مرگ سنّتی

                                                                                                      ‌سه‌شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹

 

پس از درگذشت ناباورانه‌ی مهرداد میناوند، حال علی انصاریان نیز که با وی مبتلا شد بحرانی است. در حالی‌که وی یک ایست قلبی را پشت سر گذاشته، ‌گروهی از «اطبّای سنّتی» بر سر بالین وی رفته‌اند و ادّعا دارند که می‌توانند ۴۸ساعته کاری کنند که برخیزد و راه برود. گرچه من در این باره بسیار نوشته‌ام ولی وقتی یک مشکل بارها و بارها رخ می‌دهد، طبیعی است که باید بارها و بارها بررسی شود. خوب اینجا دو سؤال پیش می‌‌آید:

 

اوّل اینکه «طبیب» مربوط بر سر بالین انصاریان رفته و بدون اینکه پزشک بیهوشی -به درستی- به او اجازه‌ی نزدیک‌شدن به او را بدهد می‌گوید «اینی که من دیدم...».  ده‌ها نفر با ده‌ها نوع علائم حیاتی مختلف می‌توانند روی تخت بیمارستان باشند، با دیدن ظاهر بیمار و بدون مطالعه‌ی دقیق پرونده‌ی پزشکی چگونه می‌توان فهمید که بیمار در چه مرحله‌ای قرار دارد تا بتوان پیش‌بینی کرد که دو روزه می‌توان کاری کرد که راه بیفتد؟ آیا همین یکی دو جمله میزان دانش بلکه شعور گوینده را نشان نمی‌دهد؟

 

دوّم اینکه کارنامه‌ی این مدّعیان در یک‌سال گذشته چه بوده است؟ آیا توانسته‌اند راهی برای مهار ویروس کرونا بیابند؟ اگر توانسته بودند که حالا ما شهر قرمز و نارنجی نداشتیم و بحث بر سر نوع واردات واکسن نبود. برای حرفه‌ی پزشکی مگر جز محک تجربه معیار دیگری هم هست؟ اگر پس از یک‌سال شکست در درمان بیماری باز هم مصاحبه کنید و بگویید که توان درمان آن را دارید،‌ آیا صرف‌نظر از مسائل پزشکی این سخنان بار قضایی ندارد؟ اگر با جداکردن بیمار از روند درمان موجب مرگ او بشوید، نوعی اقدام به قتل نیست؟

 

داروهای سنّتی در محدوده‌ی کوچکی از بیماریها کارآمدی دارند که آن هم توسّط دانش پزشکی نوین شناسایی شده و نوع بهداشتی آن داروها به صورت قرص،‌ شربت و قطره در داروخانه‌ها هست. در دیگر موارد جز اینکه بیمار را از روند درمان جدا کند و گاه باعث مرگ او شود،‌ فایده‌ای ندارد. این نوع پزشکی که گاه پسوند پرطمطراق اسلامی را هم یدک می‌کشد جز با اتّکا به ساختار قدرت در ایران مجال این همه بسط ید نداشت.

 

پ.ن: در همین زمینه، یادداشت «توسّل به مرجع کاذب در نقل خواب و کرامت» را برای زیتون نوشته‌ام.

پ.ن۲: متاسفانه علی انصاریان نیز درگذشت تا هم عمق سهل‌انگاری‌های یک‌سال گذشته‌ی حاکمیّت آشکارتر شود، هم درجه‌ی لافزنی مدّعیان طبّ سنّتی که با یک نگاه تشخیص دادند، بیماری که در کماست را می‌توانند درمان کنند. کار انصاریان که از درمان گذشته و به معجزه بند بود ولی خدا می‌داند چه افراد قابل‌درمانی با نسخه‌ی این مدّعیان زیر خاک رفتند.

۴ نظر:

  1. عنوان یادداشت باید این بود: قتل سنتی

    پاسخحذف
  2. سلام
    تجربه شخصی هر یک از ما مهمترین معیار برای سنجش و‌قضاوت در مورد هر امری است.
    برای فهم واقعیتهای زندگی عموما به دو روش عمل می کنیم .یا خودمان دست بکار مطالعه و‌تحقیق و‌تجربه و‌ محک زدن امور می شویم یا به گفته دانشمندان و‌متخصصان (به هر دلیلی )اعتماد می کنیم و گفته آنها را مساوی با واقعیت می گیریم.
    نکته مهم این است که ارزش این دو روش ابدا یکسان نیست.
    روش اول یعنی تجربه شخصی قطعا و یقینا برای ما بسیار اطمینان بخش و قابل اعتنا و اعتماد است.
    اما روش دوم از نظر ارزش اعتبار نزد ما و میزان اعتماد ما به آن بسیار نمره پایینتری می گیرد.

    پاسخحذف
  3. افراد بسیار زیادی بعد از صرف هزینه های گزاف و‌سالها رفت و آمد در مطب پزشکان متخصص و فوق متخصص و‌ناامیدی از همه آنها با مراجعه به یکی از حکمای طب سنتی که حاذق و واجد شرایط طبابت هستند با صرف هزینه بسیار اندک و زمان کوتاه بهترین و موثرترین نتیجه را گرفته اند و اکثرا معالجه کامل شده اند ‌.
    دقت کنید.این فرد با تجربه شخصی خودش مسیر پزشکی جدید را بطور کامل طی کرده و‌تمام انواع نسخه ها و آزمایشها و ... رفته و هر آنچه که بعنوان علم و‌پزشکی نوین با همه ادعاها و ‌پیشرفتها و تجهیزات و داروها و روشهای درمانی بوده را شخصا امتحان کرده و‌ هیچ نتیجه ای نگرفته و‌در عوض با مراجعه به یک حکیم حاذق و‌متبحر بیماریش درمان شده است.
    خود من دهها نفر را از ‌خانواده و‌اقوام و‌ دوستان و‌آشنایان می شناسم که چنین تجربه دردناک و در عین حال جالبی دارند و از دوستان صدیق و مورد اعتمادم صدها مورد اینچنینی شنیده ام .

    برای چنین اشخاصی هیچ قسم و آیه و‌استدلال و توضیح علمی و غیرعلمی و رفرنس و ...پذیرفته نیست و حق هم همین است که تجربه شخصی موفق خود را به هیچ قیمتی رها نکند .

    از اینجا نتیجه می گیرم که طب سنتی اعم از ایرانی یا اسلامی در بسیاری از زمینه ها موفق عمل کرده و برای من یقین حاصل شده که این طب (بشرط اینکه از کانال حکمای حاذق و مجرب ) تجویز شود از نظر کارآیی و اثربخشی و درمان بیماریها بسیار موفق و قابل اعتماد است.
    شخصا دوست پزشکی دارم که علاوه بر اینکه پزشک است در طب سنتی هم بسیار جلو رفته و‌ از همه کشورهای دنیا که صاحب بهترین و به روزترین دانش پزشکی هستند بیماران متعددی دارد که بعد از ناامیدی از همه پزشکان کشورهای مختلف به ایران آمده اند و از ایشان جواب گرفته اند و‌راضی هستند.
    دلیل اقبال بسیار زیاد ایرانیها و‌حتی بسیاری از مردم دیگر کشورها به انواع مختلف طب سنتی همین تجربه های شخصی موفق است که با هیچ چیز دیگر قابل جایگزینی نیست.
    اما در دو‌دهه گذشته بدلیل رونق این نوع طبابت و گرم‌شدن بازار طب سنتی و استقبال مردم و حتی پزشکان ، بازار مکاره این طبابت هم بسیار رشد کرده و مدعیانی همه چیزدان و حراف و جویای نام پیدا شده اند که با توسل به دین و‌مذهب و‌اعتقادات و تبلیغ وسیع و برخورداری از رانتهای حکومتی دکانی باز کرده اند و‌بی محابا و بی اعتنا به عقل و شرع و‌وجدان و‌انسانیت و اخلاق و همه ارزشهای مقبول ، مشغول اغوا و فریب و کاسبی از درد و‌رنج و بیماری مردم هستند و هدفی جز کسب شهروت و ثروت و کاسبکاری ندارند.
    عملکرد آسیب زای این مدعیان دروغین و صدمات فراوانی که این گروه به نظام سلامت جامعه و جامعه پزشکی و‌خصوصا طب سنتی زده اند بسیار مخرب و‌ویرانگر بوده است.
    از عملکرد نادرست و‌مخرب عده ای شیاد و‌نان به نرخ روز خور که با دروغ خود را پزشک و طبیب نامیده اند نباید نتیجه بگیریم که اصل مطلب که همان طب سنتی است ناکارآمد است.
    بطور خلاصه آنچه برای من محرز است این است که :
    ۱_طب سنتی ( در مسیر درست خودش ) بسیار کارآمد و موثر و شفابخش است.
    ۲_حساب فرصت طلب ها و سوء استفاده کنندگان از این طب را نباید با افراد سالم و حاذق و‌ مجرب یک کاسه کرد.
    ۳_ پزشکی جدید گرچه در بسیاری از زمینه ها از جمله جراحی ، تجهیزات پزشکی ، روشهای درمان ،علوم آزمایشگاهی ، توانبخشی ، پزشکی هسته ای ، روشهای تشخیصی و ...بسیار رشد کرده اما هنوز هم در درمان بسیاری از بیماریها مثل دیابت ، میگرن ، فشار خون ،سکته، سرطان ، تومورها و بسیاری از بیماریهای دیگر عاجز و‌ناتوان است و حال آنکه طب سنتی نه تنها برای مداوای بسیاری از بیماریها راه و‌روش دارد بلکه در عمل هم توانسته این ادعا را به اثبات برساند .
    ۴_ عملکرد پزشکی جدید و‌دانشمندان این علم در بسیاری از موارد قابل دفاع نیست و‌همان آسیب ها و قتل نفس ها و صدمات به بیماران و تجویزهای کاسبکارانه اعم از دارو و آزمایش و رادیولوژی و جراحی و ... بسیار بیشتر از طب سنتی به سلامت جامعه آسیب زده است.

    البته این مباحث ، شاخه های فرعی بسیاری دارد که باید با حوصله و آرامش و‌بدون قضاوت و‌تعصب آن را پی گرفت.

    پاسخحذف
  4. اگر یک تحقیق مستند و موثق و منصفانه و بدور از جانبداری روی عملکرد عوامل طب سنتی و‌ پزشکی جدید با هدف تعیین میزان کارآیی و اثربخشی از یک سو و میزان آسیبها و صدمات و تخلفات هر دو‌گروه انجام شود بعید می دانم که پزشکی جدید بتواند نمره قیولی بگیرد.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.