پیمان مودّت با شیطان بزرگ

                                                                                                  پنجشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۷


پس از اینکه ایران بر اساس «پیمان مودّت» که در زمان پهلوی بین ایران و امریکا امضا شده بود، تحریمهای امریکا را به دیوان لاهه ارجاع داد، حقوقدانان گفتند که رأی لاهه در صورتی الزام‌آور است که پیشتر دو طرف پایبندی خود را به رأی دادگاه اعلام کرده باشند که می‌دانیم چنین چیزی در کار نبود. اگر هم دو طرف چنین می‌کردند، رأی به زیان ایران الزام‌آور بود ولی رأی به زیان امریکا باید از تصویب شورای امنیّت می‌گذشت که امریکا با حقّ وتو خود جلو آن را می‌گرفت (مانند پرونده‌ی اختلاف امریکا و نیکاراگوئه).
  
با این وصف ایا ایران نباید چنین می‌کرد؟ مسلّم است که باید چنین می‌کرد و رأی لاهه یک پیروزی تبلیغاتی برای دیپلماسی ایران است ولی نه بیشتر. همین هم برای ایرانی که در رسانه‌های جهان وجهه‌ی تیره‌ای دارد خوب و لازم است. در واقع چنین شکایتی باید در زمان احمدی‌نژاد و هنگام ریاست اوباما انجام می‌شد که دیپلماسی امریکا تقیّد بیشتری به رفتار طبق موازین بین‌المللی داشت و مثلاً مانند ترامپ یک‌جانبه پیمان مودّت را لغو نمی‌کرد و از بخش حقوقی لاهه خارج نمی‌شد. پس از آغاز مذاکرات برجام نیز نمی‌شد هم شکایت کرد و هم با امریکا سر میز مذاکره نشست ولی جای این پرسش از دولت پیش هست که چرا از این امکان در گذشته استفاده نکرد.
  
امریکا دارد تمام تلاشش را برای حذف بخش انقلابی جمهوری اسلامی انجام می‌دهد؛ چیزی که برخی منتقدان نظام را در موقعیّت دشواری قرار داده است چون از طرفی با آن موافقند ولی از طرفی دیگر تمایلی به دخالت خارجی ندارند. از سوی دیگر مدافعان نظام با توسّل به «براندازی» یا «تجزیه‌طلبی» می‌کوشند هدف امریکا و هم‌پیمانان منطقه ای‌ آن را خود ایران و نه نظام قلمداد کنند تا بتوانند همدلی بیشتری برانگیزند.

آنچه یک توافق بین‌المللی را بلافاصله از اعتبار ساقط می‌کند لغو دوجانبه‌ی آن است. صدام حسین هم توافقنامه‌ی الجزایر را پاره کرد ولی بعد مجبور شد به آن برگردد، ‌این موضوع درباره‌ی امریکا هم شاید اتّفاق بیفتد چون اعلام لغو پیمان مودّت یک‌سال بعد باعث فسخ‌ آن می‌شود. جالب اینجاست که جمهوری اسلامی که پیاده‌نظامش سالهاست «مرگ بر امریکا» می‌گوید باید به‌خاطر منافعش اعلام کند که هنوز و به رغم لغو یکجانبه‌ی این پیمان به مودّت با شیطان بزرگ پایبند است! جالب‌تر آنکه ایران رأی همین دیوان را درباره‌ی اشغال سفارت امریکا نپذیرفت ولی حالا به آن رجوع می‌کند و انتظار دارد که امریکا رأی آن را بپذیرد! این به بهترین شکل شکاف بین دو وجه اقتدارگرا و مردمسالار تنیده در ساختار پیچیده‌ی نظام فعلی را نشان می‌دهد؛ ساختاری که در عمل به دست اقتدارگرایی مطلقه اداره می‌شود ولی به هنگام انتخابات یا چانه‌زنی خارجی، رفتاری متمدّنانه از خود بروز می‌دهد.

مطلقاً نمی‌توان آینده را پیش‌بینی کرد، ‌چون معلوم نیست که فشار تحریمها تا کجا پیش می‌رود و ایران کی و چگونه امتیاز می‌دهد و از جانب دیگر ترامپ چه تصمیم غیرمنتظره‌ای خواهد گرفت. سیاستی که عرصه‌ی تضاد منافع است حکم کرده که روسیه‌ی متّحد ایران بر خلاف خواست ایران تولید نفتش را بالا ببرد و از طرف دیگر افزایش قیمت نفت امریکا را خشمگین کرده است. نه تنها عربستان و روسیه برای افزایش تولید توافق کرده‌اند که امریکا نیز در پی افزایش تولید نفت خود است و کشور عراق -و احتمالاً دیگر کشورهای نفت‌خیز عربی نیز- برای جبران قطع تولید نفت ایران آماده‌اند. تحریمهای جدید امریکا از ۱۳ آبان اجرایی می‌شود که به شکلی نمادین اعلام عدم مودّت ایران در سالگرد اشغال سفارت امریکاست. در این گیرودار و کشاکش، تنها توده‌ی عادی مردم ایران که نه دنبال ماجراجویی منطقه‌ای‌اند و نه دشمنی خاصّی با کشوری بیگانه دارند، در بازی قدرت آسیب می‌بینند و قربانی می‌شوند. 

۱ نظر:

  1. پایبندی به پیمان مودت،یا نمایش چهره عریان بی شرفی؟
    هرچند به تجربه ثابت شده است که تخم و تره حروم لقمه نظام مشرکین حرف سرشان نمی شود،بااینحال برای خالی نبودن عریضه باید بگویم فقط از حروم لقمه ها و حرومزاده های کلیت نظام مشرکین بر میاد که بعد از ٣٩ سال مرگ برامریکا گفتن و و پرچم آتش زدن و اشغال سفارت و ٤٤٤ روز گروگانگیری دَم از رعایت پیمان مودت بزنند و لکاته های دَهنی و سلیطه های بَدنی و پتیاره های قلمی هم براشون استادیومی هوراا بکشند؛روز ١٦ شهریوری که گذشت،بی جهت برایتان ثبت برابر سند نزدم که قرمساقزاده ها برای حفظ نظام مشرکین،ابایی ندارند که شورت زنان و دخترانشان را برسر نیزه کنند و عورتشان را به نمایش عمومی در آورند،بنابراین نادیده گرفتن شعار قرمساقزاده جمارون نشین مبنی براینکه هر چه فریاد دارید بر سر امریکا بکشید،که ما این قطع رابطه را به فال نیک می گیریم؛که امریکا شیطان بزرگ است،امر بدیع و تازه ای نیست که مایه حیرت کس و ناکسی بشود؛ چرا که حفظ نظام مشرکین از واجبی واجبتر است،چرا که قرمساقزاده ها در وعده دادن و خلف وعده کردن و بی شرفی و بلاهت و گه خوری ید بیضایی دارند،گه خوری اسلام ناب محمدی و ایجاد اسلام ناب امریکایی و اشغال سفارت و فلاکت عهدنامه ۱۹۸۱ الجزایر و جنگ جنگ تا پیروزی و خوردن جام زهر و انرژی هسته ای و حقارت نرمش رذیلانه و توافق برجام و فضاحت فرجامش را ببینید و بیاد آوردید که چگونه با وقاحت تمام اکران شد و بَدوی های ساندیسخور آتش به اختیار و بَدنی و ردبول خور تحت امر اتاق فرمان؛آنرا به میل و رغبت غرغره کردند و برایش قر دادن و استادیومی هورااا کشیدند.
    الغرض...کلیت نظام مشرکین سالی یه گل از امریکا خورده باشد،الان ٤٠ هیچ عقب است و اعوان و انصار حرومزاده و حروم لقمه سبز و بنفش های قهوه ای شده نظام مشرکین راهی ندارند جز اینکه حسب معمول ٣٩ سالی که گذشت،هی شوت هوایی بزنند و پاس گل بدهند و استادیومی هورااا بکشند و رکورد گل های خورده شان را دست نیافتنی تر کنند و عقب عقب بروند تا روز برااندازی و مرگ محتوم و درکِ اسفل السافلین ١٣* آبانشان فرا برسد.
    از ایران ایلخانی گفتن بود که گفت:
    دارم فکر می کنم واقعا بلاهت نظری و عملی این جماعت پیزوری* حَد و مَرز ندارد؛وگرنه حداقلی هم که قد و اندازه بزنیم،دیگه بعد از عاشورای ٨٨ و کشتار متعرضین تظاهرات سراسری دیماه ٩٦ و مرداد ٩٧،در همه حوزه ها،به لحاظ اجتماعی و سیاسی و اقتصادی همه مسائل از خُرد و کلان؛بدون شرح است و نیازی به افشاگری و پرسشگری و شفاف سازی نیست،منتهی هنوز یه مُشت پاانداز دَهنی و جاانداز قلمی،با گارد آوانگارد واقعیت های عینیِ نظیر لغو یک جانبه توافق برجام و فاکتور می گیرند و برای مذاکره مستقیم با امریکا و پایبندی به مودتی بوق و سوت می زنند که دستاوردش هر چه باشد،چیزی به جز عقب نشینی و پذیرش آشکار حقارت نخواهد بود؛بخش مضحک قضیه اینجاست که به پرچم سفید زدن و تسلیم بلاشرط خود نیز افتخار هم می کنند.
    دارم فکر می کنم حق با اون ٥٠ هزار نفری بود که در ٨٠ شهر ایران زمین فریاد زدند:بی شرف بی شرف دیگه تمومه ماجرااا،
    * ١٣ آبان فارغ از اینکه تحریمها اجرایی بشود یا نشود،کلیت نظام مشرکین را از موقعیت آچمز به کیش و مات ناگریز هدایت خواهد کرد.
    *دو تا از حروم لقمه های مشارکتی و ملی منقلی تف سربالا انداخته اند که غرقابه‌های بحران نظام مشرکین با تظاهر به خونسردی و اعتماد به نفس ظاهری و ماه عسل حصر برطرف نمی شود و بنای کج این ساختمان بحران‌خیز از همان زمانی آغاز شد که مجاهد نستوه آیت‌الله طالقانی از نشستن بر صندلی‌های آن مجلس خطاکار سرباز زد و نشستن بر زمین را به مشارکت در این صحنه‌آرایی ترجیح داد،کسی هم به این حروم لقمه نگفته یا سایت ذهنتون از سال ٨٧ بروز نشده است،یا قادر به درک و فهم این جمله ساده «این نظام نه جمهوری و اسلامی است»نیستید؛بنابراین دهان گشاد و متعفنتانرا ببندید که از بی شرف شما و میرمخنث و آمیز ممد خواری طلبان است که خران خبرگان شما را به دیوثی انداخته است؛قرمساقها همچین از بحران نظام مشرکین و تصویر نمادین طالقانی حرف می زنند که انگار خودشان متولد دهه ٩٠ هستند و در بروز و ایجاد و تحکیم آنچه حادث شده هیچ نقشی نداشته اند؟!

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.