از این ستون تا آن ستون فرج نیست

                                                                                                  پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۹

             
روزمرّگی حاکم بر فضای رسانه‌ای ما گویا مانع شده که فراموش کنیم میزبان بیماری مهلکی به نام کروناییم که هر روز دارد رکورد می‌زند و ظرفیّت بیمارستانها و تحمّل کادر درمانی به مرز انفجار رسیده است. امروز دولت از تعیین مجازات برای ماسک‌نزدن می‌گوید،‌ کمی دیر، شاید پس از هفت‌ماه تأخیر ناقابل. در حالیکه قرنطینه‌ی کامل دوهفته‌ای می‌توانست در مهار یا کم‌کردن روند بیماری کمک کند. زمان را از دست دادیم تا به گفته‌ی دولتیان چرخ اقتصاد بچرخد،‌ استدلالی شبیه ترامپ در امریکا. چرخ اقتصاد اگر دو هفته نچرخد و بعد با سلامت بیشتری بچرخد بهتر است یا اینکه ماهها نصفه نیمه بچرخد و آخر کار هم از سر ناچاری از حرکت باز بایستد؟ این حکایت تکراری چوب و پیازی برای شما آشنا نیست؟
 
دست‌کم در چهار دهه‌ی اخیر عمده‌ی مشکلات کشور از جنگ گرفته تا پرونده‌ی هسته‌ای و دیگر مشکلات از جمله تحریمهای چهارسال اخیر با همین منطق مواجه شده است: «از این ستون تا آن ستون فرج است» یا برویم جلو تا ببینیم چه می‌شود. حاصل؟ سالها و نسلها و میلیاردها خسارت و سرانجام اتّخاذ تصمیمی که زودتر هم می‌شد گرفت. این تصمیم حتّی به نفع خود نظام حاکم هم خواهد بود ولی «فضیلتی» به نام «لجبازی» که به غلط «پایداری» ترجمه شده است،‌ نمی‌گذارد. در روزهای اخیر دستورالعملهای بولتنی به خطبای کشور حول همین می‌چرخد که در قدح صلحِ به اصطلاح تحمیلی سخن بگویند تا عامّه‌ی مردم توجیه شوند امّا مردمی که بر اثر تورّم و سقوط بی‌سابقه‌ی ارزش پول ملّی، نیمی از آنها زیر خطّ فقر رفته‌اند با شنیدن موعظه شکمشان سیر نمی‌شود.
  
فراموش نکنیم که تیغ نقد همیشه نباید متوجّه حاکمیّت باشد؛ خود ما یعنی همین «مردم»ی که بالاتر نوشتم نیز بخش عمده‌ای از مشکلات کشوریم و به یک معنا حاکمان پیش و پس از انقلاب نیز هر کدام طبقه‌ای از همین مردم را نمایندگی می‌کردند و می‌کنند و از کره‌ی ماه نیامده بودند. در موضوع کرونا چه کسانی محدودیّتها را نادیده گرفتند و مشغول آیین‌های مذهبی جمعی شدند یا به سفر رفتند؟ آمار مرگ و میر حالا محصول ناپرهیزی‌های یک ماه پیش است. در دیگر مشکلاتی که در ابتدای بند دوّم نوشتم نیز تا زمانی که دستگاه آوازه‌گر حکومتی بخش عمده‌ای از مردم را همراه خود داشت، در بر همان پاشنه می‌چرخید تا آرام آرام حمایت مردم از یک موضوع خاص رو به کاهش رفت و حاکمیّت پذیرفت کوتاه بیاید. حالا هم صورت مسأله فرقی نکرده است؛ تا کی قرار است اسیر بازی از این ستون تا آن ستون (از این انتخابات تا آن انتخابات) باشیم؟ اگر در گذشته نبود امکان اطّلاع‌رسانی مناسب می‌توانست علّت جهل عامّه باشد، حالا با وجود اینترنت و ماهواره این عذر پذیرفتنی نیست. تلاش برای یافتن پاسخ «چه باید کرد» فرع دانستن این مسأله است که مثل اسب عصّاری،‌ عمری است داریم دور خود می‌چرخیم بی‌آنکه بدانیم از این ستون تا آن ستون -به خودی خود و بی کوششی آگاهانه- فرجی در کار نیست.

۳ نظر:

  1. بدبختی این است که جواب "چه باید کرد" معلوم نیست. همیشه تا اینجا می آییم ولی گیر می کنیم.

    پاسخحذف
  2. به نظر من در حال حاضر مردمی وجود ندارد!جامعه ما تبدیل به ارتش شکست خورده و پراکنده ای شده که فقط در حال فرار یا پنهان شدن برای حفظ جان خود می باشد.انسان هایی نا امید و سرگردان که خود را به تندباد حوادث سپرده اند.مثل همیشه منتظر منجی که با یک اشاره همه مشکلات را حل کند! گروهی دنبال مهدی موعود و گروهی دنبال پهلوی موعود و البته گروهی هم دنبال ترامپ موعود!ما ایرانی ها مثل بچه یتیمی شدیم که هر کسی به جهتی می بردش و اصلا کسی نه نظرش را می پرسد و نه صدای له شدنش را زیر دست و پا!
    انگار لعنت شدگان تاریخ، ما هستیم.😔

    پاسخحذف
  3. به نظر من همین مردمی که نوشته‌اید، بخش عمده‌ای از مشکلات نیستند:
    ۱- چه زمانی در این چهل سال اخیر به مردم آموزش داده شده است؟ حکومت در این مدت اصلاً از آموزش و پرورش و رسانه‌هایی که در اختیار دارد، برای افزایش آگاهی مردم استفاده نکرده است. ما مردم، آگاه نیستیم. بلد نیستیم. پس مشکل، ما نیستینم و تقصیر حکومت است.
    ۲- اینقدر مردم به حکومت بی‌اعتماد شده‌اند که هیچ حرفی رو ازش باور نمی‌کنند. حتی اگر یکبار هم حکومت حرف درستی بزند. بالاخره ساعت خراب هم در شبانه‌روز دو بار حرف درست می‌زند ولی مردم دیگر حرف حکومت را باور ندارند.
    نهایتاً از هر طرف که می‌نگرم، مشکل فقط حکومت است ولاغیر! یا حداقل، بخش بسیار عمده‌ی مشکلات از حکومت است و نه اینی که نوشته‌ای.

    بی ربط است است البته، کرونا بیماری نیست. ویروس است. بیماریی که کرونا تولید می‌کند کووید۱۹ است. این اشتباه را متاسفانه خیلی‌ها مرتکب می‌شوند و اینجا هم دیدم که نوشته‌ای «بیماری مهلکی به نام کرونا». شاید کسی این کامنت را دید و چیزکی یاد گرفت.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.