هويّت


فیلمی اکران شده که غرور ملّی را جریحه دار کرده‌است و سیل انتقادات روانه شده و تلاش‌ها برای پاسخگویی آغاز. پاسخگویی با فیلم انیمیشنی ابتدایی به فیلمی در مقیاس عظیم؛ شوخی جالبی نیست. اعتراض فرهنگستان هنر و نماینده ایران در یونسکو را هم اضافه کنیم بعلاوه بمب گوگلی و نوشته‌های اینترنتی. مشکل کجاست، آیا مشکلی هست؟


واقعیّت این است که تاریخ با یک فیلم و ده فیلم عوض نمی‌شود و امپراتوری ایران هم مثل باقی امپراتوری‌ها فتح‌ها و شکست‌ها، خرابی‌ها و آبادی‌های خودش را داشته است. ولی اینکه جوانان این مرز و بوم که از گذشته بیزارند و مدام به آینده اشاره می‌کنند و پدران را سرزنش که در بند دیروزند، وقتی کار به اینجا می‌رسد یادشان می‌افتد که سال سال کوروش باشد و آبگیری سد سیوند مشکل اساسی ماست در نوع خود جالب است. قصد کنایه ندارم ولی اگر از جزئیات این تاریخ ازشان بپرسیم چقدر می‌دانند؟ همین قدر که گذشته باشکوهی بوده و- احتمالاً- حیف که به دست اعراب  به زوال انجامید کافیست؟ همین مقدار از تاریخ ما و خواندن کتیبه‌ها را که دیگران برایمان انجام داده‌اند، ما خود این وسط چه کاره‌ایم؟ سؤال اصلی این است که آنچه بنیادگرایی می‌نامند و مقصود از آن ارتجاع مذهبی است نوع دیگری هم دارد؟


این پرسشی است برای فکر کردن. هر ارجاع کورکورانه‌ای به گذشته به ارتجاع می‌انجامد. گذشته را باید فهمید نه تنها افتخار کرد. گذشته در حقیقت نگذشته حاضر و آماده ایستاده تا در صورت عدم شناخت ما خود را تکرار کند و تاریخ ما تاریخ تکرار تجارب است در این میان هر سلیقه‌ای بنا به خواست خود به نقطه‌ای خاص در تاریخ که خود می‌پسندد ارجاع می‌دهد بی آنکه«همه» ی آن را لحاظ کند. گویی باسلیقه‌ای دیدن تاریخ و ندیدن قسمتی از آن، آنهایی را که در زمان حال نمی‌پسندیم از دور خارج می کنیم ولی نگاهی خام و ناقص به جایی نمی انجامد و اینچنین است که تاریخ ما تاریخ شکست هاست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics