سمت حقیقت،‌ سمت ملّت

                                                                                                                                یکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱

یک

زیباترین روز هشتادوهشت روز ۲۵ خرداد بود که جمعیّت با خود همه را برد حتّی رهبران سبز را. حالا هم کسی جلودار نیست،‌ کسی خط نمی‌دهد. شعارها،‌ تجمّع‌ها و همه‌چیز خودجوش است. البتّه که این موج شور و احساس بدون جهت‌دهی خردمندانه خام می‌ماند ولی همین قدر خوب است که به همه یادآوری کند کسی حق ندارد، خط‌مشی تعیین کند و باید و نباید کند و تندروی و کندروی تعریف کند. موج برخاسته از مرگ مهسا را با تمامیّت‌خواهی و خودمحوری خراب نکنیم.

دو

در همین راستا نفی امثال مهناز افشار و محسن نامجو مردود است. اعتراض ملک طلق کسی نیست تا کسی را راه بدهند یا ندهند. من در این وبلاگ درباره‌ی اتّهام تعرّض نوشتم ولی همین قدر که نادیده گرفتن آن اتّهام نادرست است، قطعی دانستن آن هم اشتباه است. معترضان به این دو نفر خود بری از هر اشتباهند؟ «سنگ اوّل را کسی بزند که خود گناهی نکرده باشد.»

 

از همین دست است عمل توهین‌کنندگان و معترضان به خانواده‌ی حدیث نجفی که جدّاً جای شرم دارد. علی کریمی که ستاره‌ی این روزهای فضای اعتراض است توییت‌هایی دارد که بهترینشان از دید من این است: «به کسی کار نداشته باشیم. هرکسی خواست بیاد کنار مردم،‌ هرکس هم نیومد بشینه کنار تماشا کنه مردم با اتّحادشون چه قدرتی دارن». فهم و شعور علی کریمی از بسیاری از مدّعیان آزادی‌خواهی بیشتر است که خط‌کش برداشته‌اند و همه را با متر و معیار خود می‌سنجند.

سه

از یکی از نهادهای امنیّتی پیامک آمده که آماده‌ی دریافت گزارش‌های شهروندان است. حضرات می‌خواهند هریک از شهروندان را به یک رایحه ربیعی تبدیل کنند. این که خیلی رو بود ولی سایبری‌های مجرّب‌تر از راههای پیچیده‌ای برای اثرگذاری و ایجاد شکاف بین مردم استفاده می‌کنند. حقّ نقد محترمانه و بجا محفوظ ولی پیش از هر اقدامی از خود بپرسیم که آیا این عمل در راستای رسیدن به هدف و ایجادی تغییری بنیادی در میهن است یا در راستای ایجاد اختلاف و به سود ادامه‌ی ظلم و بیداد؟

چهار

از آغاز جنبش اعتراضی اخیر عمده‌ی توصیه‌های فعّالان داخل و خارج به نیروهای مسلّح این بود که سلاح خود را به روی مردم نگیرند و به بیانی دیگر بی‌طرف باشند. میرحسین موسوی امّا یک‌قدم جلو آمد و گفت که نیروهای نظامی در سمت مردم بایستند. بی‌طرفی و آتش نگشودن خوب است ولی از آن بهتر ایستادن در کنار مردم و رو به ظالمان و جبّاران است. با اینکه می‌گفتند عمده‌ی بدنه‌ی نیروهای مسلّح، نخست‌وزیر زمان جنگ را به یاد نمی‌آورند ولی این ویدئوی حیرت‌آور از ریزش تدریجی نظامیان به سوی مردم حکایت می‌کند. نام سروان سجّاد عسکری را به خاطر بسپاریم. ارتشی و سپاهی هم نکنیم. سردار بختیار که ویدئوی او درباره‌ی مرگ مهسا خبرساز شد سپاهی است. 

 

این بار با قطعیّت بیشتری می‌توان گفت که ایران هرگز به پیش از شهریور ۱۴۰۱ برنخواهد گشت. 

 

پ.ن: پیام استواریکم کوشکی‌نژاد هم در راستای پیام سروان عسکری است؛ از این دست پیام‌ها باز هم خواهیم داشت. 

۴ نظر:

  1. به نظر شما واقعا احتمال تغییر حکومت جدی است؟

    پاسخحذف
  2. سلام
    بنظرم خوب است که عیب ها رو حسن نبینیم.
    اینکه معترضین رهبر ندارند یک‌عیب بسیار بزرگ وجدی است و مشکلات بسیاری پیش آورده و خواهد آورد‌.
    یکی از دلایل مهم شکست اعتراضات سال ۸۸ همین نداشتن رهبر بود .
    در واقع شبکه های ماهواره ای و خارج نشینان هستند که اعتراضات را کنترل و رهبری می کنند و این مطلوب نیست.
    چیزی که من را بسیار نگران می کند این است که بر فرض پیروزی و بر فرض تغییر حکومت ، حکومت بعدی هم واقعا مردمی و منطبق با خواست حقیقی مردم خواهد بود ؟
    یا کما فی السابق کسانی به اسم مردم و به رنگ مردم بیایند و بفریبند و قدرت را در دست بگیرند و دوباره روز از نو روزی از نو.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام،
      به علّت توسعه‌نیافتگی جامعه سیاسی، گروهها و احزاب داخل و خارج دارای بلوغ و پختگی لازم نیستند. هر وقت اعتراضی منتسب به آنان شد، با عدم درایت و راهبری مناسب فرصت از دست رفت. سال ۸۸ هم گرچه می‌گفتند جنبش سبز "بی‌سر" است ولی به شدت تحت تاثیر موسوی بود برای همین با آغاز حصر در بهمن ۸۹ جنبش فروکش کرد.
      کسانی می‌توانند پس از تغییر حکومت مردم را بفریبند که در فرایند تغییر ادعای رهبری داشته باشند مثل انقلاب ۵۷. بدون این، آن هم ممکن نیست. یک همه‌پرسی بین انواع شکل حکومت -با فرصت لازم برای گفتگو و مناظره طرفداران هریک در رسانه‌ها- می‌تواند ضامن یک تغییر مثبت باشد.

      حذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.