دیگ جوشان خاورمیانه

                                                                                                         چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳


سه واقعه‌ی پیاپی در چند روز اخیر رویارویی اسرائیل و «محور مقاومت» را به مرحله‌ی تازه‌ای رساند. ابتدا حمله‌ی کماندوهای اسرائیلی به حومه‌ی مصیاف سوریه و تأسیساتی بود که در دل کوه بنا شده بود تا از حملات هوایی در امان باشد. برعکس معادلات مقاومتی‌ها که معمولاً یک یا دو مجهولی است،‌ محاسبات طرف مقابل بسیار پیچیده است؛ به گونه‌ای که اگر موانع بر سر راه یک هدف هر قدر هم زیاد باشند با تمهیدهای دقیق یکی یکی را بر طرف می‌کنند و به آن می‌رسند. برای ورود هلیکوپتر به خاک سوریه -که قاعدتاً هدف آسانی برای ضدّهوایی است- تمام تهدیدهای زمینی ابتدا بر طرف شدند، راههای مواصلاتی نیز تخریب شدند و سپس کماندوها با خیال راحت وارد تأسیسات شدند،‌ انفجار را انجام دادند و احتمالاً چند نفر از کارکنان ارشد آنجا (سوری یا ایرانی) را با خود بردند. 

 

حمله‌ی موشکی حوثی‌ها شاید به نظر امر مهمّی نیاید ولی خراش‌انداختن به چهره‌ی رقیبی بسیار توانمند برای آنان یک پیروزی است. در واقع این ایران است که دارد موشکهایش را برای گذر از لایه‌های دفاعی اسرائیل امتحان می‌کند. فرود این موشک نشان می‌دهد که در یک حمله‌ی غافلگیرانه از ایران اوضاع خیلی هم شبیه آنچه در «وعده‌ی صادق» دیدیم نخواهد بود. اسرائیل الآن در داخل،‌ شمال و جنوب وضعیّتی نیمه‌جنگی دارد و خروج از آن در آینده‌ی نزدیک محتمل نیست.

 

انفجار پیجرهای حزب‌الله و شرکا بی‌سابقه‌ترین عملیّات اسرائیل در لبنان بود که ظاهراً در جواب اقدام به ترور یکی از فرماندهای امنیّتی اسرائیل اتّخاذ شد. از بین بردن این پیجرها ادامه‌ی استفاده از آنها را برای ردگیری اعضای حزب‌الله از بین برد و این موضوع نیاز به علّتی بیش از آنچه نوشتم دارد. گویا اسرائیل بر اساس قراینی حدس زده بود که ممکن است اقدام آنها در آلوده‌کردن این پیجرها لو برود و بر سر دوراهی ادامه‌ی استفاده یا انفجار آنان راه دوّم را انتخاب کرد. این انفجارها یک پیام دیگر هم دارد و آن هم اینکه دامنه‌ی نفوذ فنّی و انسانی به درون ساختار حزب‌الله در حدّی است که به رغم از بین رفتن پیجرها باز هم احاطه‌ی اطلاعاتی اسرائیل حفظ خواهد شد.


به احتمال قریب به یقین مین‌های منفجرنشده و نفوذهای علنی‌نشده‌ی زیادی همچنان در ساختار دفاعی مقاومت و ایران وجود دارد. فراموش نکنیم که تلفن سلیمانی در آخرین سفرش ساخت صاایران، مجهّز به سیستم رمزگذاری و مخصوص او بود ولی با وجود این امریکایی‌ها او را آن به آن زیر نظر داشتند. در برابر ضعف تکنولوژیکی، نقطه‌ی قوّت ایران روی‌آوردن به منابع انسانی در خاک فلسطین است. اسرائیل به وضوح از رخنه‌ی ایران در کرانه‌ی باختری خشمگین است و این مسئله چیزی نیست که به سادگی قابل حل و فصل باشد. شرایط منطقه مطلقاً قابل پیش‌بینی نیست و چشم‌انداز هیچ‌گونه آرامشی که نوید صلح یا حتّی آنش‌بسی موقّت را بدهد به چشم نمی‌خورد.

  

پ.ن: گفتم که مین‌های عمل‌نکرده باز هم هست. این بار رادیو، موبایل و رایانه‌ها هم منفجر شدند. تمام این مدّت اعضای حزب‌الله با خود بمب‌هایی حمل می‌کردند که کلیدش در اسرائیل بود. در حالی‌که ارتباط اعضای حزب‌الله با یکدیگر کاملاً مختل شده، کاملاً محتمل است که اسرائیل بخواهد از آب گل‌آلود ماهی بگیرد و جبهه‌ی جدیدی در شمال باز کند.

۳ نظر:

  1. یک سوال: اگر همین کار را با تجهیزات وارداتی ایران کرده باشند چه؟

    پاسخحذف
  2. درکتابی که نامش از خاطرم رفته وخاطرات جاسوس موساد اسراییل بود که در دهه 60 در ایران چاپ شده ادعا شده در پلها ومراکز حساس در کشورهای متخاصم هنگام ساخت مواد منفجره کار گذاشته شده است وهمچنین عملیات موفق ان مانند فرودگاه اانتبه اوگاندا ومعامله صوری با سازمان فتح مبادله کشمش وعلف لبنانی با سلاح که کانتینرها هنگام بارگیری جلوی چشم نماینده فتح عوض میشه ولی متوجه نمیشه مثل قضیه پیجرها . فقط فکرش را بکن پل صدر تهران فرو بریزه

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.