پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰
«متأسفانه مداخلات و اقدامات تحریکآمیز ناتو با محوریّت امریکا شرایط را در این منطقه پیچیدهتر کرده است... متأسّفیم که برخی طرفهای غربی برعکس بر طبل جنگ میکوبند و تلاش میکنند که بر این اختلاف مواد آتشزا ریخته و یا شعلهور کنند...»
سخنان گهربار فوق از سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه سه روز پیش از حملهی روسیه به اوکراین است. با خواندن سطور فوق درمییابیم که در یک جهان موازی این طرف غربی است که سعی دارد کار را به جنگ بکشند و نه روسیه که دویستهزار نیرو به مرزهای اوکراین فرستاده است. باز هم این طرف غربی است که تلاش میکند بر اختلافات مواد آتشزا بریزد و نه اینکه دارد از یک طرف با فرستادن مقامات به مسکو و دیدار با پوتین و از طرف دیگر با تهدید به تحریم در صورت حملهی روسیه مانع جنگ شود. مشت نمونهی خروار نگاه رسمی نظام به واقعیّات جهان.
روسیه که کشورهای جداشده از شوروی سابق را حیاطخلوت خود میداند، در سال ۲۰۰۴ و پس از انقلاب نارنجی در اوکراین یکی از این کشورها را از دست رفته دید. بعدها با الحاق کریمه به خاک خود و حالا با دستگذاشتن روی دو منطقهی دیگر از اوکراین سیاست تجاوزگرانهی خود را ادامه داده است. طبیعی است که ایران منزوی در جهان همانطور که نسبت به اعمال مشابه چین در سین کیانگ، هنگکنگ -و احتمالاً بهزودی تایوان- خنثی باقی و منفعل باقی مانده است، در برابر تجاوز روسیه نیز سکوت کند و آن را به طرفهای غربی نسبت دهد.
صداوسیما تا ساعتها حملهی روسیه را «عملیات ویژه» مینامید و پس از اعتراض گستردهی کاربران راضی شد، نام آن را «حمله» بگذارد*. ایران روسیه را متّحد استراتژیک خود میخواند، بیآنکه طرف مقابل چنین برداشتی داشته باشد. اگر رهبر ایران اندک غرور یا اعتمادبهنفسی داشت، پس از تحقیر قالیباف، نارضایتی خود را لااقل با پیامی مختصر اعلام میکرد، حرف پشت بلندگو پیشکش؛ آنکه دست از پا درازتر برگشت ناسلامتی رئیس مجلس ایران بود تا کار به دیدار بدون کنفرانس خبری دو رئیسجمهور و انتشار استهزاءآمیز فیلم سراسیمه دویدن در برفها نکشد.
وزیر دفاع روسیه سهروز پیش گفت که خطر بالقوهی اتمی اوکراین از مسائل ایران و کره شمالی بزرگتر است. گذشته از بهانهجویی برای حمله به اوکراین -که درست هم نبود- گذاشتن نام ایرانی که مدّعی نخواستن سلاح اتمی است، کنار کره شمالی که به کلاهکهای اتمی خود مینازد و هر دو را در یک حد خطر تلقّی کردن نشان میدهد که این متّحد استراتژیک به هنگام نیاز چطور پشت دوستان خود را خالی میکند و از کارت آنان برای بازی بهره میبرد. روسیه تا دیروز خطر هرگونه جنگ را رد میکرد و آن را ساخته و پرداختهی تبلیغات غربیان میخواند، حالا بیاعتنا به همهی آن انکارها حمله را آغاز میکند. بازنگری ضدّونقیضگوییهای پوتین و روسیه در همین یک قلم نشان میدهد که تا چه حد میتوان روی سخنان متّحد استراتژیک که به اقتضای نیاز بلافاصله رنگ عوض میکند، حساب کرد.
* در اوج حملات طالبان و پیش از سقوط کامل کابل، پس از اینکه یکی از کشتوکشتارهای آنان در قالب یک گزارش برای پخش آماده شد، یکی از دبیران خبر با مقام بالادست خود تماس میگیرد که با توجّه به موضعگیری مقامهای نظام در برابر طالبان یکوقت انتشار این گزارش برای ما گران تمام نشود!
از خطیبزاده و صداوسیما بدتر خود رئیسی است که در گفتگو با پوتین به طور ضمنی حمله روسیه را توجیه کرد و تقصیر را گردن غرب انداخت. اینها اگر حرفزدن بلد نیستند میتوانستند خداقل سکوت کنند.
پاسخحذف