ایماگویه‌های تولستوی

                                                                                                            چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳

اگر می‌خواهی شاد باشی، پس باش.

 

احترام اختراع شد تا جای خالی عشق را پر کند.

 

اگر کسی را دوست داری یعنی آنچه هست را دوست می‌داری نه آنچه می‌پسندی باشد.

 

«نادرست» حتّی با باور اکثریّت به آن باز هم نادرست است.

 

دوست‌داشتن یکی از عزیزان، دوست‌داشتنی انسانی است ولی دشمن را جز با عشقی الهی نمی‌توان دوست داشت.

 

تمام تنوّع،‌ زیبایی و شکوه حیات در سایه‌روشن‌هاست.

 

پادشاهان بردگان تاریخند.

  

شادکامی تمثیل است و بدبختی داستان.

 

اندوه محض امکان ندارد درست مثل شادی محض.

 

ملالْ حاصل ِدر آرزوی ِآرزوداشتن است.

 

تاریخ می‌توانست خیلی شگفت‌انگیز باشد، اگر واقعاً راست بود.

 

برای کشف اقیانوسهای نو باید شهامت ترک ساحل آرام خود را داشته باشیم؛‌ این جهانْ جهان ِتغییر است نه تقدیر.  

  

پیشین: ایماگویه‌های ظفرنامه

۲ نظر:

  1. با بقیه فرق دارد. مثل حرفهای اولیاست.

    پاسخحذف
  2. فکرش را بکنید که کسی مثل گاندی به او به چشم یک قدیس نگاه می‌کرد. الان به نظر می‌رسد فقط جنبه داستان‌نویسی اش باقی مانده باشد.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.