اسکار ۲۰۲۶ -۲ جمعه ۱۶ آبان ۱۴۰۴
A House of Dynamite
با دیدن «خانهای از دینامیت» کاترین بیگلو فکر کردم شاید گزینهی خوبی برای تمشک زرّین امسال باشد ولی در فهرستهای احتمالی بهترین فیلم آمده است! به نظرم جا دارد وزارت دفاع (جنگ؟) امریکا از این فیلم شکایت کند چون نیروهای امریکایی را در بدترین وضع ممکن حین یک حملهی اتمی احتمالی نشان میدهد. همه دستپاچهاند؛ کسی کارش را درست انجام نمیدهد؛ زمان و مکان شلیک موشک بنا به دلایلی شناسایی نشدهاند؛ دو موشک رهگیر نمیتوانند موشک مهاجم را خنثی کنند و دیگر موشکهای رهگیر نیز با استدلال نیاز به آنها برای موشکهای بعدی شلیک نمیشوند (!)؛ زنان اشک به چشم آوردهاند و مردان یا حالشان بد شده و استفراغ میکنند یا به مامانشان زنگ میزنند تا به او بگویند «دوستت دارم» یا... فکر میکنم تا همینجا کافی باشد. باید دستورالعملی در هالیوود گذاشته شود که لااقل در فیلمهای جدّی، بازیگران در لحظات حسّاس از حرفزدن دربارهی آخرین نتایج بیسبال و بسکتبال منع شوند. واقعاً به مرز چندشآوری رسیده است و اصلاً هم به معنای «کول» بودن نیست.
فیلم سه روایت مجزّا دارد که هیچکدام چیزی به یکدیگر اضافه نمیکنند فقط نقطهثقل روایت عوض میشود. کشور مهاجم گرچه به تصریح معرّفی نمیشود ولی گویا کرهشمالی است ولی نه پسزمینهی چنین حملهای مشخّص است و نه تنش یا بحرانی که به کشور مهاجم چنین انگیزهای بدهد. خانم بیگلو کارگردانی پیشرو در گشودن پای زنان به منصبهای عمدتاً مردانه در هالیوود مانند کارگردانی است و تلاش کرده که با ساختن فیلمهای جنگی بدون تأکید بر محوریّت زنان -به جز سی دقیقه نیمهشب- کلیشههای جنسیّتی را بشکند ولی کارگردانی او هیچگاه نتوانسته از حدّ یک صنعتگر فراتر رود و به پشتوانهی یک اندیشهی حداقلّی حتّی به مرزهای مؤلفبودن برسد.
Weapons
توجّه به فیلمهای ترسناک یا مرتبط با ماوراءالطبیعه امسال خیلی به چشم میخورد. فیلم داستان سادهای دربارهی جادو و جنبل با عناصر آشنا و مشترک با فرهنگ ما را روایت میکند. به گمانم حضور بازیگران نامی و نوع ابهام داستانی، گرهافکنی و گرهگشایی فیلم باعث شود که آن را در قعر فهرستهای احتمالی فیلمهای برگزیدهی سال قرار دهند.
فیلمی با همین مضمون به نام «Nocebo» سه سال پیش ساخته شد که از بازی ایوا گرین هم سود میبرد. آنجا زن فیلیپینی جادوگر انگیزهای هم برای کارهایش داشت. زن صاحبخانه که طراح مد است، دارای یک کارگاه تولید پوشاک در آسیای شرقی برای استفاده از نیروی کار ارزان بود که نوع مدیریّت او باعث شد زن مستخدم، دخترش را در آتشسوزی کارگاه از دست بدهد و برای جبران سراغ کارفرمایش برود. آن پیشزمینه فیلم را غنی میکرد ولی اینجا فقط با یک داستان جالب ولی سطحی سروکار داریم. بازی ایمی مادیگان نقطه قوّت فیلم است که سیرتاً و صورتاً شبیه همسرش (اد هریس) شده است.
Materialists
سلین سانگ کارگردان کرهایتبار امریکایی دوسال پیش فیلم «زندگیهای گذشته» را در اسکار داشت و حالا با فیلمی دیگر برگشته است. اصل ایدهی فیلم بسیار قوی است یعنی آیا افراد -و پدیدها- را باید بر اساس ویژگیهای ظاهری آنان شناخت یا بخش پنهان آنها مهمتر است. اساس فیلم همان پرسش اگزیستانسیالیستی مشهور است که وجود یا ماهیّت؟
فیلم این پرسش را در قالبی عامهپسند عرضه میکند که مثلاً مرد یا زن ایدهآل را بر اساس قد و ظاهر و شغل و علایق و... میتوان رتبهبندی کرد یا اینکه عشق و علاقه بر اساس محاسبه شکل نمیگیرد؛ چهبسا کسی به قول فرنگیها تمام گزینههای ما را تیک (هفتک؟) بزند ولی به هم نخوریم یا برعکس کسی بسیاری از ویژگیهای مورد انتظار ما را نداشته باشد ولی او را بپسندیم. تا اینجا خوب است ولی فیلم در پایان به شعاردهی میافتد و شخصیّتها بدون علّت تغییر رفتار میدهند. مثلاً لوسی (داکوتا جانسن) به دوستپسر سابقش جان (کریس اوانز) برمیگردد که فقیرتر از سابق است و قبلاً برای همان نداریاش از او جدا شد؛ حالا که طعم پول و مقام را چشیده چرا باید بخواهد به گذشته برگردد؟ فیلمنامه برای سادهسازی یک پرسش مهم قابل توجّه است ولی ای کاش پایانبندی مناسبتری داشت.
پ.ن: فیلم جعفر پناهی نه تنها در صدر فیلمهای احتمالی بخش بینالملل آمده بلکه در بخش فیلمنامه و کارگردانی هم بدون بخت نیست ولی دو سه رقیب گردنکلفت از برزیل، کرهجنوبی و نروژ دارد که درست مانند فیلم «تصادف ساده» در بخشهای اصلی اسکار مدّعیاند و همین کار را برای پناهی سخت میکند. فیلمهای مرتبط با فلسطین هنوز اکران نشدهاند و عراق هم امسال با فیلم «The President's Cake» سری توی سرها درآورده است.
پیشین: اسکار ۲۰۲۶ و فلسطین

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.