همین اساس به نظر می‌رسد دستکم در سه سال اخیر، این باور که مدافعان نظام افرادی متعصّب هستند و در صورت به خطر افتادن آن، از جان مایه می‌گذارند با تردیدهای جدّی مواجه شده است. پس چه بسا حتّی روایتهایی گاه افراطی از باند مخوف سپاه که حتّی رهبر را هم تابع خود می‌خواهد (و در جای خود در خور بررسی است)، خیلی جای ترس نداشته باشد. کوتاه بگویم: اگر ساختار حاکم به این نتیجه برسد که بدون یکی از اجزایش- حتّی رهبر- بتواند به حیات ادامه دهد یا حتّی از عواقب کارهای گذشته‌اش در امان بماند، درباره‌ی کنار گذاشتن آن جزء، شروع به محاسبه خواهد کرد .
  
این روزها اعترافهای زیادی درباره‌ی جایگاه رهبر نظام و رابطه‌اش با مردم منتشر می‌شود که نیازی به هیچ توضیح و شرحی ندارد. کافی است به معانی ضمنی آنها دقّت شود. مثلاً مصباح یزدی می‌گوید که دشمن می‌خواهد با رأی عدم کفایت به احمدی‌نژاد فرضیّه‌ی خطای رهبر در تأیید وی را اثبات کند. کمی در کلام او دقّت کنید: ابتدا اینکه حالا دیگر کسی نیست که از سرپیچی‌های پی‌درپی احمد‌ی‌نژاد از خواسته‌های خامنه‌ای بی‌اطّلاع باشد، سپس به فرض که رأی به عدم کفایت او داده نشود (یعنی انحطاط محض و ظهور بنی‌صدر دوّم) امّا همین کلام نشان می‌دهد که وی لیاقت لازم را ندارد؛ این کجا و آن جمله‌ی طلایی خطبه کجا. در ضمن، به زور تحمّل‌شدن وی و بقای او در منصب فقط به خاطر حفظ آبروی رهبر از دیگر معانی ضمنی این کلام هستند. حالا فکر کنید که در حالیکه بازجوی تاجزاده به او می‌گوید انتقاد از همه آزاد است جز رهبر که نباید تضعیف شود، مصباح در نقش خاله‌ خرسه‌ای تمام عیار مثلاً می‌خواهد از رهبر دفاع کند ولی چیزی می‌گوید که به ضدّ آن بدل می‌شود آن هم در نشریّه‌ای که در برابر دید مردم عادی است و آنان را نسبت به اصل قضیّه کنجکاو می‌کند.
  
حسینی بوشهری هم که از جواب‌دادن به سؤال علی‌نژاد طفره می‌رود همین می‌کند. او حاضر نمی‌شود از مصاحبه‌نکردن رهبر دفاع کند و او را به هیئت رئیسه خبرگان حواله می‌دهد یعنی «توان دفاع از ناپاسخگویی رهبر را ندارم!». گرچه تفاوت میان خواست خامنه‌ای و مردم در نظرسنجی‌های متعدّد صداوسیما و سایتها پیرامون سؤال از رئیس‌جمهور – برای افراد عادی و دور از اخبار دقیق- ثابت شد امّا شنیدن آن از زبان خودیها طعم دیگری دارد. علی سعیدی گفته که طرح مذاکره‌ی مستقیم امریکا، «راهبرد دشمن برای تغییر در محاسبات بین مردم و رهبری است». یعنی مردم برای برون‌رفت از شرایط فعلی آمادگی مذاکره دارند ولی رهبر مقاومت می‌کند، پس ناگزیر فاصله‌ی بین آنها بیشتر می‌شود. (ایسنا و برخی خبرگزاریهای دیگر «بین» را حذف کرده‌اند تا معنا جور دیگری به نظر بیاید). این گفته مثلاً در پی تحلیل سیاسی است امّا ناخواسته اعترافی آشکار به تفاوت دیدگاه بین مردم و قدرت مطلقه نیز هست؛ بیانی دیگر از آن دیوارنوشته‌ی بالا.

۴ نظر:

  1. نماینده ولی فقیه در سپاه:پیشنهاد مذاکره آمریکا برای متزلزل کردن اراده ایرانیان است

    پاسخحذف
  2. "تصوير سوّمين پهپاد امريكايی كه به دست نيروهای سپاه افتاد"
    : )))))
    تشكر مخصوص برای وبچين

    پاسخحذف
  3. in response to people who are coming here
    specially myself (!)

    we simply can misunderstand
    any messages

    we simply can misunderstand
    any message

    so

    please at least try to speak more clear
    (Hermeneutic)
    to guide any message that we have
    in
    a
    same way
    .

    this blog can be more active
    ?!

    hope 2 sea u soon
    :)

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگه امكان دانلود كيبورد فارسی ندارين، در اين سايت كامنتتون رو پينگليش بنويسيد تا فارسی كنه بعد اينجا بگذاريد:
      http://www.behnevis.com/

      حذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.