خالقی‌گیت

                                                                         ‌                       شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
 
چند نکته‌ی کوتاه:

۱- شورای نگهبان به وضوح از تفسیر به رأی و جهت‌دار قانون عبور کرده و در برابر قانون ایستاده است. نظارت استصوابی تفسیری دور از عقل و منطق ولی به هرحال تفسیر است؛ اختراعهای بعدی این شورا مانند احراز عدم صلاحیّت سپس لزوم احراز صلاحیّت نیز گرچه دور از عقل سلیم‌اند ولی مدافعان آنها می‌توانند مطالبی (هرچند نازل و بی‌ارزش) در دفاع از آن بگویند؛ عدم احراز صلاحیّت سیّدحسن نیز به شیوه‌ی ماستمالی انجام گرفت امّا ردّصلاحیّت پس از انتخاب در مخالفت آشکار با قوانین است که این کار را در حیطه‌ی صلاحیّت و قدرت مجلس می‌داند. بسیاری پس از شکست اسفند۹۲ منتظر اختراعهای جدید و ضدّقانونی شورای نگهبان بودند که معلوم شد لازم نیست خیلی منتظر بمانند. ایستادن جلو این بدعت شورا کمترین انتظاری است که از طیف گسترده‌ی قانون‌مداران می‌توان داشت.

۲- رحمانی فضلی به روایتی از کسانی بود که به روحانی تحمیل شد. برخی دیگر با توجّه به حساسّیت وزارت کشور و لزوم تصدّی فردی که توان چانه‌زنی داشته باشد، او را انتخابی آگاهانه و بجا می دانستند. با توجّه به این دو دلیل و دلایل دیگر وزیر فعلی مواضعی بینابین و گاه متزلزل داشته است. ایشان وظیفه دارد که اعتبارنامه‌ی مینو خالقی را به صحن مجلس بفرستد و گرنه گزینه‌ی اوّل تغییر در مجلس آینده خواهد بود که مهمترین وظیفه‌اش ترمیم کابینه‌ی روحانی است.

۳- گروهی از نمایندگان با استفاده از امتیاز لیست امید به مجلس راه یافتند. این افراد که قرار است معتدل، میانه‌رو یا دست‌کم قانون‌مدار باشند وظیفه‌ای هم در قبال سرنوشت خانم خالقی دارند. شاید اختلاف‌نظر بر سر ریاست مجلس خیلی هم مهم نباشد ولی اختلاف‌نظر بر سر مواضع بسیار مهم است. عجیب است که تنها صدای مجلس فعلی علی مطهّری است. نمایندگان جدید به ویژه امثال لاریجانی و جلالی از هر سه گروه باید در برابر این خلاف آشکار سخن بگویند.

۴- جای شگفتی است که هنوز برای عدّه‌ای انتشار عکس می‌تواند دستاویز ترور شخصیّت دیگران باشد. عجیب‌تر اینکه واکنش شورای نگهبان به این خلاف اخلاقی، شرعی و قانونی نشان می‌دهد که حاکمیّت فعلی جمهوری اسلامی بر اینگونه بی‌سیرتی‌ها مهر تأیید می‌زند هرچند عامل آن را دستگیر کنند. برخورد با عامل شناخته‌ی این رسوایی باید به گونه‌ای باشد که احتمال تکرار آن را به کمترین حد برساند یا از بین ببرد.

۵- واضح است که احتمال فوق زمانی از بین می‌رود که رهبر نظام آن را نکوهش کند. من ارجاع این پرونده از سوی امثال احمد منتظری را به وی نمی‌پسندم؛ قرار نیست هر روز برای مسئله‌ای به رهبری مرجعه کرد که آشکارا تمایلی به بهبود امور ندارد امّا ابراز نارضایتی (مانند حمله به سفارت عربستان) کمترین کاری است که از وی برمی‌‌آید. ببینیم در کنار پرداختن به زبان انگلیسی و سفرهای حرام و مسائلی از این دست، بی‌‌آبروکردن افراد از دید ایشان جایگاهی دارد یا نه؟

۶- سرکار خانم خالقی پس از انتشار عکسها به صراحت گفتند که این عکسها جعلی است. اگر بررسی نشان داد که حرف ایشان درست است  که ایشان باید به مجلس برود و روسیاهی برای منتشرکنندگان و ردّصلاحیّت‌کنندگان و ساکتان خواهد ماند و اگر معلوم شود که عکسها متعلّق به ایشان است، اعتبارنامه‌ی ایشان در مجلس به علّت دروغ‌گویی آشکار باید رد شود. در قبح دروغ‌گویی فرقی بین افراد نیست که اگر احمدی‌نژاد گفت، آن را محکوم کنیم و اگر شخصی از طیف نزدیک به ما گفت،‌ خود را به ندیدن بزنیم. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.