پیام انتخاب جنّتی

                                                                      ‌                             سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۵

انتخاب جنّتی به ریاست خبرگان چند نکته داشت:

۱- دوام‌آوردن و استواری یک نظام سیاسی (مانند نظامهای علمی، فلسفی،‌دینی و...) به تطبیق‌دادن خود با گذشت زمان و رویدادهای نوآمده است. هر قدر اصول این نظام بر اساس تجارب بشری و عقل سلیم بنا شده باشد و توانایی انعطاف و اصلاح جهت در آن بیشتر باشد، ‌امکان بقا بیشتر است. انتخاب فردی مانند آیت‌الله امینی  یا هاشمی شاهرودی می‌توانست به این معنا باشد که خبرگان منتخب معنای حذف یزدی و مصباح را دریافته‌اند. رئیس مجلس خبرگان قرار نیست کار خاصّی انجام دهد ولی همین ریاست نیز دارای معنای و مفهوم ویژه‌ی خویش است.

۲- رفسنجانی گفته است که در زمان انتخاب رهبر می‌تواند نقش‌آفرین باشد ولی نه در مجلس که به جنّتی رأی بدهد. بعید می‌دانم مجلسی که هاشمی شاهرودی را در مقام سوّم ریاست خبرگان می‌گذارد بخواهد به او برای رهبری رأی دهد. (شاهرودی برآیند تحلیل نویسندگان منتقد برای رهبری آینده است). این موضوع بحث انتخاب رهبر آینده را بغرنج‌تر می‌کند.

۳- هسته‌ی سخت حکومت مطلقه تا آخرین لحظه می‌ایستد. این ایستادن در سیاست خارجی نتایج بنیان‌کنی داشته است،‌ نپذیرفتن آتش‌بس تا پذیرفتن جام زهر و نپذیرفتن تدبیر هسته‌ای تا برجام. در سیاست داخلی نپذیرفتن تقلّب۸۸ به جنبش سبز انجامید و این رشته سر دراز دارد. ریاست بر مجلس شورای اسلامی (لااقل این مجلس) حیاتی نیست ولی وقتی کسانی تا دیروز (پیش از انتخابات) می‌گفتند ریاست هرکس را می‌پذیریم جز لاریجانی و حالا طرفدار لاریجانی ‌اند، باید حدس زد که چه کسانی از احمدی‌نژاد برای بازگشت حمایت می‌کنند. به نظرم کسانی که دل به ردّصلاحیّت او بسته‌اند هنوز نظام فعلی را خوب نشناخته‌اند. حضور احمدی‌نژاد به عنوان مهمان در روز انتخاب رئیس جدید خبرگان حتماً دارای پیامی ویژه برای این گروه است.

۴- خود احمد جنّتی فارغ از مقدار رأی در تهران، از بدنام‌ترین کارگزاران تاریخ جمهوری اسلامی است که عملکرد او در انتخابات اخیر چه در مجلس و چه خبرگان و چه پس از آن،‌ بیشترین انتقاد و هزینه را متوجّه «نظام» کرده است. این انتخاب، تأیید خبرگان «نظام» است بر ردّصلاحیّتهای پیش و پس از انتخابات. کار جنّتی نه تنها به اختلاف بی‌سابقه با سخنگو بلکه با محمّد یزدی هم کشید. این انتخاب پیامی است به مردم تا بگویند «صدرحمت به یزدی» یا «کاش جنبش رأی سلبی راه نمی‌انداختیم» یا «ای کاش اصلاً در انتخابات خبرگان شرکت نمی‌کردیم وآن را برای کسانی که بر اساس تکلیف رأی می‌دهند وامی‌گذاشتیم». امّا این تمام ماجرا نخواهد بود.

۵- نیامدن هاشمی رفسنجانی تدبیر مناسبی بود و در انتخابات داخلی مجلس گذشته نیز بهتر بود به میدان نمی‌‌آمد و در حقیقت بازی خورد. گرچه قانون یا عرف نیست که دارنده‌ی بیشترین میزان رأی در پایتخت، بختی بیشتر برای ریاست داشته باشد ولی رئیس‌شدن منتخب شانزدهم تهران که به نحوی مشکوک به مجلس خبرگان راه یافت نیز دهن‌کجی آشکار به رأی‌دهندگان است. هر انتخابی هزینه و فایده‌ی خودش را دارد. فایده‌ی این انتخاب القای دوام تفکّر حاکم بر خبرگان (و نظام) و هزینه‌اش ضدّیّت علنی با رأی مردم است. به نظر شما کدام می‌چربد؟ این اعلام ضدّیّت در راستای اعلام تأسّف رهبر نظام (خسارت جبران‌ناپذیر) از حذف یزدی و مصباح است. در هر بازی یک حرکت به تنهایی به معنای برد نیست بلکه باید با نظر به تمام حرکتهای پیش و پس لحاظ شود. آشکارشدن بی‌سابقه‌ی این ضدّیّت، دستاورد انتخابات خبرگان اخیر بود پس مردم پیروزند.

۷ نظر:

  1. مردم پیروز نیستند، شما الان احساس پیروزی می کنید؟ مردم اهرم فشار ندارند و بازیکنان ما اقای هاشمی و روحانی هستند که معلوم نیست توی تیم ما هستند یا بازیکن قرضی! مردم حس می کنند که چه کسی بازنده است و از او دوری می کنند، اقای هاشمی باید برنامه ریزی بیشتری می کرد تا دوباره شکست نخورد.

    پاسخحذف
  2. مردم پیروزند چون در یک انتخابات کاملاً بسته «خسارت جبران‌ناپذیر» به نظامیان زدند. آنان پیروزند چون رئیس خبرگان را کنار گذاشتند یعنی خیلی صریح حرفشان را زدند. نفر شانزدهم تهران را رئیس کردن یعنی لجبازی با آرای مردم و این باعث می‌شود بخش بیشتری از طیف میانه‌ی مردم به طرف منتقدان متمایل شوند پس بله، احساس پیروزی می‌کنم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام. توجه کنید که حاکمیت اساسا به این موازنه «مردم ـ حکومت» اعتقاد ندارد. مردم برای آنان زینت المجالس اند؛ یعنی همان که مصباح گفت: مشروعیت نسبتی با مقبولیت ندارد. حالا شما در این فضا از پیروزی حرف می زنی؟ اینکه نفر شانزدهم تهران رئیس شدف پیروزی آنهاست یا مردم؟ آنچه هست را ببین. هاشمی رودست خورد. ما هم.

      حذف
    2. سلام. روز پس از انتخابات معلوم بود که در خبرگان جز تهران توفیقی به دست نیامد که تحلیلگران به بررسی آن نشستند،‌ در عین حال همه (حتّی جناح مخالف) از پیروزی نسبی اصلاح‌طلبان گفتند. این حرف را شما باید پس از ۷ اسفند می‌زدی نه حالا. اگر مثلاً انتظار داشتی که هاشمی رئیس شود،‌ شما آنچه را که هست نمی‌دیدی. من از ابتدا می‌دانستم او بختی ندارد ولی فکر هم نمی‌کردم که جنّتی را از روی لجبازی رئیس کنند.
      دو گروه داریم: یکی کسی که می‌گوید نیمی از راه را رفتم، باید به فکر نیم دیگر باشم و گروه دیگر که می‌گوید ای‌کاش از ابتدا پای در راه نمی‌گذاشتم؛ برنده گروه اوّل خواهند بود.

      حذف
  3. سلام

    لطفا به اين موضوع بيانديشيد كه اگر خبرگان مجبور به انتخاب رهبر آتي در اين دوره باشند ( كه احتمال بالايي دارد ) بدنه صاحب زر و زور ( شما بخوان اصولگرايان + سپاه) به تصميم مجلسي با رياست هاشمي چگونه واكنش نشان خواهند داد ؟
    به عقيده من ، تصميم اخير هاشمي - انتخاب جنتي - روشي خردمندانه و دورانديشانه براي ممانعت از هرگونه مخالفت و جنجال آتي بود .
    اظهار رضايت ايشان نيز بوضوح در مصاحبه بعد از اين انتخابات قابل تامل و توجه است .
    هاشمي و تيم ايشان به دنبال جايگزيني رهبري آتي با كمترين هزينه ممكن هستند و قطعا بيش از منافع زودگذر فعلي (رياست مجلس) دبه سرمايه گذاريهاي بلند مدت آتي نگاه دارند.

    پاسخحذف
  4. سلام
    ضمن احترام به خوش‌بینی شما، روی دیگر بازی‌خورده دیدن هاشمی این است که بگوییم انتخاب جنّتی «تصمیم» هاشمی بوده است. فکر نمی‌کنم. او چون می‌دید که قطعاً رأی نمی‌آورد، پا پیش نگذاشت. ترکیب فعلی خبرگان اصلاً خوب نیست درضمن انواع فشارها از طرف نیمه‌ی تاریک نظام روی آنان است. همانطور که فرض شما (انتخاب رهبر) مبتنی بر فوت رهبر فعلی است، فقط باید امیدوار بود که با درگذشت برخی تندروان (که بیشترشان از رهبر مسن‌ترند) فرجی حاصل شود.

    پاسخحذف
  5. بله. انگار باید چشم انتظار «طاب ثراه» شدن برخی از این «ادام الله ظله» ها باشیم. آقای جنتی که شمشیر را از رو بست وقتی گفت: وظیفه خبرگان این است که رضایت ایشان را جلب کنیم. انگار نه انگار که حرفش نقض مسلم قانون نظارت خبرگان بر رهبر است. بوعلی هم گفت سوفسطایی را ضرب و جرح کنید و آخر الدواء الکی.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.