ایماگویه‌های شیخ خرقان

                                                                                                     سه‌شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۷


شیخ ابواسحاق گفت: «همه بادیه مرا آرزوی شیرینی کرد و نخوردم» شیخ گفت: «مرا همه بادیه آرزو نکرد و خوردم».

و گفت: با خلق صلحی کرده‌ام که هرگز جنگ نکردم و با نفس جنگی کرده‌ام که هرگز صلح نکردم.

و گفت: کسی سرودی بگوید و بدان حق را خواهد بهتر از آن بود که قرآن خواند و بدان حق را نخواهد.

و گفت:‌ دانشمندان آن گویند که شنیده باشند و جوانمردان آن گویند که کرده و دیده باشند.

و گفت: کسانی دیده‌ام که به تفسیر قرآن مشغول بوده‌اند. جوانمردان به تفسیر خویش مشغول بودند.

و گفت:‌ عالم آن عالم بود که به خویشتن عالم بود؛ ‌عالم نبود آنکه به علم عالم بود.

و گفت: آنکه نماز و روزه دارد به خلق نزدیک بود و آنکه فکرت کند به خدا نزدیک بود.

و گفت: حق را پنج آب است؛ از آن پنج آب سه خردمندان دوست دارند و یکی عارفان دوست دارند و یکی حق دوست دارد. امّا‌ آنکه خردمندان دوست دارند آب حیات است و آب حوض کوثر است و آب بهشت است. آنک عارف دوست دارد آب محبّت است و آنک حق دوست دارد،‌ آب چشم گناهکاران است.

نوشته بر دریا؛ از میراث عرفانی ابوالحسن خرقانی، محمّدرضا شفیعی کدکنی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.