جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۶
مهمترین
جنبهای که باعث میشود ورزش را دنبال کنم علاوه بر وجه ملّی، جنبهی انسانی آن
است؛ آنچه که با آرزو، امید، تلاش، پیروزیخواهی و تقریباً تمام خصایص بشری پیوند
خورده است. صبح روز چهارشنبه بازگشت سعید علیحسینی به سکّوی جهانی چیزی شبیه به
معجزه بود.
او که با
اتّهام دوبار دوپینگ با محرومیّت مادامالعمر روبهرو شده بود، شش-هفتسال ورزش
قهرمانی را رها کرد و با کمشدن محرومیّت ابتدا به دوازدهسال (که فایدهای نداشت)
و سپس هشتسال، بازگشت و بالای دست بهداد سلیمی ایستاد. در این میان چیزهایی هم
دربارهی رویکرد تفنّنی او به پرتاب دیسک شنیدیم که گویا موفّقیّتآمیز نبود. کسی
که در جوانی رکودهای ردهی جوانان حسین رضازاده را یکی پس از دیگری شکست و به روی
جلد مجلّات آمد، هشتسال سکوت کرد و فقط خودش و خدا میدانند که در این تاریکی چه
بر او گذشت.
کارشناسان
دوران اوج یک قهرمان را در سنگینوزن وزنهبرداری پنجسال میدانند. پس از آن، میزان مصدومیّت ناگزیر و فشارهای فراوان باعث نزول و خداحافظی ورزشکار میشود. این
موضوع را در بهداد سلیمی به عیان میبینیم و رضازاده نیز کمابیش استثنا بود گرچه
او هم با خطر ابتلا به بیماریهای ریزودرشت کنار کشید. علیحسینی این بخت را دارد
که با بدنی که -گرچه خیلی جوان نیست ولی- مصدومیّت زیادی ندارد در سه سال آینده با
قهرمان فعلی جهان، ورزشکار جوان و فعلاً محروم روس و شاید بهداد سلیمی نبردی نفسگیر
را در سنگین وزن رقم بزند که امیدواریم با پیروزی قهرمانی ایرانی همراه باشد. علیحسینی
مثالی است از کسی که دیروز در قعر ناامیدی بود و امروز از جرقّهی ناچیز امید شعلهای
میسازد که شاید فردا المپیک را به آتش بکشد.
برای
رخدادهای اجتماعی باید بیش از این صبور بود. شاید شکستهای مقطعی بسیاری را به
تنازل، یأس یا تسلیم شرایطشدن سوق دهد ولی هستند کسانی که چشم از راهنمایی اختر
امید برنمیدارند تا راه را گم نکنند. نام این کار لجاجت، سرکشی یا یکدندگی
نیست؛ آرمانخواهی همراه با صبوری و امیدپروری است. فردا از آن چنین کسانی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.