هفتاد سالگی ققنوس


                                  
1.آغز شعر نیمایی را با افسانه می‌دانند که در دی ماه 1301سروده شد. با آنکه دلیل این کار را می‌دانم و می‌پسندم ولی آغاز سده‌ی جدید را در این تقسیم‌بندی بی تأثیر نمی‌دانم درست مانند داستان‌نویسی و جمال‌زاده یا حسن مقدّم و نمایشنامه‌ی جعفرخان از فرنگ برگشته؛ یک جورهایی تطابق خود با تقویم هم هست که اشکالی ندارد.


2. امّا... شعر نیمایی با ققنوس در بهمن 1316آغاز می شود که داریم به سالگرد هفتاد سالگی آن نزدیک می شویم. عدد جادویی هفتاد بهانه‌ی خوبی است برای بررسی شعری تاریخی درباره‌ی مرغی اسطوره‌ای که سرنوشت شعر را در سرزمینی باستانی عوض کرد.


3. پیشتر نوشتم که شاملو با شتاب و نبوغ خود راه شعر را دشوار و سخت کرد و امروز مهمترین دلیل کم‌فروغی شعر به خاطر اوست؛ برگشت به گذشته‌ی نزدیک و آغازی دوباره شاید راهی به دهی باشد.


4. به گمانم مجلّه‌ی دینگ دانگ را برای همین تأسیس کرده‌اند. مبارک است و فرخنده، امّا بسیار باید مراقب بود که به حرکتی ارتجاعی و ضدّ نو تبدیل نشود که از همین ابتدا شکستی خواهد بود. سلیقه‌ی کهن که دیگر خریداری ندارد ولی حرکتهای تقلیدی و ترجمه‌ای و مثلاً پست مدرن نیاز به نقد دارند نه نفی.


5. دو ماه یکبار برای چنین مجلّه‌ای کم است و امیدوارم که چنین حرکتی به رسانه‌های نوشتاری ما نیز کشیده شود. در مقاله‌های این شماره نوشته‌ای هم به قیصر امین پور اختصاص داده شده که خوب است. هنوز از دلیل سکوت اصحاب کانون در مقابل درگذشت این شاعر بی شیله پیله سر در نیاورده‌ام. با این نکردنها و برخی کردنها خود را بی‌اعتبار می‌کنند متأسّفانه.


6. به موقعش درباره‌ی شعر ققنوس خواهم نوشت. ققنوس مرغی است که به آتش خود می‌سوزد و از آتش خود برمی‌آید. شعر فارسی عجیب که با شعری به همین نام و به همین شکل تولّدی دوباره یافت، تا ققنوس نسل ما که و کدام شعر باشد.  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.