جمله‌های سینمایی -۱۷

                                                                                                       دو‌شنبه ۵ مهر ۱۳۹۵
         
کافه سوسایتی (۲۰۱۶)
لئونارد: سقراط می‌گفت که زندگی نیازموده ارزش زیستن نداره ولی زندگی آزموده هم اصلاً مقرون به صرفه نیست.

جولیا بودن (۲۰۰۴)
جولیا: من و مایکل (شوهرش) دو زندگی جدا از هم داریم. برای همینه که اینقدر شادیم ... کم‌وبیش.
   
ما فرشته نیستیم (۱۹۸۹)
ند: من به بیشتر چیزا می‌تونم اعتقاد داشته باشم ولی مشکل من اینه که اصلاً بهشون اهمیّت نمی‌دم.
 
به‌خواب‌رفته (۱۹۷۳)
مایلز مونرو: من یه خداناباور وجودی و غایت‌باورم. به نظرم یه جور هوش کیهانی همه‌جا هست به جز بخشهای خاصی از نیوجرسی.
 
هنری فول (۱۹۹۷)
هنری: نمی‌تونی دور یه مرد حصار بکشی. ما فکر می‌کنیم و احساس می‌کنیم که کی و کجا فکر و احساس می‌کنیم. ما یه الهه الهام داریم که هر خواسته‌ای داشته باشه، اجابت می‌کنیم.

ویکتور ویکتوریا (۱۹۸۲)
زن خواننده‌ای (ویکتوریا) برای جلب مشتری وانمود می‌کند مردی است زن‌نما (ویکتور). یک تاجر در نظر اوّل به او دل می‌بازد هرچند وقتی می‌فهمد مرد است کمی اوقاتش تلخ می‌شود.
کینگ مارچند (برای بوسیدنش خم شده): اصلاً برام مهم نیست که مردی.
ویکتوریا: ولی... من... مرد نیستم.
کینگ ابتدا کمی درنگ می‌کند:... بازم برام مهم نیست!

کافه سوسایتی (۲۰۱۶)
مادر بابی که یهودی متعصّبی است:
- نمی‌دونم چه کار کردم که مستوجب این عقوبتم. بن اوّلش آدم کشت، حالا هم مسیحی شده. کدومش واقعاً بدتره؟!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.