نظر شخصی

                                                                                                        پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۳
                   

۱- تا به حال حتماً به کسی در میان یک بحث یا جدل (سیاسی،‌ اجتماعی، ‌دینی، ورزشی و..) برخورده‌اید که به شما یادآوری کند: «این نظر شخصی شماست». او در واقع هیچ نمی‌گوید یعنی فقط تلاش می‌کند جواب بدهد ولی چون حرفی برای گفتن ندارد،‌ شبه‌جوابی را به سوی شما حواله می‌کند زیرا هر نظری شخصی است مگر اینکه به طور رسمی از سوی یک گروه نام‌ونشان‌دار ارائه شود. 
  
۲- شخصی بودن یک نظر از اساس با درست یا نادرست‌بودن آن تفاوت دارد. یک نظر می‌تواند نظر یک شخص باشد و درست، یا نظر جمعی باشد و اشتباه. در بند بالا گوینده غیرمستقیم می‌خواهد بگوید که نظر شما اشتباه یا دست‌کم ضعیف است ولی اصلاً اینطور نیست. از طوی دیگر با «نظر شخصی» خواندن یک حرف نمی‌توان از ارائه‌ی استدلال و دفاع از آن فرار کرد. اگر کسی نظر مناقشه‌برنگیزی بگوید باید بایستد و از خود دفاع کند.
  
۳- عبّاسعلی کدخدایی در دفاع از احمد جنّتی گفته است که «اگر ما مدّعی آزادی هستیم،‌ هر کسی می‌تواند نظر خود را بیان کند.». آزادی بیان؟ شهروندی؟ این مفاهیم را از زبان حضرات شنیدن چقدر جالب است! آزادی دیگر «بت» نیست؟ واقعاً هر کسی می‌تواند نظر خود را بیان کند؟ آیا کسانی که احمد جنّتی آنان را به اعدام محکوم کرد هم می‌توانند بیایند و از خود دفاع کنند؟ دادگاه بدون حقّ دفاع که نمی‌شود. آیا در جریان اعتراضات سال۸۸ و پس از آن، معترضان توانستند حرف خود را بیان کنند؟ آزادی بیان آن موقع و الآن کجا بود یا هست؟ آزادی خوب است ولی فقط برای «ما»؟ همه برابرند ولی برخی برابرترند؟
  
۴- ایشان گفته: «اگر کسی این نظر را قبول ندارد می‌تواند استدلال کند» این حرف خوبی است ولی شما نیز با استدلال به مصاف رقبای خود می‌روید؟ من فقط به یک نمونه اشاره می‌کنم: سیّدعلی‌اصغر غروی را فقط به خاطر یک مقاله به زندان انداختید و روزنامه‌ی بهار را بستید. آن موقع استدلال کجا بود؟ مقاله‌ای دینی چاپ شده بود و جواب و استدلال می‌طلبید که خود آن روزنامه در ارائه‌ی آن پیش‌قدم بود. چرا کار نویسنده به زندان کشید؟ شاهد ‌آزادی بیان و استدلال ادّعایی شما همین حالا در اوین است.
  
۵- او اضافه کرده: «..ضرورتی ندارد هجمه وارد کنید» اوّلاً امثال محقّق داماد و علی مطهّری و دیگران با مبانی حقوقی و دینی این حرف را بررسیدند که شیوه‌ی اعدام موسولینی کجای فقه یا قانون ایران است؟ اینها هجمه نیست؛ استدلال و پرسش است. ثانیاً اگر کسانی هنوز به امثال جنّتی دل بسته‌اند باید از وی پاسخ بطلبند که وی به عنوان فقیه یا دبیر شورای نگهبان چه جوابی برای این استدلالها دارد. آیا دیگر موضع‌گیری‌های وی در شورای نگهبان نیز با ارجاع به هرجایی جز قانون و فقه است یا نه؟ به بیان دیگر موضوع تمام نشده و نقدهایی به او وارد شده و ایشان موظّف به پاسخگویی است.

۶ نظر:

  1. خسته نباشی‌،ای نستوه!. شما فک می‌‌کنی‌ اینا این چیزا رو نمیدونن؟ یا فک می‌‌کنی‌ با این چیزا میگن "راست میگیا!، باشه، از این به بعد"؟ آخه عزیز با گوریل که نمی‌شه شطرنج بازی کرد، و از دانیاسور هم نمی‌شه توقع استدلال کرد.
    این فیلم رو هم ببینی‌ بد نیست، وقتی‌ هیچ زبان مشترکی در کار نیست. لاقل کمی‌ از تلخی‌ نوشته منو با دیدن این فیلم تلافی کن.
    Kukushka (2002)

    پاسخحذف
  2. سلام،

    اینها را رها کنید که مثل بندبازهای حرفه ای هر لحظه باید درجهتی بپرند که با مخ زمین نخورند. الی اونهایی که می گویند "این نظر شخصی شماست" منظور دیگری هم دارند (که آنهم غالبا غلط است): می خواهند بگویند که حقیقت نسبی است و شما نظر خود را دارید و من نظر خودم را. جوابی که می توان داد اینست که "آنچه در مورد نظر من می گویید هم نظر شخصی شماست"، که بیهوده بودن این طرز مباحثه را نشان می دهد.

    پاسخحذف
  3. آیا میدانید درس " علم کلام" ک] آخوند پز خواندن آنرا در دوران طلبگی میدن چیست ؟ این همون " سفسطه " یونانیان باستان است که البته هر چه هست علم نیست یکنوع پیچانیدن ذهن و بازی با کلمات است که ناشی از پدر سوختگی است بخاطر همین علم (!!!!) هر چی از آخوند بپرسی در نمیمانه آسمون ریسمون می بافه و از یه جاش یه چیزی در میاره میگه.

    پاسخحذف
  4. مشکل ما با بیان نظرات آقایان نیست ، مشکل با اعمال نظرات این فسیل هاست ، که ایران ما را به روز سیاه نشانده است .

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.