تنبیه عدالت در نود

                                                                                                سه‌شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷
  
  
صرف‌نظر از ماوقع و و آنچه پس از عید برای برنامه‌ی نود و عادل فردوسی‌پور رخ دهد، سه عامل دیگر نیز تعیین‌کننده است:

۱. نوع تصمیم گیری خود او برای ادامه‌ی نوع فعّالیّتش در صداوسیما. آیا خواهد پذیرفت پس از بیست‌سال تهیّه‌کنندگی، یک مجری یا گزارشگر عادی در برنامه‌هایی شود که نقشی در سیاست‌گذاری آن ندارد؟ آیا می‌تواند ببیند که برنامه‌ی نود که از صفر تا صد آن کار خودش بوده با گروه دیگری ادامه یابد؟ اگر بحث فقط بر سر شبکه‌ی سه بود، می‌شد پیشنهاد داد که به شبکه‌ی ورزش برود و کار مشابهی را آنجا انجام دهد ولی اینطور نیست. به هر حال فردوسی‌پور همیشه با شمّ بالای خودش بهترین تصمیم‌ها را گرفته که هم از سرمایه‌ای که در طول سالیان اندوخته حفاظت کند و هم به مردمی که همیشه به او «رأی» داده‌اند پشت نکند.

۲. تصمیم همکاران او در اینکه جانشین او شوند یا نه نیز بسیار مهم است. آنها حتماً می‌دانند که تغییر فردوسی‌پور،‌ تغییر یک مجری عادی نیست و برکناری تفکّری است که به جایی رسید که همگان در پی راه‌انداختن «نود سیاسی» و «نود اقتصادی» برآمدند که نه تنها تحقّق نیافت که نود فوتبالی هم حذف شد. برنامه‌ی «صد» با محوریّت فرهنگ راه افتاد و ادامه نیافت. برنامه‌های زیادی مانند بررسی لیگ یک در شبکه‌ی ورزش عملاً الگوگرفته از نود بودند. استفاده از سرمایه‌ی یک کار موفّق به نفع خود در نظام بارها امتحان شده و همیشه شکست خورده است. 

۳. مردمی که به «نود» رأی دادند اگر بخواهند به هشتگ‌زدن و اعتراض در وب اکتفا کنند،‌ بخشی از فرایند حذف خواهند بود. می‌شود جز ندیدن نود به گزینه‌های زیادی فکر کرد تا با پایین‌آمدن فاحش شرکت‌کنندگان در نظرسنجی‌ها و از بین رفتن درآمد صداوسیما از تبلیغات، نوآمدگان بی‌حیای متّکی به روابط فامیلی قدر و اندازه‌ی خود را بدانند. نوشتن پستهای احساسی و زدن طعنه و کنایه اصلاً کافی نیست.

«نود» اگر با تداومش بر تفکّر حرفه‌ای ورزشی در ایران اثر گذاشت و روند تصمیم‌گیری‌ها را حتّی در حدّ کلان مانند بردن تیمهای بزرگ به شهرستانها،‌ فساد مالی در فوتبال، فساد اخلاقی در پایه‌ها و بسیاری موارد دیگر تغییر داد،‌ حالا هم می‌تواند نمایش همبستگی بینندگانش شود. همیشه در یک رخداد ناگوار آنکه عمل اصلی را مرتکب می‌شود مقصّر نیست،‌ آنکه می‌ایستد و نگاه می‌کند هم تقصیر دارد.

۳ نظر:

  1. سلام.
    عملکرد فروسی پور در مجموع قابل تحسین و اثرگذار بوده است و از نظر فنی و تخصصی نمره بالا می گیرد.
    عادل فردوسی پور بدون تردید کارشناس ترین و.موثرترین چهره فوتبال و بلکه ورزش کشور است و عملکرد او.و.جریان سازیهایی که او.و.دوستانش در فوتبال ما بوجود آوردند تحولی بزرگ و اساسی در فوتبال ما ایجاد کرده است.
    اما اینکه او را نماد عدالت و خواست مردم بدانیم من موافق نیستم.
    عدالت عادل در صحنه های کارشناسی داوری و آنجایی که همه از جمله خود او صحنه آهسته را می بینند کاملا مشهود است.
    فردوسی پور با دست بردن همیشگی در ترکیب مسابقه پیامکی برنامه اش و طراحی نتیجه دلخواه خود به اسم رای مردمی و با طرفداری بی حد و حصر و کاملا آشکار از تیم محبوبش در جای جای برنامه و با لابیهای پیدا و پنهان بسیار با مسولان فدراسیون و مقامات امنیتی که این آخری تصمیم گیرندگان اصلی فوتبال و ورزش کشور هستند که نتیجه اش این شد که پرسپولیس بحران زده و بلاتکلیف در یک پروسه چند ساله تبدیل به تیم قهرمان و بدون رقیب و فوق العاده محبوب کشور شود بزرگترین خیانت را به عدالت و مردم کرده است .
    آش انقدر شور شده بودکه یاد دوران احمدی نژاد و انتخابات 88 افتادم که رئیس جمهور محبوب ومردمی در بعضی حوزه ها صدوده درصد یا بیشتر رای آورده بود.
    پرسپولیس هم به لطف ناعادل جهنمی پور (تعبیر شهرستانیهایی که عدالت عادل جان را با همه گوشت و پوستشان لمس کردند) انقدر قوی و بدون رقیب بود که حضرات احمقی که نتایج بازیها را تعیین و به مربیان تکلیف می کنند حواسشان نبود که پرسپولیس تمام رکوردهای ایران و.دنیا را دارد می شکند! لاجرم یک باخت مصلحتی تکلیف کردند که افتضاح دوران احمدی نژاد پیش نیاید .
    فلسفه آزادی عمل و نقدهای تند و بدون تبعات برای فردوسی پور این است که حکومت می خواهد مردم سرشان به فوتبال گرم باشد و شب و.روز دنبال اخبار دنیای توپ گرد باشند و از مسائل اصلی کشور غافل شوند و سرگرم باشند.و البته که در این هدف بسیار موفق بوده اند.
    و برای اجرای این برنامه و سرگرم کردن مردم چه کسی بهتر از عادل که به قول خودش دیوانه فوتبال است و اولویت اول او در زندگی است.
    اما صدا و سیما .
    متاسفانه مردم ما رهبر فکری و فرهنگی مشخص ندارند .نخبگان ما هم جرات و حال و حوصله درافتادن با حکومت و.پرداخت هزینه هایش را ندارند.
    من به ذهنم آمد که سال 88 یکی از راههای مبارزه با صدا و سیمای دروغگو و حیله گر و تحریفگر حقایق این است که نخبگان و رهبران فکری ، این ایده را به جریان بیندازند که صداو سیما از ابتدای انقلاب و خصوصا سال 88 دروغ های بسیاری گفته است .بنابراین هیچ انسان باشرافت و وطن دوستی نباید با گفتار و عملکردش این بنگاه دروغ پراکنی را تایید کند.هر کس با صدا وسیما مصاحبه کند خائن است .و شبیه اینگونه رفتارها. طبیعتا کمتر کسی از مردم قبول می کند که در مدرسه و.محل کار و جمع فامیل و غیره بعنوان خائن او را خطاب کنند.
    اینجا هم برای دفاع از عادل و برنامه نود بنظرم میرسد باید با جا انداختن اینگونه تفکرات دست به مبارزه عملی با گردانندگان و.مدیران رسانه بزنیم و حتی بنظر من باید همزمان با تحریم دیدن برنامه های شبکه سوم مستقیما از رئیس صدا و سیما و رهبر بخواهیم مدیر شبکه سوم استعفا دهد .
    باید فضا برای تمامیت خواهان و دشمنان واقعی آزادی و استقلال ملت به گونه ای تنگ شود که راهی جز خانه نشینی و.عزلت نداشته باشند.ایرانیان بشدت تابع احساسات و مسائل روحی روانی هستند.کافی است جو جامعه بر علیه یک شخص تحریک شود.تجربه نشان داده که حتی خود خامنه ای هم که در ظاهر سخت و.نفوذناپذیر است وقتی هجوم خواست مردم بر او سیل شده است چاره ای جز تسلیم و تغییر رای ندیده است.آن جاهایی که تسلیم نشده چون مردم متحد نبوده اند تا سیل ویرانگر احساسات و خواست مردم او را وادار به تسلیم کند.
    حتی در مورد بازجوها و شکنجه گرها و مفسدین اقتصادی هم من به این فکر می کنم که باید امنیت این مفسدین از بین برود.
    طرف هر روز بازجویی و شکنجه می کند بهد هم کت و شلوارش رو.می پوشد و.مثل یک شهروند عادی خوش و خرم و بدون هیچ دغدغه ای به زندگی شخصیش می پردازد.
    حالا فرص کنید که اگر اسم و عکس و آدرس و مشخصات دقیق بازجوها و شکنجه گرها و مفسدین اقتصادی را در شبکه های اجتماعی پخش کنیم .آیا دیگر امنیتی برای اینها باقی می ماند؟
    بهترین راه برای مبارزه با دشمنان ملت این است که امنیت روحی ، روانی ، شغلی و اجتماعی این افراد به صفر برسد .
    از رئیس شبکه سوم می توانیم شروع کنیم.

    پاسخحذف
  2. پرسپولیس پرطرفدارترین تیم ایرانه و رای بالای اون در نظرسنجی‌های برنامه‌های دیگه هم همینه ربطی به عادل نداره.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. پرسپولیس و استقلال هر دو طرفداران زیادی داشتند و دارند .ولی اینکه الان با فاصله بسیار زیاد پرطرفدارترین تیم ایرانه دقیقا بخاطر جانبداریها و تصمیم گیریها و تبلیغات افراد صاحب نفوذ و تصمیم گیرندگان اصلی فوتبال و ورزش ، روسای فدراسیون پرسپولیسی ، مربیان تیم ملی پرسپولیسی بود که در طول سی سال این دروغ بزرگ رو با عملکردشون تبلیغ کردن و الان کاملا جا افتاده..
      طبیعیه تیمی که به لطف داوری و فدراسیون و کمکهای تبلیغاتی امثال فردوسی پور همیشه و همه جا برنده است طرفداران زیادی پیدا می کنه وکفه طرفداری و هواداری به سمت او می چربه.
      در شرایطی که پرسپولیس بحرانی ترین و بدترین دورانش رو سپری می کرد و استقلال در اوج بود سالهای سال بیشترین نتایج دربی که باید در یک بازی عادلانه و منصفانه به نفع استقلال رقم می خورد تساوی بود.
      وقتی تیمی نمی بازه یا کم می بازه و وقتی تیمی بارها و بارها بازیهای باخته رو به لطف داوری وفدراسیون تبدیل به برد می کنه طبیعیه که طرفدارانش بیشمار میشن.غیر از من خیلی از فوتبالیها چنین داعیه ای دارن ولی مهم اینه که پرسپولیس برنده و محبوب باشه.
      از منظر روانشناسی و جامعه شناسی ،مردم ایران در بسیاری از تصمیم گیریها بر مبنای اصول عقلی ثابت و قابل دفاع قدم برنمیدارن . بلکه دوست دارن طرفدار برنده و پیروز میدان باشن .درست به همین خاطر هست که در انتخابات ریاست جمهوری روزهای آخر و.خصوصا روز آخر و.حتی روز انتخابات مردم گزینه خودشون رو با رای گیری از دوستان و آشنایان و اطرافیان و حتی رای گیری از غریبه های حاضر در صف انتخاب می کنن.

      فراموش نکنید که این عواملی که برشمردم تکلیف هواداری حداقل دو نسل از هواداران پرسپولیس را روشن کرده و بسیاری از نسل جوان تحت تاثیر همین عوامل طرفدار پرسپولیس شدن.
      در مورد طرفدار پیروز بودن ،همین بس که صبح 28 مرداد سی و.دو مردم جملگی شعار میدادن شاهنشاه نابوده مصدق پیروزه ولی عصر می گفتن شاهنشاه پیروزه مصدق پفیوزه.مصدق و شاهنشاه قاعدتا از صبح تا عصر تغییر ماهوی نداشتن.فقط پیروز میدان عوض شده بود.
      مثال دیگر آیت الله سید محمدفشارکی اعلی الله مقامه هست که وقتی به اصرار علما و.مردم به تهران آمد و برای نماز مغرب وضو گرفت مردم هجوم آوردن که تبرکا و تیمنا از آب حوضی که جناب فشارکی وضو.گرفته بود وضو بگیرن و این کار به قدری تکرار شد که آب حوض تمام شد.اما بعد از چند ماه که ورق برگشت همین مردم انقدر تهمت و.فحش و.ناسزا نثار این ولی خدا کردن که مجبور شد شبانه و.مخفیانه از تهران فرار کنه و به قدری بهش فشار اومد که دق کرد واز دنیا رفت.

      حذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.