نشست زمین و زمینه‌ها

                                                                                                   جمعه ۱۰ اسفند ۱۳۹۷
          
برداشت بی‌رویّه‌ی آب در زمین‌های زراعی بسیاری از نقاط ایران، به تدریج بر وسعت زمین‌های بایر و مرده می‌افزاید. زمین‌هایی که دیگر قابل زرع نخواهند بود چون با پوک‌شدن و نشست زمین، محل ذخیره‌ی آب از بین می‌رود و برگشت به حالت قبل ممکن نخواهد بود. تصاویر تأثّربرانگیز از نشست تدریجی یا دهان‌بازکردن زمین در ایران روزبه‌روز در حال افزایش است. گرچه حتماً بی‌تدبیری دولت‌ها در مهارنکردن چاه‌های غیرمجاز (به ویژه در زمان احمدی‌نژاد) انکارپذیر نیست امّا از تخلّف گسترده‌ی مردم نیز نمی‌توان چشم پوشید. بحران آب در ایران و بسیاری از نقاط جهان، مهمترین چالش جامعه‌ها در آینده خواهد بود که اینجا زیر فشار اخبار سیاسی کم‌رنگ شده است.

چندی پیش انتشار خبری زنگ خطری جدید را برای نقاط شهرنشین ایران به‌ویژه تهران به صدا درآورد: «زمین در تهران هرسال ۲۵سانتیمتر (و به روایتی ۳۶ سانت) نشست می‌کند.» یعنی هر چهار یا سه‌سال، یک متر. برای دریافت وسعت فاجعه توجّه کنیم که فرونشست سالانه‌ی تنها ۴ میلیمتر را حدّ بحران می‌دانند. علّت آن چیست؟ علّت تفاوت زیادی با آنچه بالا گفتم ندارد امّا از نوعی دیگر. در دشت‌های ایران برداشت بی‌رویّه به نشست زمین انجامیده و در تهران علاوه بر برداشت آب،  ممانعت از هدایت آب باران به داخل زمین. پس از گسترش طرح فاضلاب در تهران، به شهروندان گفتند که فقط پسماند آب مصرفی خانوارها باید به شبکه‌ی فاضلاب وصل شود و آب باران باید مانند سابق به چاههای جذبی هدایت شود. بنا به شواهد این اطّلاع‌رسانی درست انجام نشد و بسیاری ندانستند که چرا باید این کار را بکنند و تخلّف آنان چه عواقبی خواهد داشت پس آب باران را نیز به شبکه‌ی فاضلاب وصل کردند. نتیجه‌ی این عمل، پوک‌شدن تدریجی زمین تهران و آغاز نشست زمین در برخی مناطق مانند شهر ری است که درهای بعضی خانه‌ها از حالا به سختی باز و بسته می‌شود. به این موارد،‌ ساخت بی‌رویّه‌ی آسفالتهای نفوذناپذیر و کانالیزه‌کردن رودهای تهران را هم بیفزایید. تخمین کارشناسان از زمان حادترشدن معضل، حدود ۱۵ سال بعد است.

متأسّفانه واکنش مردم به خطرها بیشتر بر اساس احساس است تا منطق؛ احساس نیز با هیجان آنی نسبت بیشتری دارد تا روند دفعی استدلال. برای همین گرچه هر از گاهی خطر زلزله یا آتش‌فشانی دماوند زبان به زبان می‌چرخد ولی فاجعه‌ای که زیر تهران در حال وقوع است،‌ کسی را نگران نمی‌کند. خطر پوک‌شدن و نشست زمین بر عکس زلزله که با ساختن سازه‌های قوی یا مقاوم‌سازی ساختمان‌های موجود قابل دفع است، با این ترفندها از بین نمی‌رود. زمین اگر در منطقه‌ای نشست کند،‌ ساختمانهای قوی را هم می‌بلعد. با توجّه به خطر زلزله در تهران، ترکیب آن با امکان نشست زمین نه تنها وسعت تخریب را بیشتر می‌کند بلکه انهدام ساختمان‌ها با زلزله‌ای با ریشتر کم هم ممکن خواهد بود. این معضل در صورت اصلاح‌نشدن شبکه‌ی فاضلاب نه تنها در تهران بلکه در دیگر شهرها هم در طول سالیان آینده به خطری جدّی بدل می‌شود که این شهرها را به مکانهایی ناامن برای زندگی بدل خواهد کرد.
  
این حکایت که تفکّر شب امتحانی و دقیقه نودی حاکمیّت در طول این چند دهه چه بر سر کشور آورده داستانی تلخ است. بی‌تدبیری‌هایی که زیر آوار سیاست‌زدگی گم و ناگهان تبدیل به فاجعه می‌شود. زمین‌ها و زمینه‌های گرسنه‌ای که دهان باز می‌کنند و خوابزدگان را می‌بلعند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.