درس نیاموخته‌ی بلوچستان

                                                                                                               یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۲

 

آزادی بیان، ‌انتقاد، اعتراض و دیگر انواع قانونی آزادی علاوه بر مطلوبیّت ذاتی خود، ضامن دوام و استحکام ساختار سیاسی هم هستند. انتقاد و اعتراض در صورت اظهار، انرژی انباشته‌ی منفی خود را آزاد می‌کند و به‌عکس جلوگیری از آن به شکلی از اشکال خشونت می‌انجامد. حتّی در پیشرفته‌ترین ملل نیز حاکمان از منتقدان و معترضان دل خوشی ندارند ولی می‌دانند که آزادگذاشتن آنها در نهایت به نفع خودشان است پس تلاش می‌کنند که لااقل به صورتی آشکار مانع آنها نشوند.

  

در هفته‌های اخیر جمعه‌های زاهدان شاهد اشکالی از اعتراض سیاسی بوده که در تاریخ جمهوری اسلامی سابقه نداشته است. هیچ خطیبی در این چند دهه این امکان را نداشته که هفته‌های پیاپی اصل نظام، رهبر و رفتارهای هیئت حاکمه را به نحو متوالی هدف انتقاد و اعتراض قرار دهد. اگر در گذشته موردی هم بوده بلافاصله با برخورد، محدودیّت،‌ حصر، زندان و یا حتّی بدتر مواجه شده است. پشتوانه‌ی اجتماعی مولوی عبدالحمید و ترس از آتش‌گرفتن سیستان و بلوچستان باعث شده که نظام از سر ناچاری در برابر او و تظاهرات پس از نمازجمعه‌ی نمازگزاران سکوت پیشه کند. اگر قرار به برخوردی مشابه جمعه‌ی سیاه زاهدان بود، تلفات از هزاران گذشته بود و فرمان اداره‌ی استان از دست نظام خارج شده بود امّا حالا دست‌بالا عصر جمعه چند خبر و تصویر منتشر می‌شود و تمام. اگر نظام به وضع معیشت مردم بیشتر برسد و محاکمه‌ی عاملان کشتار را زودتر به سرانجام برساند، ‌اعتراضات رو به خاموشی نیز خواهد رفت.  حالا وقتش است که نظام از خود بپرسد چرا این روش را همه‌جا امتحان نمی‌کند.

 

داستان تلخ کشته‌شدن کیان پیرفلک یک‌سو، عملکرد سراسیمه‌ی ساختار امنیّتی و تبلیغاتی نظام در بحران‌سازی از تیراندازی به خودرو آنان سوی دیگر. چه اشکالی داشت که به جای محکوم‌کردن کسی که خانواده‌ی پیرفلک خود معترفند که نقشی در آن جنایت نداشته، مانند قتل مهران سمّاک شخص مسئول بلافاصله شناسایی، معرّفی و محاکمه می‌شد؟ انواع آزار و اذیّت‌ها،‌ اخراج مادرش از کار و حمله به خانه‌ی آنان چه توجیهی داشت؟ امروز در مراسمی که بر سر آرامگاه کیان برگزار شد پسرعموی مادرش و یک پلیس کشته شدند. اگر مراسم بدون حضور نیروهای امنیّتی برگزار می‌شد نهایتاً چند فیلم، عکس و شعار در وب منتشر می‌شد و نه بیشتر امّا حالا با قتل یک نفر از خانواده‌ی عزادار، بنزین بر آتش خشم این خانواده و مردم  شهرستان بلکه همه‌ی ایران ریخته شد. بهره‌بردن از تجارب دیگر ملل و جامعه‌ها پیش‌کش، نظام حتّی از تجربه‌های خود نیز درسی نمی‌آموزد.

۳ نظر:

  1. همبستگی اجتماعی در بلوچستان فوق‌العاده است. می‌شود یک سوزن به خود هم زد و گفت که مردم بقیه استانها و اقوام باید همینقدر اتحاد داشته باشند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. حمایت خوزستان از خانواده پیرفلک و کردستان از خانواده امینی را ندیدی؟ اینها مردم عادی هستن در برابر گلوله و ساچمه. بیشتر از این باید چه کار کنن؟

      حذف
  2. اگه توی همه شهرها بخوان همچین اجازه ای رو بدن و خشونت نکنند که میشه تکرار اشتباه اعلیحضرت
    ظرف چند ماه طیف خاکستری ترسش میریزه و سیل میبردشون
    این مطلب از شما عجیب بود جناب ایماگر
    تجاهل العارفین میفرمایید؟

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.