آرامش و خمودگی؛

مهره‌ی سفید و مهره‌ی سیاه                                                                      سه‌شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲


چندی پیش از وجه مثبت آرامش حاکم بر کشور گفتم که به تنهایی می‌تواند انقلابی‌نمایی را به حاشیه براند و ثباتی را بر کشور حاکم کند که پی و پایه‌ی تغییر باشد امّا باید مراقب بود که این آرامش به خمودگی بدل نشود. هر پیروزی یا پوست‌اندازی اجتماعی فقط تا مدّتی مخالفانش را گوشه‌نشین می‌کند؛ آنان پس از چندی آرام‌آرام با بازسازی خود به میدان برمی‌گردند. قتلهای زنجیره‌ای پاسخی خشن به خرداد ۷۶ بود و بحران‌سازی نه‌روزه نیز به تدریج نیروی اصلاحات را تحلیل برد. این روزها سروکلّه‌ی کسانی پیدا شده است که مدّتها بود حرفی برای گفتن نداشتند.  
  
فلّاحيان با نام‌بردن از سعید امامی (نماد نیمه‌ی تاریک سیاست در ایران) و اینکه مدیر خوبی بوده است همچنان بر مواضع خود پای فشرد آن هم پس از اینکه رهبر نظام آن قتلها را کار دشمن دانست. چطور ممکن است کسی هم مدیر خوب نظام و هم عامل دشمن باشد؟! طائب نیز مقبولیّت اجتماعی خامنه‌ای را بیش از خمینی دانست که به طنز می‌ماند. خود این سخنان مهم نیست، گفتن آنها در این زمان مهم است.
  
کسی که در این مدّت بیش از همه تنور پیروزی انتخابات را روشن نگه داشته هاشمی رفسنجانی است که هر چند روز یک‌بار با نقل سخنی یا اظهارنظری دیگران را مجبور به واکنش می‌کند، از سخنان منقول از او پیرامون سوریه گرفته تا شعار ضدّ امریکا. خاتمی نیز در حدّ توان خود حضور مدنی دارد و این روحانی است که نباید فراموش کند که بار اصلی به دوش او و کابینه‌ی اوست. سفر به امریکا دستاوردی بسیار بیش از انتظار داشت و مذاکرات ژنو نیز آغاز شده است؛ اینها فرصتهایی است که زمان در اختیار روحانی گذاشته است امّا کافی نیست و خود وی باید با ابتکارهایی منفعت ِبازی با مهره‌ی سفید را برای خود نگه دارد و افراطیان را در موضع انفعال نگه دارد. افراطیان نام نه‌چندان محترمانه‌ی تمام کسانی است که بازی‌گردان هشت‌سال گذشته بودند و فروکاستن آنها به چند نفر یا افراد خودسر ابداً درست نیست. افراطیان در حقیقت هیچ چیز در چنته ندارند جز همین «دست ِپیش داشتن». در ایران احمدی‌نژاد استاد این روش بی‌منطق و پوچ ولی تهاجمی و مؤثّر بود و در مقیاس بین‌المللی نیز بوش پسر. انتخابات ۹۲ تا مدّتها حریف را مجبور کرد که در لاک دفاعی فرو برود امّا همیشه اینطور نخواهد بود. مشورت دائم با کارگردانان پیروزی انتخابات، همکاری با نیروهای مستقل یا اصولگرای دارای فاصله با رأس حاکمیّت، رایزنی مدام با رهبر و- از همه مهمتر- بازی با خطّ قرمزهای نادرست و احترام به گزینه‌ی جنبش سبز از پیش‌شرطهای باقی ماندن در موضع فعّال و بازی با مهره‌ی سفید است.

۵ نظر:

  1. قضیه این قضا بلا چیه که نیست؟!!

    پاسخحذف
  2. اشكال از بلاگر است، بعضی صفحات داخلی اين روزها خوب كار نمی‌كند.

    پاسخحذف
  3. دقیقا
    : (


    پ.ن.فکر کنم تا یه ماه دیگه بابام اصلا نذاره من پام و تو دنیای مجازی بذارم
    پ.ن.ن. بچه ها v داره میره ولی شما به victory فکر کنین
    پ.ن.ن.ن. عید غدیر قدیر بر تمامی ساداتی که حاضرن خراب کاری سادات قبلی رو قبول کنن و در صدد جبران بر بیان ، بیشتر مبارک
    مخصوصا خان داداشم که اینجا ردم رو میگیره : )))))

    یا علی

    v

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.