مرگ همسایه

                                                                                                     شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
                     
۱-آیدین آغداشلو در گفتگو با کیارستمی از یکی از دوستانش برهانی نقل می‌کرد بر نامیرایی خود که «ما شاهد مرگ همه‌ی دوستانمان بودیم و نمردیم، پس دیگر نمی‌میریم»! این هم برای خودش استدلالی است. عبرت‌اندوزی از مرگ دیگران به جای خود، بعضی‌ها واکنش زندگان را به مرگها -که با هجوم یادبودها همراه می‌شود- نکوهش می‌کنند. خود این کار اشکالی ندارد،‌ موقّت‌بودنش درست نیست. هر خاطره،‌ پیشامد و سخن مطلوب یا نامطلوب، تصویر دیگران را نزد ما دگرگون (بهتر یا بدتر) ‌می‌کند. ظاهراً «مرگ» وقتی به هرکس اضافه می‌شود، یا متوجّه مهر خود به او می‌شویم یا کم‌وبیش از نفرت او پیش ما کم می‌شود. نکته اینجاست که رابطه‌ی ما با مرگ،‌ صفر و یک نیست؛‌ همه کم یا بیش به مقصد نزدیک شده‌ایم. دانستن این نکته حتماً بر تصویر دیگر افراد فانی نزد ما تأثیر می‌گذارد. پس «مرگ همسایه» را به صورت صفت و موصوف بخوانیم نه مضاف و مضاف‌الیه.

۲- علم‌الهدی (متولّد ۱۳۲۳) با آوردن نقل قول نادرستی از وزیر ارتباطات (متولّد ۱۳۳۱) گفته که «..لعنت بر فتنه‌ی ۸۸ که باعث شد وزیر متعهّد ما که روزگار جوانی در وزارت امور خارجه به نظام خدمت می‌کرد، امروز در سنین پیری و در حالی که پایش لب گور است بگوید می‌خواهم فیلترشکن فیس‌بوک شوم...» جدا از مقایسه‌ی سنّ دو طرف و سایه‌ی فتنه‌ای که همه‌جا دیده می‌شود؛‌ مشهور است که می‌گویند آدمها در آخر عمرشان اهل صواب می‌شوند و در پی جبران مافات برمی‌آیند. حالا با دانستن این نکته،‌ یک بار دیگر گفته‌ی علم‌الهدی را بخوانید.
  
۳- حکایت برخی هنرمندان و دانشوران و زودمرگیشان هم تکراری است. ارزش زندگی کسانی را که به قلّه‌های دانش و هنر نزدیک می‌شوند نمی‌توان سنجید. به انتظار از حاکمیّت در بیمه‌کردن نخبگان، باید انتظار مردم از خود ِاین افراد را هم افزود. تا کی شاهد مرگ این عزیزان بر اثر بیماریهای ریه‌ای و کبدی باشیم؟ تصوّر من این بود که افراط در مصرف دخانیات باعث شد لطفی زودتر از آنچه می‌شد از بین ما برود امّا همسرش می‌گفت که سرطان پروستات را از چندسال پیش تشخیص داده بودند ولی وی آغازکردن درمان را آنقدر پشت گوش انداخت تا کار به جایی کشید که گسترش بیماری مجالی برای بهبود باقی نگذاشت. مرگ و بیماری با کسی شوخی ندارد و نخبگان هم فقط متعلّق به خود و خانواده‌شان نیستند. گلشیری که به دست خود بسیار زودتر آنچه باید درگذشت؛ حالا شاگردش مندنی‌پور هم سر سوزنی شباهت ندارد به آن جوان خو‌ش‌چهره که می‌شناختیم. خوشبختانه کسی مانند شجریان نمونه‌ای است برای زندگی سالم و مراقبت از خود ولی دیگران؟
  
۴- در حالی که در دیگر کشورهای جهان، نخبگان کمتر به سوی قدرت می‌روند و سیاست‌ورزان را افرادی با آگاهی متوسّط یا ضعیف تشکیل می‌دهند،‌ یکی از محاسن سیاستمداران در کشور ما آشنایی با مفاخر هنری و علمی است. چنین است که استاندار گلستان در مراسم خاک‌سپاری محمّدرضا لطفی درگذشت استاد «لطیفی» را تسلیت گفت. (صدای «هو» حاضران)
  
تصویر بالا: به درخواست مارسل دوشان این عبارت بر سنگ قبرش حک شد: «به هرجهت، ‌همیشه دیگرانند که می‌میرند»

۵ نظر:

  1. مشاورش هم بهش گفته لطیفی:
    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930212000837

    پاسخحذف
  2. دارم کتاب «استیو جابز» رو می خونم.
    اون هم همینجور بود. بهش گفتند یک توموری هست، بیاد تا کار دستت نداده، درش بیاریم. اینقدر امروز و فردا کرد تا نه ماه! بعد از نه ماه، گفتند سرطان بوده. بیا درش بیاریم. گفت نه. کسی حق نداره دست به بدن من بزنه!!
    نه ماه دیگه هم گذشت و سرطان پخش شد.
    باقیش هم که خود دانی.

    گفتم بیام اینجا بنویسم، که از قرار انسان‌های بزرگ و به درد مردم خور، اینجوریند. مبادا یک هو تو هم به سرت بزنه که نری درمان کنی! (البته اگر بیمار شدی!!)

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. حالا این بخش کوچکتر ماجراست. متأسّفانه خیلی از این آدمهای بزرگ اشتباهها،‌ قصورها یا تقصیرهایی هم دارند امّا جان به جانشان کنی حاضر نمی‌شوند بگویند اشتباه کردیم،‌ لغزش داشتیم،‌ باید بهتر از این عمل می‌کردیم و... این خیلی بدتر است.

      حذف
    2. به خاطر اینکه بزرگان هیچ وقت اشتباه نمی‌کنند!
      همیشه بهانه‌ای، دلیلی، توجیهی چیزی از آستینشان بیرون می‌آورند.
      در ادامه‌ی صحبت قبل، گاهی عذاب وجدان می‌گیرم که نکنه من هم دارم با ننوشتن و اینا، وجود خودم رو از مردم محروم میکنم! اگر اینگونه باشه، بین من و سایر بزرگانی که به فکر سلامت خود نیستند، قاعدتاً نباید فرقی باشد.

      حذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.