نظام، تلگرام و پشم گاومیش‌

                                                                                                      دوشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۷


مفاهیم زیادی هستند که تا به کشور ما می‌رسند تبدیل به کاریکاتور می‌شوند. یکی از آنها که اتّفاقاً در ولایت ما خیلی کاربرد دارد،‌ سندرُم پشم گاومیش‌تراشی یا (Yak Shaving) است. ابتدا به این مثال توجّه کنید:
  
فرض کنید می‌خواهید ماشینتان را بشویید ولی متوجه می‌شوید که شلنگ آب پاره شده پس تصمیم می‌گیرید از سوپرمارکت آن طرف رودخانه شلنگ نو بخرید ولی برای آنکه به آن‌طرف رودخانه بروید لازم است که از ایستگاه عوارضی جاده عبور کنید و عوارض بپردازید. یادتان می‌آید که همسایه‌تان کارت تخفیف عوارضی دارد و می‌توانید کارت تخفیف او را قرض بگیرید. ولی او کارت تخفیف عوارضی را قرض نمی‌دهد مگر اینکه شما متکای پشمی را که پسرتان از آنها قرض گرفته بود به آنها برگردانید. ولی پسرتان متکا را پاره کرده و نیاز به مقداری پشم دارید تا آن را ترمیم کنید و برگردانید. در نهایت تصمیم می‌گیرید به دامداری بروید و مقداری پشم گاومیش تهیه کنید. عاقبت می‌بینید که روز به پایان رسیده و شما به جای اینکه ماشین را بشویید، پشم گاومیش تراشیده‌اید! در حالی که همان ابتدا که دیدید شلنگ آب پاره شده می‌توانستید ماشین را مثلا با سطل آب بشویید. اگرچه با کیفیت کمتر شسته می‌شد ولی حداقل همان موقع کار انجام و تمام می‌شد. (کاملتر)
  
حالا برگردیم به موضوع خودمان؛ در انتخابات گذشته نیروی تلگرام در بسیج کردن مردم علیه نامزدهای نزدیک به حاکمیّت،‌ نظام را روی تلگرام حسّاس کرد که با محدودیّت موقّت آن به خیر گذشت. پس از آن در دی‌ماه پارسال، تلگرام مهمترین وسیله‌ی ارتباط بین معترضان بود که در نهایت «عالی‌ترین سطح نظام» را به این نتیجه رساند که در خفا دستور به فیلتر آن بدهد. قوّه‌ی قضائیّه مراکز ارائه‌دهنده‌ی خدمات اینترنتی را موظّف به فیلترکردن تلگرام کرد. پس از مدّتی خبر آمد که برخی شهروندان (ارگانهای رسمی،‌ نمایندگان مجلس و...) نیز حقّ فعّالیّت در تلگرام ندارند. دادستان اصفهان اخیراً خود استفاده از فیلترشکن را جرم تلقّی کرد. برخی از ادمین‌های تلگرامی با محتوای «آشپزی» که پیشتر کانال خود را ثبت کرده بودند، احضار شدند و به آنها گفته شده که اگر به «سروش» نروند حکم جلب آنها صادر خواهد شد. (خبر)
  
حالا برگردید به ابتدای ماجرا تا دریابید چرا می‌گویم در ایران فعلی نظامی کاریکاتورگونه بر ما حاکم است. در «پشم گاومیش‌تراشی» اگر پشم گاومیش تهیّه می‌شد نهایتاً با یک روز تأخیر ماشین هم شسته می‌شد، یعنی نیمچه ربطی بین وقایع وجود دارد ولی اگر چند ماه پیش به شما می‌گفتند که واکنش نظام به تظاهرات مخالفان، احضار مدیران کانال آشپزی خواهد بود، چه فکر می‌کردید؟ در برابر طغیان علیه نظام، از ابتدا باید اصل مشکل ریشه‌یابی می‌شد نه اینکه استفاده از وسیله‌ی ارتباط جرم تلقّی شود که با این حساب موبایل هم وسیله‌ی جرم است. اگر چند نفر از یک ابزار استفاده‌ی مجرمانه می‌کنند، چاره در برخورد با آنهاست نه همه‌ی استفاده‌کنندگان و در نهایت برخورد با کسانی که قطعاً با این‌گونه امور کاری ندارند و با میل و رغبت کانال خود را با دادن مشخّصات ثبت کرده‌اند، هیچ توجیه عقلانی ندارد.
 
در مضحکه بودن ماجرا همین بس که اگر فعّالیّت تلگرامی جرم است (که نیست) فرضاً اگر خانم آشپز کانالش را ببندد مشکل حل می‌شود پس اجبار به عضویّت در «سروش» دم خروسی است که بدجور بیرون زده است. برای کامل‌شدن وجه ابزورد ماجرا همسر این خانم به مقام مسئول می‌گوید که اگر استفاده از فیلترشکن جرم است، همسرش از تلگرام طلایی و بدون فیلتر استفاده می‌کند، پس جرمی مرتکب نشده است و پاسخ می‌شنود که «من مأمورم و معذور» یعنی انتظار استدلال نداشته باش، به من چیزی را گفته‌اند که به شما ابلاغ کنم و جای چانه‌زنی هم ندارد.

یک‌بار دیگر اصل ماجرا را بخوانید تا ببینید بسیاری از کارها در نظام حاکم بر ایران بر «طفره‌رفتن» استوار است. رها کردن اصل ماجرا و پرداختن دومینووار به موارد کم‌اهمیّت‌تر تا رساندن کارد به استخوان. مثالهای زیادی در سیاست داخلی و خارجی می‌توان یافت که دقیقاً بر اساس همین الگو توضیح‌پذیر است.

۴ نظر:

  1. دادستانهای قوه قضائیه هرکدام برای خودشیرینی سعی می‌کنند تندتر به نظر بیایند. بعد از دادستان مشهد حالا نوبت دادستان اصفهان است. حاصل کار هم همانطور که در پست قبلی گفتید سرگرم کردن ملت در فضای مجازی و غافل شدن از مساله اصلی است.

    پاسخحذف
  2. هئیت منصفه‌ی مطبوعات و جرائم سیاسی در جمهوری اسلامی یک طنز تلخ است. در هر کشوری که از «هیئت منصفه» در روند قضائی استفاده می‌شود، اعضای هیئت منصفه از میان شهروندان به قید قرعه و از میان گروهی بزرگ به گونه‌ای انتخاب می شوند که گرایشی علیه متهم نداشته باشند تا عدالت از سوی نمایندگان افکار عمومی در حد ممکن تضمین شود. اعضای هیئت منصفه‌ی دادگاه‌ها را در نظام قضایی مدنی نهادهای حکومتی تعیین نمی‌کنند. اما اعضای هیئت منصفه در جمهوری اسلامی ایران ۱) دائمی هستند، ۲) توسط نهادهای حکومتی از وفاداران و معتمدان بیت رهبری منصوب می‌شوند، و ۳) همگی گرایش‌های مشخصی علیه متهمانی که در دادگاه‌ها محاکمه می شوند دارند. این نمایش مسخره و تهوع‌آور حدود سه دهه است که اجرا می‌شود. اجرای این نمایش مسخره اتفاقا از سوی اصلاح‌طلبان دنبال شد چون طرف مقابل اصولا نمی‌خواست موارد اتهامات سیاسی و مطبوعاتی به قوه‌ی قضاییه ارجاع یا با حضور هیئت منصفه بررسی شود. جناح اصولگرا در نفی دمکراسی و حضور و حقوق مردم شفاف‌تر از اصلاح‌طلبان هستند. آنچه در ایرانِ تحت حکومت روحانیت شیعه می‌گذرد برای ناظران این تحولات گاه سوگناک، گاه اعصاب خردکن، به ندرت امیدآفرین، گاه کمدی و گاه نیز شگفت‌انگیز است. در این نوشته شش مورد از پدیده‌ها و رخدادهای شگفت‌انگیز و در عین حال تهوع‌آور را شماره کرده‌ام: انتصاب اعضای هیئتی که قرار بوده انتصابی نباشند و در هیچ نقطه‌ای از دنیا انتصابی نیست، قرار دادن افرادی مثل چنگیزخان مغول در مقام عرفا و زاهدان و قهرمانان، سرکوب روزنامه‌نگارانی که فقط پیام‌آورند، انحصاراتی که گاه به حدی جنون‌آمیز می‌رسند، اخراج اساتید به دلیل اظهار نظر که کار آنهاست، و محرمانه بودن گزارش از اموری که مردم صبح تا شام مشاهده می‌کنند. همه‌ی اینها نتیجه‌ی حکومتی غیرعرفی است که به عصر دایناسورهای سیاسی تعلق دارد.

    پاسخحذف
  3. در اینکه نظام مشرکین و اعوان و انصار بَدوی و بَدنی و قَلمی و دَهنی اش،متخصص رها کردن اصل ماجرا و پرداختن به موضوعات فرعی و انکار و توجیه و طفره‌رفتن و پاک کردن صورت مسئله هستند،شکی نیست،ولی از یاد نبرید که هرکس و ناکثی برای خودش اصل مطلبی دارد و فرعی و هیچ دیگی به دیگی نمیگه روت سیاه؛شما اصل مطلبتان حفظ نظام است و فکر می کنید که اشکال از دیکتاتور است و او برود نظام ایرادی ندارد،بنابراین به پیروی از لیدرتان تیتر می زنید«باید برود»،من اصل مطلبم از بِ بسم اله تا نِ والضالین نظام مشرکین است و فکر می کنم ساختار سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کلیت نظام معیوب که نه،مستهلک است و هر سعی و جهدی آفتابه خرج لحیمی است که به تلاشی ختم بخیر می شود،به همین خاطر می گویم و می نویسم«نظام مشرکین باید برود»،شما در سالگرد ١٨ تیر اصل مطلبتان تلگرام و پشم گاومیش‌ و احضار آشپز مجازی است،من اصل مطلبم سعید زینالی است که از ١٨ تیر ٧٨ توسط قرمساقزاده های نظام مشرکین،مفقود الاثر شده است و حروم زاده های نظام مشرکین از مخوف بودن مصاحبه مائده هژبری و وهن نظام و تحریم سیمای بدترکیب نظام مشرکین دَم می زنند،یعنی بااصل دستگیری واعتراف گیری یک دختر ١٧ سالهِ مشکلی ندارند و با رسانه ای کردنش مشکل دارند،بااین حساب یه سوزن به خودتان بزنید و یه جوالدوز نثار دیگران کنید.
    از ایران ایلخانی گفتن بود که گفت:حکایت نخ نمای کفتارها و لاشخورها و کرکس ها و عقاب ها و شیرهای پاکتی نظام مشرکین،شده حکایت ماریسا پاپن بلژیکی که لخت و عور مقابل یکی از مقدس‌ترین اماکن مذهبی یهودی چهار چرخش را هوا کرده است و حریف قدر می طلبد؛بنابراین اگر کننده هستید؛عزمتان را جزم کنید و کاری کنید کارستان،اگرم کننده نیستید،گارد آوانگارد نگیرید و حسب معمول به توصیف و تفسیر و تشریح و توجیه برجستگی های جسد متعفن نظام مشرکین ادامه دهید و سدجوعی از بهر عادت بکنید و این سخن سنایی راحلقه گوش خود کنید که همه شاگردید و نظام مدرستان،که همه مزدورید و نظام مهندستان.
    پ.ن.
    اصل مطلب پرداخت ٣٠٠ ميليون يورو است،اونوقت شریعتمداری توئیت کرده که: اى كاش ميشد رد اين ٣٠٠ ميليون يورو اسكناسهاى نقد را گرفت تا معلوم شود،در نهايت سر از جيب چه كسانى در مياورند،یعنی رسما توی گاف دادن یه سور زده به مطهری،مرتیکه فوق لیسانس فیزیک از دانشگاه صنعتی شریف و فوق لیسانس حقوق از دانشگاه تهران هم داره.

    پاسخحذف
  4. بماند برای تاریخ از روزهای سیاه ایران که وزیر سابق آموزش و پرورش،
    دانشیار دانشگاه تهران،
    عضو هیئت ‌امنای دانشگاه بوعلی،
    عضو هیات جذب اعضای هیات علمی دانشگاه تهران و نماینده مجلسش خدشه را خطشه می‌نوشت و بهترین فرزندان کشور در صف مهاجرت به اولین کشورِ ممکن مو سفید می‌کردند

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.