عمق استراتژیک نظام

                                                                                                      سه‌شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵

 
اگر حضور در سوریه فقط با اتّکا به حمایت از دولت مشروع این کشور، حمایت از مکانهای مقدّس برای تشیّع -و مسلمانان معتدل- و حفظ ارتباط با مقاومت لبنان بود، مشکلی وجود نداشت. مشکل جایی است که نقل قول از رهبر درباره‌ی حضور داعش در ایران در صورت نرفتن به سوریه مطرح و بحث «عمق استراتژیک» پیش کشیده می‌شود. پیشتر هم عرض کردم که اوّلاً عراق فاصل بین ایران و سوریه است؛ در ضمن ایران سالها همجوار طالبان بود و خطری متوجّه مرزها نشد. یک‌بار هم که شیطنتی کردند، نیروهای ایرانی تا عمق چندده کیلومتری خاک افغانستان رفتند و آنها هم پا به فرار گذاشتند. کشورهای زیادی دامنه‌ی نفوذشان را گسترش دادند و افولشان از جایی شروع شد که بیش از حد بزرگ شدند. حریف اصلی هم در خلیج فارس است که ما مدام مشغول تحریک او هستیم. عمق استراتژیک ( به معنای حریم ایمنی بخش نظام) اینها نیست.
   
 عمق استراتژیک نظام در درجه‌ی اوّل میزان نفوذ مشروعیّت و محبوبیّت آن در ذهن و روان آحاد جامعه است. رهبر نظام باید از حدّ متوسّط عقل سلیم برخوردار باشد و بداند وقتی فهرستی را انگلیسی خواند و مردم را تحذیر داد و درست همان فهرست رأی آورد یعنی حرفش برای مردم پایتخت حرف نیست و احساس خطر کند. روی پشت بام منازل را ببیند؛ تشییع هاشمی را درک کند و از خود بپرسد که چرا مردم در بزنگاههای سالهای اخیر دقیقاً خلاف جهت میل او عمل کردند؟ او یا به نحو معقولی باید فاصله‌ی خود را با اکثریّت کم کند یا در هر انتخاباتی قمارگونه به انتظار معجزه بنشیند.
   
عمق استراتژیک نظام همراهی نخبگان سیاسی با نظام و والی آن است. فهرست کسانی که از قطار پیاده می‌شوند (یعنی ردّصلاحیّت می‌شوند) هر دوره طولانی‌تر می‌شود. این کار ِمنصوبان رهبر است. این روزها سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است؛ ‌اگر می‌خواهید معنا و مصداق «استثنای اکثر» را ببینید باید به جمع انبوه انقلابیانی که از عوام و خواص آن زمان شعارهای چهارگانه‌ی معروف را سرمی‌دادند و بعد حذف شدند یا کنار کشیدند، نگاه کنید. صداوسیما برای تبلیغ نظام این کار را می‌کند ولی به تصاویر خاطره‌انگیز آن روزها جور دیگری هم می‌توان نگاه کرد. مرور اسم رؤسای دولت یا جمهور پس از انقلاب هم بد نیست: بازرگان،‌ بنی‌صدر، موسوی، هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد و حالا هم روحانی. به آنها موسوی اردبیلی، کروبی و ناطق نوری از دیگر سران قوا را هم می‌توان افزود.
  
عمق استراتژیک نظام همراهی حوزه با «نظام دینی» است. به جز کسانی که ساکت شدند یا سکوت را برگزیدند، پس از همراهی رهبر نظام با احمدی‌نژاد بیشتر بزرگان با احتیاط فاصله گرفتند. این حرف شبیری زنجانی که مساجد نباید سیاست‌زده شود، هم کلامی استعاری است (یعنی دیانت ما تابع سیاست ما شده است) و ثانیاً حرف خیلی‌هاست حالا گیرم در «غدیر قم» به جبر مراجع را به زیارت رهبر ببریم.

عمق استراتژیک نظام درون زندانهاست. مقدار زندانی سیاسی یک نظام با استحکام آن نسبت عکس دارد؛ نگاه کنید به اثرگذاری حجاریان و تاجزاده در بیرون و درون زندان. «نظام» این بخت را دارد که منتقدان عاقلش نه تنها به فکر به هم زدن بازی نیستند بلکه سعی می‌کنند به خود والی نظام یادآوری کنند که نقد آنها در درجه‌ی اوّل برای مصلحت خودش است. نگاه کنید به حبس مادری داغدار که نه سیاسی است و نه خطری برای «نظام» دارد. نگاه کنید به خبر اعتصاب‌غذاهای پی‌درپی و استیصال قوّه‌ی قضا. آزادی این افراد برای نظام هزینه‌برتر است یا زندان آنان؟
 
عمق استراتژیک نظام مردم مسلمان منطقه و حکومتهای آنان است. زمانی بین حکومتها و مردم امتیاز قائل می‌شدند؛‌ بسیار خوب امّا حالا با عملکردی منطقه‌ای که درست یا نادرست تعبیر «فرقه‌ای» از آن شده است، بسیاری از اهل سنّت نیز علیه نظام ایرانند. اگر در قرآن به همزیستی مسالمت‌آمیز با اهل کتاب بر اساس مشترکات ادیان تأکید شده است،‌این توصیه درباره‌ی فرق اسلامی به طریق اولی صادق است. حالا رهبر نظام مدام به رژیم سعودی بدوبیراه بگوید. آن رژیم عوض می‌شود؟ مردمش به ایران نزدیک می‌شوند؟ دلها را با توپ‌وتشر می‌توان نرم کرد یا با مسالمت و خیرخواهی؟ حتّی اگر طرف مقابل چنین نکند؟ رجوع به سیره‌ی پیشوایان شیعه جواب ما را می‌دهد.
  
به اینها باز هم می‌توان مواردی را افزود. «خاک» عمق استراتژیک نظام نیست. همدلی و همراهی مردم، همسایگان و همعقیدگان است و این دوستی یک‌طرفه نیست. خامنه‌ای برای هاشمی نوشت که در این سالها محبّت او نسبت به من کم نشد؛‌ لااقل می‌گفت: «ما». نکته‌ی اصلی در تفاوت همین من و ماست.

۵ نظر:

  1. ناشناس ۱۲۳

    ببخشیدا؛ اینها همه نصیحتِ بیخودی است. مشکل درکِ سیاسی و اجتماعی خامنه ای نیست. ایشان دیگر از حد و مرز رد کرده و خود را در رده "طاغوت"یان گذارده است. اگر ایشان این مسائلِ به این سادگی‌ را درک نکند، مخبّط است، اگر هم درک کند، که به نظرِ من خیلی‌ هم خوب درک می‌کند، خود را برازنده صفتِ بالا (توصیفِ قرآن) کرده است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر مخاطب این نوشته فقط خامنه‌ای بود شاید ولی روی سخن بنده با همه‌ی کسانی است که اصل را رها کرده و به فرع چسبیده‌اند.

      حذف
  2. به موارد خوب شما، اضافه کنم:
    عمق استراتژیک نظام ، در هم تنیدگی اقتصادی با کشورهای مهم است، نه حصارکشی با توجیه خودکفایی یا مقابله با نفوذ فرهنگی

    پاسخحذف
  3. + انواع پیوندهای فرهنگی و هنری و...
    سینمای ایران یکی از بهترین واکسنهای بدبینی به ایران و نظام ایران بوده است.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.