مدیریّت ولایی

                                                                                                          شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

سیل عجیب دومین کلانشهر ایران دوباره همه را به یاد مصیبتی انداخت که در این چند دهه گریبانگیر مدیریّت کشور به ویژه در زمینه‌ی منابع طبیعی شده است. نتایج دستکاری طبیعت بدون محاسبه‌ی عواقب آن را در چند روز گذشته در مشهد دیدیم. ناکارآمدی شبکه‌ی تخلیه‌ی آب و ضعف سیستم فاضلاب شهری منجر به بروز سانحه و فوت چندین نفر شد که می‌توانست اینگونه نباشد. گذشته از پرکردن آبراه‌ها و کانالها (مانند سیل سال ۹۸ دروازه قرآن شیراز) و تخریب کوهستان به‌رغم تلاش فعّالان محیط زیست، شبکه‌ی فاضلاب بدون مدیریّت لازم به شکلی ساخته شد که آب بارانی که ساختمانها به شیوه‌ی سنّتی به درون چاههای قدیمی می‌فرستادند نیز به داخل آن می‌آید که از یک طرف به اشباع این شبکه می‌انجامد به گونه‌ای که نمی‌تواند آب سطح معابر و خیابانها را تخلیه کند و از طرف دیگر به علّت خشک‌شدن چاههای زیر مناطق مسکونی، فرونشست زمین تشدید می‌شود. 

  

اینها را پیشتر هم به مناسبت بحث از خطر فرونشست زمین در کشور نوشته بودم که اختصاص به مشهد هم ندارد. سیل دو روز گذشته من را یاد حرفهای یکی از دوستان ساکن مشهد انداخت که درست نمی‌دانم جایی بازتاب داده شده یا نه. رفیق ما که ساکن یکی از مناطق پرتراکم شهر و نزدیک حرم است می‌گوید که چندسال پیش پیمانکار اداره‌ی برق مشغول کندن زمین کوچه با عمق بسیار زیاد برای عبور دادن خطوط برق شد؛ کاری زمان‌بر و بسیار دشوار که برای مدّتها عبور و مرور ساکنان و زوّار را دچار مشکل کرده بود. ادّعای آنان این بود که این شیوه در درازمدّت مقرون به صرفه‌تر و ایمن‌تر است. به هنگام اتمام کار، سرکارگر به یکی از ساکنان محل گفت که عمر مفید لوله‌های به کار رفته برای انتقال سیم‌‌های برق چهل سال است و «رفت تا چهل سال دیگه». من خنده‌ام گرفته بود که اگر شما توان برنامه‌ریزی و کار چهل‌ساله داشتید که دیگر ما غمی نداشتیم.

 

یک‌سال بعد در خانه‌ها زدند که قطعی برق دارید و می‌خواهیم سیم برق ورودی خانه را به سیم هوایی وصل کنیم. دوست ما می‌پرسد که پس آن همه زحمت و هزینه چه شد؟ جواب شنید که در یک سال گذشته با عبور سیم برق از زیر خانه‌ها اسکلت بسیاری از خانه‌ها برق‌دار شده بود و چندین مورد برق‌گرفتگی داشتیم که شش هفت تا بچّه هم تلف شدند! من هاج‌وواج مانده بودم که پول و زحمت و اتلاف وقت به درک، جوابگوی جان آن چند کودک چه کسی است؟ چه کسی پاسخگوی ندانم‌کاری شماست؟ چرا کاری را بدون توجّه به عواقب آن انجام می‌دهید؟ خانواده‌هایی که جگرگوشه‌هایشان را به خاطر سهل‌انگاری شما از دست دادند، به کجا مراجعه کنند؟ آیا مسئولی هم در این‌باره بازخواست شد؟ کاری را بدون محاسبه شروع می‌کنید، اگر گرفت که فبها اگر نشد هم برمی‌گردید سر خانه‌ی اوّل؛ مردم موش آزمایشگاهی شمایند؟

 

این حال و روز ماست. 

۲ نظر:

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.