دوشنبه ۱۳
خرداد ۱۳۹۲
چند روز پیش
یکی از دوستان نظر گذاشت که آیا با دیدن خطر جلیلی بهتر نیست که
اصلاحطلبان برای بیشترشدن رأی طرف مقابل او به قالیباف رأی دهند؟ اجمالاً جوابش در
ایمایی که پیرامون بارسلونا نوشتم هست، گرچه دنیای سیاست دنیای محاسبه است امّا
اینگونه چرتکهاندازیها گرچه ممکن است نتیجهی مقطعی داشته باشد ولی در درازمدّت
آنان که فارغ از مصلحتاندیشیها به تشخیص خود عمل کردند، برندهاند. یکی از کسانی
که نامش برای همیشه در این مورد خاص به یادها میماند مرحوم منتظری است. کافی بود
کمی صبر کند؛ فقط چند ماه. در پاسخ عبدالله نوری گفته بود که تو تضمین میدادی که
من پیش از خمینی نمیرم؟ اگر زودتر میمردم جواب خدا را دربارهی سکوت خود چه
میدادم؟ نمیدانم از میان تمام گزینههایی که ممکن بود در شرایط او قرار گیرند،
آیا یکنفر هم پیدا میشد که به خاطر چند اعتراض ظاهراً بیاثر- حتّی با نیّت خیر
کمک به اجرای عدالت و دین در ایران- مدّتی زبان در کام بگیرد تا زمام کار به دست
خودش بیفتد یا نه؟
خبر آمده که
خامنهای با دفن مرحوم طاهری در کنار مرقد منتظری مخالفت کرده است. به
این خبر فقط میتوان پوزخند زد. درست مانند جواب خامنهای به استعفای طاهری که در
جوابش پای امریکا (!) را به میان کشیده است. آن همه تلاش برای حصر و مسکوتگذاشتن
او به آن تشییع جنازهی تاریخی انجامید. میبینی حضرت آقا، حالا باید قبرش را هم
محصور کنی امّا مگر یاد و خاطرهی کسی را میتوان در حصر کرد؟ سیّدحسن همین
اواخر گفت: چه بسیارند کسانی که تلاش شد ذلیل شوند ولی خدا آنها را عزیز کرد. یذلّ
من یشاء و یعزّ من
یشاء.
سلام ، میشه توضیح بدین چرا میگن به خاطر انتخابات شوراها امکان تحریم انتخابات نیست؟ چرا کسی نمیشه رسمن تحریم کرد؟ من همیشه وبلاگ شما رو می خونم و از اونجا که شعور سیاسی ندارم منتظرم ببینم نظر شما به رای دادن نزدیکه یا رای ندادن؟ آخخ اینایی که می گن رای بدیم هیچکدوم استدلال قوی ندارن. رای دادن در یک سو و میرحسین در حصر در سوی دیگر. رفتن به پای صندوق هم که تبلیغات واسه نظامه. البته اگه فرضیه عدم امکان تقلب برای خامنه ای هم درست باشه شاید رای دادن شاید نتیجه اندکی داشته باشه.
پاسخحذفسلام،
حذفامكان همه چيز هست به شرط اينكه اجماع روی آن باشد و گرنه حرف افراد به تنهايی به جايی نميرسد. يک نكته وجود دارد آن هم اينكه هركس بيايد، راه جنبش سبز يعنی نقد پايهای و اساسی نظام و رهبرش ادامه پيدا میكند؛ نهايت اينكه اگر اصلاحطلبان روی كار آمدند كار يكجور پيش ميرود و اگر اصولگرايان - يا بدتر از همه جليلی- روی كار آمدند جور ديگر. بنابراين انتخابات و نتيجهی آن مسئلهی مرگوزندگی نيست.
ممنون. منتظر ایماهاتون هستم. به نظرم اگه خاتمی تحریم همگانی اعلام می کرد بهترین کار بود. یا اگه امکانش برای موسوی بود که بگه. به نظرم اصلاح طلب ها دارن کوتاهی می کنن. حتی اگه مصلحت رو در نظر بگیرن برای حفظ کشور، بازم دارن اشتباه می کنن. به نظرم راهی جز به یکباره کندن نمونده. من رای نمی دم چون بهتر شدن وضعیت (یا بدتر نشدن اون) برام مسئله نیست. کشته های 88 و زندانی به نا حق بیشتر برام مسئله است. شاید احساسی باشه این مسئله. ولی اونایی که می خوان رای بدن هم کم احساسی برخورد نمی کنن. رای میدن چون می خوان آخرین دست و پا رو زده باشن.که بعدن نگن می تونستیم و نکردیم. از حق رای دادن استفاده کرده باشن. ولی در هر حال کشته های 88 از مصلحت اندیشی مهمترن. به نظرم یه جا باید پای یه چیزی بایستیم. نباید عادت کنیم و بگذریم که بشه کشته های دهه 60.
حذفجمع بندی من بعد از تماشای مناظره دوم به این صورت است:
پاسخحذف1- از جهت انسجام و جامعیت برنامه ها و ایده های نوآورانه تا این جا رضایی بهترین است ( ایده های خوبی مثل یارانه سبز و چگونگی اجرای مرحله دوم هدفمندی و صندوق هنرمندان و چندین طرح دیگر)
2- چنانچه عملکرد اجرایی مدنظر باشد قالیباف بهترین است
3- چنانچه رویکردها و جهت گیری های ایده ئولوژیک مطرح باشد عارف را به خودم نزدیک تر می بینم، توجه به مسائلی مثل رعایت حقوق بشر و حقوق شهروندی، آزادی های مدنی ، تنش زدایی در سیاست خارجی و تعامل با دنیا ( که پیامدهای مستقیقم اقتصادی دارد) امتیاز اصلی اوست
4- جلیلی حرفی به روزتر و به درد بخورتر از شعارهای احمدی نژاد 84 ندارد و انگار در این مدت در زمان متوقف شده و از حال و روز جامعه و مسائل مبتلا به آن بی خبر بوده ، علاقه فروان به شعارها و حرف های تکراری و انتزاعی دارد و کارنامه درخشانی هم ندارد.اما طبعن آن قدر در این مملکت بودم که اگر به عنوان رئیس جمهور آینده معرفی شد تعجب نکنم.
5- ولایتی و حداد هم... همان بهتر که چیزی نگویم.
6- روحانی؟ جایی آن وسط ها مانده، نه کارنامه اجرایی خوب قالیباف را دارد، نه طرح و برنامه های هوشمندانه رضایی را، در بحث دفاع از حقوق شهروندی آشکارا از عارف محافطه کارتر است،البته شاید عده ای این مصلحت گرایی را امتیاز او محسوب کنند،فن بیانش البته از بقیه بهتر است ( نمی دانم چقدرش به روحانی بود نش مربوط است و چفدرش به تجربه اش به عنوان مذاکره کننده)
7- این ها البته ملاحظات شخصی است وگرنه بعد از کابوس 88 رغبتی برای رای دادن نمانده.
اگر بند هفتم را درون پرانتز بگذاريم، اين تقسيمبندی در صورتی تعيينكننده است كه معيار ما سنجش افراد باشد ولی آنچه به نظرم مهمتر است افراد پيرامون و تيم آنهاست كه از اين جهت روحانی اصلاً قابل مقايسه با عارف نيست. روحانی تلاش دارد با سياست، رابطهی خود با رهبر را به عنوان مزيّت نشان دهد تا جلو حملات قدرتگرايان را بگيرد و اين از فيلم تبليغاتی او كاملاً آشكار بود.
حذف