سه دیدگاه درباره‌ی قیام کربلا



1.امام حسین در مکّه تصمیم گرفت با پشتیبانی انبوه نیروهای داوطلب در کوفه تشکیل حکومت دهد ولی پس از آن که در محا صره‌ی نظامی واقع شد و رابطه‌اش با نیروهایش قطع شد تصمیم گرفت برگردد و در این مرحله کوشش فراوانی کرد که از جنگ جلوگیری کند ولی دشمن مغرور نپذیرفت و جنگ را بر او تحمیل کرد که وی به حکم اضطرار  به دفاع پرداخت و در راه دفاع شهید شد.( نظر سیّد مرتضی و شیخ طوسی و از معاصران، صالحی نجف آبادی در شهید ِجاوید)


2. امام از اول به قصد شهادت حرکت کرد و تا پایان کار همین قصد را دنبال کرد تا به هدفش رسید.( نظر ابن طاووس و همفکرانش و از معاصران، دکترآیتی در گفتار ِعاشورا و دکتر شریعتی در کتاب ِشهادت)


3. نظر آقای مطهّری در حماسه‌ی حسینی که تلفیقی از دو نظر فوق است: امام حسین از مکّه که حرکت کرد، به نیّت تشکیل حکومت در کوفه بود ولی از وقتی خبر کشته شدن نماینده‌اش مسلم بن عقیل به وی رسید تصمیم ِخود برای شهادت را گرفت و علاوه بر این سعی کرد افراد دیگری را نیز جذب کند نه برای اینکه یاریش کنند بلکه برای این‌که کشته شوند تا با ریختن خون بیشتر، نهضت ایشان انعکاس بیشتری پیدا کند.


بدیهی است هر سه نظر درست نیستند و یکی از این سه یا نظر چهارم درست خواهد بود. قصدم فقط طرح مسأله بود تا بعد درباره‌ی این سه نظر و سابقه‌ی جنجال‌هایی که در تاریخ معاصر بر سر آن رفته بنویسم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.