منطق فازی -۲

                                                                                              چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴


سرانجام دانشگاه تهران دکترای افتخاری خود را به دکتر لطفعلی عسکرزاده (مشهور به لطفی زاده)، ‌بنیان‌گذار منطق فازی اهدا کرد. در حالیکه ایشان نودوپنج‌سال دارد و پنجاه‌سال از نوشتن مقاله‌ی مهم او می‌گذرد؛‌ یک کم زود نیست؟ در روزنامه‌ها چند نوشته‌ی کوتاه چاپ شد -از جمله بحث آشنای ایرانی بودن یا نبودن وی- و فعلاً تمام.

بیش از سه‌سال پیش که ایمای «منطق فازی» را نوشتم، آن یادداشت به نظر برخی پرت و بی‌ربط آمد که نظر خیلی‌ها پیرامون خود تفکّر فازی نیز همین است. البتّه اگر الآن می‌خواستم آن یادداشت را بنویسم حتماً جور دیگری می‌نوشتم ولی گذاشتم همانطور بماند؛ به نظرم گذشته از پاره‌ای جزئیّات کلیّت آن درست است. 

منطق فازی دو نوع تفکّر را هدف قرار می‌دهد که در جامعه‌ی ما پیروان زیادی دارند و شاید یکی از علل مشتری نداشتن این بحث همین باشد. یکی داشتن دیدگاه صفرویکی به جهان است که در برابر هرگونه طیفی‌دیدن داوری‌ها و واقعیّات مقاومت می‌کند و دیگری نوعی نسبی‌نگری که قضاوت را به حال تعلیق درمی‌‌آورد. اوّلی که به‌گمانم برای همه آشناست و دوّمی نیز بین متجدّدان طرفدارانی دارد و از انجا که سخت رهزن است بهتر است در نوشته‌ای جداگانه بررسی شود. یک مثال کوچک:

سقط جنین

شاید بعضی بر آن باشند که دیدگاه سنّتی-دینی بر حرمت هرگونه سقط جنین است ولی اینطور نیست چون اگر بقای نوزاد برای مادر ضرر داشته باشد، نظر مشهور این است که پیش از چهارماهگی جواز سقط وجود دارد. برخی جواز پس از چهارماهگی را نیز می‌پذیرند. در مواردی که جنین حاصل زنا (به ویژه زنای به عنف) باشد یا نوزاد ناقص و بیمار باشد نیز برخی جواز به سقط پیش از چهارماهگی داده‌اند. طبعاً اینجا در پی بحث فقهی نیستم ولی همین قدر و محض نمونه مثالی آوردم برای اینکه ببینیم که نسبی‌دیدن یک حکم حتّی در سخت‌گیرترین فتواهای فقهی هم وجود دارد و جایی که مسأله از سیاه‌وسفیدی درآمد و بحث شروط و عناوین ثانویّه به میان آمد، می‌توان بحث را بیش از این نیز گسترش داد.

همینطور نیز می‌توان دیدگاه کسانی را که از آزادی بی‌قیدو شرط سقط با ادّعای مالکیّت زن بر جسمش بررسی کرد. این نوشتار کوتاه با نیم‌نگاهی به دیدگاه فازی نوشته شده است. من و شما (با مواضع مختلف) حتماً با همه‌ی آن نوشته موافق نیستیم ولی نمی‌توان انکار کرد که صورت مسأله، حتّی با پرهیز از دیدگاه دینی، به این سادگی‌ها هم نیست تا مدافعان سقط، دین‌باوران را به جزمیّت متّهم کنند.

اگر عمری بود، ‌در آینده نمونه‌های دیگری می‌آورم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.