تسلسل ولایی

                                                                                                       دو‌شنبه ۱ آذر ۱۴۰۰

  

 

بقای نظام به عنوان ساختاری که ذاتاً بحران‌زاست جز بر اساس توالی بحرانهای پیاپی نیست. از آنجا که حکومت اقلیّت بر اکثریّت بالقوّه میدان جدال بین دیگر سلایق سیاسی با اقلیّت حاکم است، بحران‌آفرینی بخشی از درونه‌ی چنین نظامی خواهد بود. تنشهای ابتدای انقلاب، حذف گروههای مخالف، پایین‌کشیدن رئیس‌جمهور،‌ جنگ، دوگانه‌ی اصلاح‌طلب و اصولگرا و درگیری‌های فکری ناشی از آن تا خرده‌بحرانهایی مانند قتلهای زنجیره‌ای و جز آن تا پرونده‌ی هسته‌ای و تحریم فراگیر. اگر بحرانی هم در کار نبود یا بحرانها به اندازه‌ای نبود که اجازه‌ی تسلّط شبه‌تفکّر پادگانی را بر کشور بدهد، مثلاً با قتل بختیار می‌شد بحران‌آفرینی کرد و این روند را تداوم بخشید.

 

در داخل کشور و در تقابل با اعتراضات نیز تز «از این ستون به آن ستون فرج است» همیشه به کار گرفته شده است. بلاگری دستگیر و کشته می‌شود ولی به جای مقصّر، مادر و خواهر معترض آن شخص باید منتظر دستگیری باشند. هواپیمایی سقوط می‌کند ولی معترضان به روند دادرسی و تجمّع کنندگان دستگیر می‌شوند و اگر وکیل پیگری داشته باشند، ‌او نیز باید منتظر عواقب آن باشد. در جدیدترین این سلسله مصایب نوید افکاری با اعترافات اجباری و بدون اینکه وکلای تسخیری حکومتی هم از روند کار راضی باشند اعدام می‌شود؛ شاهین ناصری بر شکنجه‌ی نوید افکاری شهادت می‌دهد و سربه‌نیست می‌شود. فرهاد سلمان‌پور درباره‌ی مرگ شاهین ناصری افشاگری می‌کند و برای او پرونده‌ای تشکیل می‌شود. اگر فرداروزی شنیدید که کسی چیزی درباره‌ی سلمان‌پور گفت و نظام او را هم در لیست برخورد گذاشت نباید تعجّب کنید و این روند ادامه دارد. «تسلسل» اگر در منطق محال است، ‌در نظامی غیرمنطقی اصلاً محال نیست.

 

این تسلسل یک‌جا از کار می‌افتد و آن هم جایی است که نظام از سر ناچاری تقصیری را بپذیرد،‌ اینجا باید قصور یا تقصیر به فردی پایین‌دستی محدود بماند و بالاتر نرود مبادا که دامن علّت‌العلل را بگیرد. در شب سقوط هواپیما که به‌خاطر حمله‌ی موشکی شرایط جنگی بود طبعاً فرد مسئول فرمانده کل قواست ولی ده افسر رده پایین محاکمه می‌شوند و نه بیشتر. محمّدعلی زم وقتی به مقصّران اعدام فرزندش اشاره می‌کند، به آوردن نام روحانی، شمخانی،‌ وزارت اطلاعات و شورایعالی امنیّت ملّی بسنده می‌کند ولی به یاد داریم که هنگام دستگیری او چه دعوایی بود که کار سپاه بود یا دیگران. بولتن ائمّه‌ی جمعه‌ای که دستگیری یک فعّال سیاسی و مجازی تلگرامی را مایه‌ی رجزخوانی کردند، نوشته‌ی روحانی نیست و اعدام در قوّه‌ی قضائیّه خارج از دولت است. گرچه سر نخها همه به یک نفر می‌رسد،‌ چه قوّه‌ی قضائیّه و چه مجریه. پس حتّی تسلسل نظام هم دلبخواهی است، ‌اگر درباره‌ی خودی‌ها باشد، باید به آخرین معلول‌ها محدود بماند و اگر درباره‌ی غیرخودی‌ها باشد،‌ تا بی‌نهایت امکان گسترش دارد و این از عجایب حکومت ولایی است. 

۲ نظر:

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.