دین وارونه

                                                                                                         پنجشنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۳  

 

هنری که گوینده‌ی این سخنان دارد این است که درحدود پنج دقیقه تصویر مینیاتوری وارونه‌ای از تمام معارف اسلام و شیعه به دست می‌دهد که در نوع خودش بی‌نظیر است.

  

یکی از این آنها تاریخ اسلام است که گوینده ادّعا می‌کند پیامبر اسلام به دلیل رفتار خاص خودش سیزده‌سال بعد از بعثت به قدرت دست یافت (و نه زودتر مثلاً). کسی نداند فکر می‌کند که ایشان ابتدای بعثت به جای دعوت به توحید سودای ریاست داشت، نه اینکه در دوران اقامت در مکّه کلمه‌ای درباره‌ی لزوم در اختیار گرفتن قدرت بیان نکرد و تا زمانی که تهدید جانی نشد از مکّه خارج نشد. آن صفاتی که ناطق برای پیامبر برمی‌شمرد در صورتی معنا داشت که ایشان در مصدر قدرت باشد، وقتی قدرتی نداشت کدام رفتار ناشی از گوشت‌تلخی باعث تاراندن اطرافیان شده بود؟

 

وی چندسال پیش حدیث «إنّی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» را از حیث سند و محتوا تضعیف کرده بود با ابن توجیه که در اهمیّت اخلاق شکی نیست ولی آیا هدف بعثت پیامبر اخلاق بود (یا در اختیارگرفتن قدرت)؟ اگر قدرت برای گستراندن مکارم اخلاق باشد که معنای حدیث اثبات می‌شود و اگر قدرت هدف باشد بدون اینکه اتمام مکارم اخلاق را در پی داشته باشد، چنین قدرتی چه فایده‌ای دارد؟ این حدیث معیار خوبی است برای کسانی که مدّعی داشتن حکومت دینی‌اند که آیا سالها حکومت آنان جامعه‌ی تحت ریاست آنان را اخلاقی‌تر کرده یا نه.

  

متون اولیه‌ی تاریخ اسلام زمانی نوشته شد که حکومت در اختیار بنی‌امیه و سپس بنی‌عباس بود. تصویر پیامبر در آنان خیلی به حکمای زمان نزدیک بود به دلایل آشکار. این تصویر برساخته شد تا حجّتی باشد بر رفتار حاکمان با مردم و مخالفان که اگر ما چنین می‌کنیم محمّد نیز چنان می‌کرد. جمهوری اسلامی کار نیمه‌تمام بنی‌امیه و بنی‌عباس را دارد تمام می‌کند و برای توجیه اعمال خود پیامبر و امامی شبیه به خود می‌تراشد. آن علی که می‌گفت تا خوارج دست به اسلحه نبرند با آنها کاری ندارم نمی‌تواند توجیه‌گر شلیک ساچمه به چشم معترضان باشد. آن علی که در برابر توهین آشکار مخالفان خود را به نشنیدن می‌زد نمی‌تواند مستمسک اتّهام «توهین به رهبری» قرار بگیرد. با آن علی که قاضی را برای بلندکردن صدایش برکنار می‌کرد نمی‌توان بدون گذراندن مراحل دادرسی متّهمی را اعدام کرد در حالی که بعدش وکیل تسخیری و حکومتی ادّعا کند که پرونده را نتوانسته است بخواند. یک علی گوشت‌تلخ لازم است که بازیچه‌ی قدرت‌طلبی دستاربه‌سران قرار گیرد.

 

در پایان پناهیان می‌گوید پیامبر اسلام خیلی‌ها را از خودش تاراند؛ اینکه [به حکومت رسیدن] سیزده سال طول کشید به خاطر این گوشت‌تلخی بود. گویی به این جانور معمّم مأموریّت داده بودند تا در ماه رمضان معنای آیه‌ی ۱۵۹ آل‌عمران را دقیقاً برعکس بیان کند. این دیگر توهین به پیامبر و امام نیست؛ وارونه‌‌کردن معنای آیه‌ی ثقل اکبر است برای هدف قراردادن قدرت و توجیه اعمال حکومت فعلی. گویی محمد بن عبدالله از ابتدا به جای قولوا لا اله ‌إلّا الله تفلحوا در پی ریاست بود که سیزده سال طول کشید تا به آن برسد. «علی خشن فی ذات الله»، داستانی دارد که این شیخ می‌توانست لااقل به نقل از بزرگترش بیان کند تا شنونده فکر دیگری نکند. علی «گوشت‌تلخ» یک توصیه به فرمانروایان دارد و آن هم خاک بر دهان چاپلوسان پاشیدن است ولی در ادامه‌ی پروژه‌ی وارونه‌‌کردن دین اسلام و مذهب تشیّع هرچه گوینده بیشتر خودشیرینی کرد، بیشتر مقرّب درگاه شد. ایّاک اعنی و اسمعی یا جاره.

۳ نظر:

  1. این ایرادی که شما میگیریددر اصل اولین خصوصیت دینه که تاویل پذیره ویه مقدار زیادیش تقصیرخود خداست . حتی نتونسته یک کتاب اسمانی بدون تحریف منتشر کنه و تکیه بر فرهنگ شفاهی داشته ، اولین انجیل 80 سال واولین قران 190 سال ونهج البلاقه 300 سال بعد نوشته شده . در صورتیکه اثار هومرتا الان حفظ شده . امام صادق با اون تعداد شاگرد یه رساله ننوشته و همش به حدیث استناد میشه . ایندفعه گذشت در بیگ بنگ بعدی امیدوارم افراد بهتری برای پیامبری و امامت انتخاب کنه وزیاد به قدیس بودنشون اهمیت نده ، افرادی مانند جورج واشنگتن و سایرنویسندگان قانون اساسی گزینه مناسبترین تا حضرت علی! یه روز برای پیشبرد کارمون به گردن زدن 700 اسیر یه روز به دلرحمی یه روز به گوشت تلخی حضرت استناد کنیم . وکار مومن بجای عبادت وتعالی معنوی شده ماله کشی

    پاسخحذف
  2. دید احمد را ابوجهل و بگفت
    زشت نقشی کز بنی‌هاشم شکفت
    گفت احمد مر ورا که راستی
    راست گفتی گرچه کار افزاستی
    دید صدیقش بگفت ای آفتاب
    نی ز شرقی نی ز غربی خوش بتاب
    گفت احمد راست گفتی ای عزیز
    ای رهیده تو ز دنیای نه چیز
    حاضران گفتند ای صدر الوری
    راستگو گفتی دو ضدگو را چرا
    گفت من آیینه‌ام مصقول دست
    هر کسی در من همان بیند که هست

    پاسخحذف
  3. در پاسخ به آن عزیز اول خاطرنشان می‌شوم :
    با وجود خلافت های اموی و عباسی و خود خلفایی که اهتمام بر اعوجاج دین داشتند تا خود رسوا نشوند ؛ همین معارف نیم بندی هم که بدست مان رسیده اثر خودش را داشته .. مشکل از آنجا شروع شد که خدا نخواست با زور مردم را آدم کند

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.