نظام و سازمان ملل

                                                                                                        سه‌شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹


هر کس از دید خود به نقد شریعتمداری بر آیت‌الله سیستانی پرداخت؛ یکی دخالت در امور دیگران، یکی تعیین تکلیف برای مرجع تقلید، یکی اشتباه او در دعوت ایشان از سازمان ملل برای نظارت و جز آن. به نظرم بیگانه‌خواندن سازمان ملل از همه مهمتر بود. شریعتمداری در پوزش اجباری خود اعتراف کرد که گویا منظور ایشان برگزاری انتخابات با موازین و ضوابط سازمان ملل بوده و نه دعوت از مأموران آنجا برای نظارت. این اعتراف خیلی صورت مسأله را تغییر نمی‌دهد چون موازین «بیگانگان» به دست خودی‌ها اجرا می‌شود و باز هم ممکن است مسأله داشته باشد. 

نماینده‌ی رهبر در کیهان مانند خود او برای جایگاه سازمان ملل ارزشی پایه‌ای در روابط بین‌الملل قائل نیست و تفاوتی بین این سازمان -که ایران هم عضو آن است- و فلان دولت خارجی نمی‌گذارد؛ همه «بیگانه» اند. این بخش از دیدگاه شریعتمداری -و رهبرش- مهم‌اند و باقی مسائل فرع آن است. مخالفت نظری و کورکورانه با سند ۲۰۳۰ و مخالفت عملی با منشور جهانی حقوق بشر ریشه در همین تلقّی بیگانه‌ستیز دارد.

بر اساس قطعنامه‌های همین سازمان ملل، ارمنستان حدود سی‌سال است که بخشهایی از آذربایجان را اشغال کرده است و تا امروز حاکمیّت ایران جبهه‌گیری صریحی در این باره نداشت. بیانیّه‌ی نمایندگان رهبرنظام هم بر سرزمین اهل بیت بودن آذربایجان انگشت گذاشته بود و نه میثاقهای بین‌المللی. یعنی اگر آذربایجان خاک ارمنستان را اشغال کرده بود، با همین معیار، به خاک سرزمین اهل بیت اضافه شده بود و مشکلی وجود نداشت. حتّی ربیعی پیش از اعلام موضع دولت ابتدا گفت که «از باکو و قره‌باغ تا تبریز و اصفهان و هرات و بیروت و آناتولی و بصره یک جغرافیای واحد داریم که خاک آن با حبّ اهل بیت سرشته شده است» سپس افزود که با «احترام به منشور سازمان ملل متحد و قوانین بین‌المللی» تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان را مورد تأکید قرار می‌دهیم.

پرسش اینجاست که منشور سازمان ملل و قوانین بین‌المللی همیشه مورد اتّکای نظام ایران است یا فقط وقتی به نفعش باشد؟ همین قوانین درباره‌ی درگیری‌های منطقه‌ای ایران چه می‌گوید؟ در یمن چه دولتی مشروع و چه کسانی شورشی به حساب می‌آیند؟ در سوریه نظر سازمان ملل درباره‌ی حاکمیّت آنجا چیست؟ و از همه مهمتر نظر سازمان ملل درباره‌ی موجودیّت کشوری به نام اسرائیل چیست؟ آیا ایران بر اساس همین قواعد باید با منطق و استدلال اشغالگری اسرائیل را محکوم و آپارتاید رسمی داخلی آن را نقد کند یا از بیخ و بن فریاد نابودی این کشور را سر دهد؟ تصوّر کنید که این رویّه‌ی نظام تا کنون چه هزینه‌ای روی دست مردم ایران گذاشته و تا چه حد باعث عقب‌ماندگی کشور شده است. این نکته‌ای است که تحلیلگران باید انگشت روی آن بگذارند و اهمیّت آن را به مردم یادآوری کنند.

۲ نظر:

  1. در نظام ما همه چیز ابزاری است برای هدف.
    در حالیکه از ابتدای انقلاب شعار مرگ بر آمریکا سر دادند و سفارتش را اشغال کردند،حالا بر اساس قرارداد پیوند مودت زمان شاه با آمریکا ، اززیرپاگذاشتن آن به دیوان لاهه شکایت می کنند!
    در حالی که در ایران حق سبک زندگی و پوشش را محدود کرده اند از حق حجاب در کشورهای دیگر انتقاد می کنند!
    در کشوری که نظام آن منتقدانی مثل فروهر و همسرش را سلاخی می کنند، عزادار خاشقچی می شوند!
    صدها نمونه دیگر که همه ما می دانیم.
    نکته آخر اینکه ادامه این حکومت همه احادیثی که در مورد ناپایداری ظلم و ستم را زیر سوال برده و نقض کرده است.😔

    پاسخحذف
  2. البته یه چیزایی داره عوض میشه:
    http://www.ensafnews.com/261654

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.