حکایت ناتمام قتلهای زنجیره‌ای

                                                                                                     دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷
   

با گذشت زمان جزئیّات جدید از وقایع تاریخی آشکار می‌شود و برخی نکات کهنه می‌شود یا مغفول می‌ماند. در سالگرد قتلهای زنجیره‌ای یادآوری سه نکته به نظرم جا داشته باشد:
  
۱- این اصطلاح به طور مشخّص به سلسله‌قتلهای دگراندیشان نظام جمهوری اسلامی اطلاق می‌شود که در عرصه‌های فرهنگ، سیاست یا هر دو مشغول فعالیّت بودند. دیده می‌شود که نام برخی افراد مانند سیامک سنجری یا فاطمه قائم‌مقامی نیز بین آنها می‌‌آید. قتل افرادی که به هر دلیل کارآیی خود را برای یک سیستم اطلاعاتی از دست داده‌اند، نه منحصر به این افراد بود و نه پس از آنان متوقّف شد. درآمیختن نام کسانی که در تعریف فوق نمی‌گنجند و فقط به دست گروه سعید امامی یا همزمان با دیگر قتلها کشته شدند دو پیامد دارد، یکی اینکه فلسفه‌ی اصلی و چرایی آن جنایات هولناک را مبهم‌تر می‌کند و دیگر اینکه کسانی ممکن است فکر کنند که آن تصفیه‌ها -با آنچه خاتمی جرّاحی و بیرون‌آوردن غدّه‌ی سرطانی  نامید- به پایان رسید.

۲- برای انجام آن قتلها دلایل زیادی گفته یا تراشیده شد،‌ از «کار دشمن» خواندن آنها که رهبرنظام در خطبه‌ها گفت و حجّت را بر همه تمام کرد تا «خودسر خواندن» آنها از سوی دولت وقت بدون توضیح اینکه خودسر یعنی چه و خودسران چه انگیزه‌ای داشتند.‌ تاجزاده و برخی اصلاح‌طلبان برآنند که این قتلها برای پایان‌دادن به اصلاحات و مجبورکردن خاتمی به استعفا بود و چه بسا سخنان دیگری نیز بیان شد. تنها کسی که از آن قتلها و شخص امامی علناً دفاع کرد، روح‌الله حسینیان بود که در برنامه‌ی «چراغ» مقتولان را مرتد، ناصبی و مهدورالدم خواند. هنوز هم بسیاری سعید امامی را شهید می‌خوانند. صرفاً برای یادآوری بگویم که آن زمان حرف از فهرست هفتاد نفره‌ای بود که عدّه‌ای گمان می‌کردند دشمنان اصلی نظامند و با حذف آنان بقای جمهوری اسلامی برای سالها تضمین خواهد شد. اگر اشتباه نکنم نام جنّتی یا خزعلی هم در جلسه‌ای در اصفهان به میان آمد که از آن لیست می‌گفتند. نام یکی از به‌اصطلاح استادان اخلاق نزدیک به بیت نیز به عنوان مفتی این قتلها در کار بود. از رفت‌وآمد سعید امامی به بیت و رفاقت با مجتبی خامنه‌ای نیز همه خبر دارند. غرض اینکه صاحبان اصلی فتوا فراموش نشوند.
    
۳- مهمترین نکته درباره‌ی این قتلها این است که چرا پیگیری نشد؟ جواب این است که نه تنها آن قتلها بلکه با ساختار فعلی اطلاعاتی ایران هیچ جنایت دیگری پیگیری نخواهد شد. لابد به حکمت مجتهدبودن وزرای اطلاعات ایران (و سازمان اطلاعات سپاه) آگاهید. از آنجا که این پست متضمّن گرفتن تصمیمهایی در مواقع حساس است که ممکن است کسب اجازه یا مشورت با دیگر نهادها وقت‌گیر یا موجب نشت اطلاعات باشد، شخصی که مجتهد باشد در رأی امور قرار گرفته تا بنا به اجتهاد خود شرعی‌بودن تصمیمها را تضمین کند.  پشت این استدلال، منطقی بسیار شبیه استدلال بعضی از اهل سنّت در دفاع از برخی اعمال خلفای پس از پیامبر (به ویژه پس از خلفای راشدین) نهفته است. فلان کس فلان کار را کرد، اگر درست بود که مجتهد است و بر صواب بوده و اگر نه که مجتهد است و خطا کرده (کل مجتهد مصیب)؛‌ برخی حتّی در ماجرای کربلا درباره‌ی یزید بن معاویه چنین گفته‌اند.
   
برای تقریب به ذهن دو قاضی دادگستری را در نظر آورید که اوّلی مجبور باشد طبق قانون حکم دهد و دیگری که -طبق برخی روایات باید مجتهد باشد- صرفاً طبق نظر خود؛‌ کارنامه‌ی اوّلی را می‌توان با متن قانون سنجید و دید که آیا عادل بوده یا نه ولی در برابر نفر دوّم کار مشکل است چون با توسّل به اجتهاد شخصی، ملاک درک او از شرع خواهد بود و حدّاکثر می‌توان او را کنار گذاشت ولی راهی برای مؤاخذه یا مجازات او نیست. پشت قتلهای زنجیره‌ای و دیگر اعمال نهادهای اطلاعاتی فتوای مجتهدی نهفته که بن‌بست پیگیری کارشناسی است و آمر را کاملاً در امنیّت نگه داشته و خواهد داشت.
    
 راه این امر یا عرفی‌شدن نهادهای اطلاعاتی است یا قانونمندی ولو به شکل تصویب درون سازمانی (مانند مجلس خبرگان) که اجازه‌ی نقد و پیگیری اعمال آنها را بدهد و گرنه با این برداشت از رابطه‌ی شرع و کارهای اطلاعاتی، هر آن احتمال اتّخاذ تصمیم‌های مشابهی در این نهادها وجود خواهد داشت.

۲ نظر:

  1. سلام
    خاتمی همان سالها گفت که هر نه روز یک بحران برای ما درست کردند.البته قبل از خاتمی هم برنامه بحران سازی بصورت گسترده اجرا می شد.مخفی کردن موادمنفجره در چمدان حجاج برای منفجر کردن عربستان ،لو رفتن محموله موشکهای تاو که قرار بود مقر سازمان ملل را با آن هوا کنند و دهها نمونه دیگر.
    سیاست محوری حاکمان ایران برای اداره کشور طراحی و مدیریت بحرانهای داخلی ، منطقه ای و جهانی است و با پیشبرد این بحرانها وقتی به حد کافی به تامین اهداف ومنافعشان نزدیک شدند سراغ بحران بعدی می روند.
    فلسفه همه رفتارهای به ظاهر احمقانه و دور از منطق و عرف جمهوری اسلامی همین است و چون پشتوانه مالی بسیار قوی و مافوق تصور دارند در این مسیر هیچگونه کمبودی ندارند .
    اینگونه است که جمهوری اسلامی برای پیشبرد اهداف و تنش زایی در منطقه هم از بن لادن و خانواده اش پذیرایی و محافظت می کند و هم از سید حسن نصرالله.
    زندگی در اوج رفاه و لذت و پیشبرد اهداف برای مسولان و حاکمان .هیچ کس و هیچ چیز هم برایشان کمترین اهمیتی ندارد.این میان مردم ایران اسیر و زندانی این ضحاکها و جانیان هستند و راه چاره ای هم ندارند.
    به شهادت مجریان و شاهدان ، سال 67 ، سی هزارنفر و سال 88 ، هفتادهزارنفر را اعدام کردند .باورکردنی نیست ولی در انفجار پلاسکو به نقل از دوستان امنیتی موثق هفتصد نفر قربانی شدند.
    برای پروژه قتلهای زنجیره ای هم گرچه اهداف میانی تعریف شده بود اما مهمترین هدفش ایجاد تنش و بحران و به هم ریختن جو داخلی و بین المللی علیه ایران بود که کاملا موفقیت آمیز اجرا شد.

    در مورد نهادهای امنیتی هم نظر شما کاملا خوش بینانه است.به صراحت می گویم اگر قانون و سلسه مراتب به ظاهر رعایت می شود بخاطر این است که جنگ داخلی ایجاد نشود و نظمی که بین نهادهای امنیتی ایجاد شده به هم نریزد و در اذهان مردم و دیگر کشورها حفظ ظاهر شود.در درون نظام و در بین سران امنیتی هر کسی مستقل از دیگری و به صلاحدید خودش عمل می کند و هیچکدام همدیگر را قبول ندارند و به کسی هم پاسخگو نیستند.فقط سعی می کنند
    باهم اصطکاک نداشته باشند .تعبیر یکی از سپاهی ها این بود که اگر شرایط بحرانی شود اول خار خودمان را ....بعد خار ملت را.
    از چنین نظام و چنین نهادهای امنیتی توقع پاسخگویی بسیار دور از واقعیت است.

    پاسخحذف
  2. به ناشناس.
    جمهوری کجا و اسلامی کجا و حکومت حرومزادگان نظام مشرکین کجا؟
    همانطور که مطلع هستید یکی از بَدوی ها و بَدنی ها و دَهنی ها و قَلمی ها و بَغلی های سبز و بنفش قهوه ای شده نظام مشرکین ویزایش را گرفت و از در پشتی وارد برزخ شد.
    از در گذشته جفنگو، مثل همه پتیاره ها و رجاله های نظام مشرکین چندان علیه السلام نبود و برای لقمه نان و کسب نامی آلوده به ننگ،تن به پااندازی و جااندازی داد و پا به پای قرمساقزاده گان چشم بر خلف وعده و قتل و غارت و تجاوز ٤ دهه گذشته بست و از شهر لیل پاریس به قاتلین و غارتگران و متجاوزین رای که نداد،پشت به دشمن کرد و رو به میهن،کیر رو دید و کدو را ندید و دَهنی مکید و مالید و نقد و تحلیل و تفسیر و توجیه کرد و گفت:قربان ببخشید پشتم به شماست!
    از ایران ایلخانی گفتن بود که گفت:درین زمان که عقیم است جمله صحبتها و اقدامها،یا کناره‌گیر و غنیمت شمار عزلت را،یا بجنگ و بمیر...

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.