مار و عکس مار

                                                                                                    چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۲ 
  
  
توصیه‌ای از مارک تواین نقل شده که تکراری است امّا عجیب مناسب یکی دو روز اخیر است. او می‌گوید: «هرگز با احمق بحث نکنید چون ابتدا شما را تا سطح خودش پایین می‌کشد سپس با تجربه‌ی یک عمر زندگی در آن سطح شما را شکست می‌دهد.» دعوت احمد‌ی‌نژاد به مناظره را عرض می‌کنم. فکر می‌کردم نیازی به نوشتن این چند سطر نباشد چون می‌دانستم که روحانی پخته‌تر از آن است که به این سادگی رنگ شود ولی عجب از کسانی که از آن استقبال کردند.
  
 روحانی آرامتر از میرحسین و کرّوبی است امّا آن دو شجاعتر بودند؛ به یاد بیاوریم شایعه‌ای را که پس از مناظره‌ی او با کرّوبی در شهر پیچید که «کرّوبی سکته کرد» و «عاقبت یکی پیدا شد که دمار از روزگار آخوندها در بیاورد». اگر قرار به استدلال آوردن بود، همان موقع می‌شد با او بحث کرد. او مناظره که نمی‌کند هیچ، مغالطه هم نمی‌کند چون مغالطه ادای استدلال در آوردن است. او مشاجره می‌کند و بی‌سیرتی. اتّفاقاً امروز دستش برای عوام‌فریبی باز است که من یارانه دادم و شما می‌خواهید قطع کنید و مانند این. شاید به نظر برسد که تمثیل عکس مار نشان‌دادن به جای واژه‌ی مار مناسب او باشد؛ نظر من این است که او خود مار است و تمام تلاشش برای خودنمایی و در عنوان خبرها ماندن است و الحق که موفّق هم شده است.
  
بعضی می‌گویند نباید محلّش گذاشت که من با این حرف هم مخالفم. اوّلاً به دلیل هشت‌سال چپاول ثروت ملّی و پایین آوردن منزلت ایران در جهان باید محاکمه و پی‌گیری شود.( درباره‌ی این بیشتر خواهم نوشت) ثانیاً روش احمدی‌نژاد –مانند همتای امریکاییش بوش پسر- بر حمله‌ی مدام است. نباید در برابر چنین کسی بی‌تفاوت بود بلکه باید با ارائه‌ی آمار، اطّلاع‌رسانی و پاسخ‌خواهی از او راهش را بست. یادمان نرود که محاکمه‌ی احمدی‌نژاد در اصل محاکمه‌ی کس دیگری است.

۲ نظر:

  1. احمدی نژاد خودش به قول شما یک پتانسیل یا توان بالقوه است. به انتقاد او از خامنه ای دقت کنید که گفت کاش نرمش قهرمانانه در زمان من انجام می شد. اصلاح طلبان باید جهت انتقاد و پرخاشگری او را به طرف رهبر و اطرافیانش برگردانند.

    پاسخحذف
  2. سلام.
    فکتی که شما از مارک تواین به رخ کشیده اید،
    «هرگز با احمق بحث نکنید،
    چون ابتدا شما را تا سطح خودش پایین می‌کشد سپس با تجربه‌ی یک عمر زندگی در آن سطح شما را شکست می‌دهد» مارک تواین.
    کاملا بجا و منطقی،منتهی اصلا عجیب نیست،
    چیزی که عجیب ست مختص کردن آن به این یکی دو روزست!
    الغرض،
    مدعای شما را دربسته میپذیرم،
    ولی یادمان نرود که احمقی مثل هاله نور،
    هشت سال استاندار دولت سازندگی بوده است،
    هشت سال شهردار دولت اصلاحات بوده است،
    هشت سال رئیس دولت مهرورزی بوده است؟!
    حال پیدا کنید پرتغال فروش را!
    فرض میگیریم که در دوران سردار سازندگی و سید خندان،
    معجزه هزار سوم احمق نبوده، یا بوده و با تدلیس سیستماتیک"
    امیرکبیر دوران را فریفته و به رئیس گفتگوی تمدنها رکب زده است،
    ولی با تجربه تقلب سال ٨٤ «که رئیس مجمع تشخیص مصلحت شکایت به خدا برد»
    چطور آدم عاقل و هنرمندی مثل موسوی با احمقی مثل بگم بگم همراه و همکار میشه و از همه بدتر
    در سال ٨٨ نقل قول مارک تواین را فراموش میکند و با او به مناظره مینشند؟!

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.