در مدح برخی نمایش‌ها


                     
۱- یکی از شروط امر به معروف احتمال تأثیر است ولی عدّه‌ای به همین بهانه از زیر بار آن شانه خالی می‌کنند. حسین‌ها و ابوذرها و میثم‌ها زمانی امر به معروف و نهی از منکر کردند که ظاهراً احتمال تأثیری در کار نبود ولی مرز میان معروف و منکر آنقدر مبهم و ناروشن شده بود که یک فریاد اعتراض، پاسداشت و زنده‌کردن معنای گم‌شده‌ی آنها بود، گیریم به نتیجه‌ی عملی زودرس نمی‌انجامید. این را گفتم که بگویم گاهی حتّی تظاهر به کاری لازم است و ممدوح.
وقتی آزادی، مدارا و احترام به دیگری دارد به رسمی فراموش‌شده بدل می‌شود بد نیست عدّه‌ای کاری کنند، تا نیکی‌ها به یاد آورده شود. درصورتی که ثواب عملی خیر به دیگری برسد از آشکار نمودن آن چه باک؟ عبادت فردی به قصد ظاهرنمایی باطل است ولی صدقه‌ی ظاهری بد که نیست هیچ، پسندیده هم هست. (بقره- ۲۷۴)
۲- چه اشکالی داشت زمانی که سیستان و بلوچستان ایران و افغانستان در آتش خشم ناشی از خراب‌کردن مسجد اهل سنّت می‌سوخت، حکومت ایران برای نمایش هم شده جایی (هرجا) مسجدی برای آنان می‌ساخت و با حضور بزرگانشان افتتاح می‌کرد؟ نمایش هم بود، بود. چه اشکالی دارد زندانیان وقایع اخیر برای نمایش هم شده عفو شوند؟ بعد اگر دوباره «فتنه» راه انداختند، بازگرفتنشان کاری ندارد. چه اشکالی داشت معترضانی مانند نوری‌زاد (آن‌چنان که خودش در آخرین نامه‌اش می‌گوید) به حضور رهبر نظام برده می‌شدند تا شکایتشان را حضوری بگویند و جواب بشنوند؟
۳- اینها همه مقدّمه بود تا بپرسم متوجّهید که موافقت با ساختن مسجد در صدمتری جای خالی برج‌های دوقلوی نیویورک- حتّی اگر عملی نمایشی باشد- چه معنا و پیامی دارد؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.