حماسه‌خوانی یا نوحه‌سرایی؟




                                              لیس والله سوانا خلف بعد النبی
                                              فرض الله علی طاعتنا کل العباد
                                                من له جـدّ کجـدّی فی الوری 
                                                أو کشیخی فانا ابن العلمیـن
                                                و أبـی شمـسٌ و امّـی  قـمـرٌ
                                                فـانا الکوکبُ و ابن القمرین ِ
عنوان مطلب را برای این نگذاشتم که بگویم یکی از این دو را باید برگزید، صرفاً یادآوری این بود که اکنون آنچه غالب است نوحه و گریه است( که جای خودش را دارد) ولی آنچه در تاریخ‌های معتبر می‌بینیم بیشتر حماسه است. یعنی رجزخوانی امام حسین و یارانش در کربلا و سخن‌رانی‌های زینب و سجّاد بوی خشم و خروش و اعتراض داشت، نه تأسّف و زاری. زینبی که در پایان روزی که شبش برای اوّلین بار نماز شب را از فرط خستگی نشسته خواند، دست به زیر جسد حسینش می برد و می‌گوید: خدایا این قربانی را از ما بپذیر، چگونه زنی است؟ از من می‌پرسید، این گفتار شگفت جز از زبان معصومی صادر نمی‌شود که آنچنان بر روح و احساسش تسلّط دارد که سفّاکی ِدشمنان با خاندان رسول را عشق‌بازی با خدا می‌بیند و لاغیر؛ و همو بود که در جواب آن جوانک میمون‌باز گفت که در کربلا به جز زیبایی ندیدم.


ابیاتی که در صدر مطلب آوردم نیز نظم ِسخنان سالار شهیدان در روز عاشوراست که بسیار معروف است و سالهاست که در تعزیه‌های عربی با لحنی حماسی خوانده می شود و در آن حسین بن علی به اصل و نسب خود در مقابل عدو افتخار می‌کند و فرزند پیامبر بودن و بزرگ‌زادگی خود را به رخ حرامزادگان روبه‌رویش می‌کشد. امسال این ابیات برای اوّلین بار به فضای فرهنگی جامعه‌ی فارسی زبان راه یافت.


               نزار القطری          باسم کربلایی


سه سال پیش از این، کلیپ و نوحه‌ی« لیش تأخّر عبّاس» ( چرا عبّاس برنگشت؟) از زبان اهل حرم کاروان کربلا با صدای باسم کربلایی، نوحه‌خوان عراقی ایرانی‌الاصل با پخش از صداوسیما حسابی گل کرده بود و امسال رجزخوانی عربی- فارسی ِحسین از زبان« نزار القطری» گوی سبقت از مدّاحان ایرانی که همچنان یا اشعار دون شأن امام را می‌خواندند یا از آهنگ‌های نامناسب آن‌ورآبی استفاده می‌کردند و یا به اسم به پا کردن شور، عریان می‌شدند و اصوات نامفهومی را بیشتر برای تخلیه‌ی هیجان جوانان- بدون کمترین معرفت‌دهی- سرمی‌دادند، ربود.


نزار القطری آنچنان که از نامش پیداست اهل قطر است. در عراق درس دینی خوانده و در تلویزیون کویت پس از آوردن شواهد و مدارک بر شفای کودکی که دکترها از معالجه‌اش ناامیدشده بودند و با توسّل به امّ‌البنین در مدینه شفا گرفته بود، از آنجا اخراج شد. او پس از آن خود نیز متحوّل شد و به شعرسرایی و نوحه‌خوانی رو آورد و با صدای خوبش بلافاصله مطرح شد. البتّه فعّالیّت‌های تلویزیونی خود را برای کودکان در تلویزیون عراق و شبکه‌ی المنار ادامه داد و سایتی هم به همین منظور دارد. نوحه‌خوانی و فعّالیّت برای کودکان ِاو بیشتر یادآور امیرحسین مدرّس است که او نیز آلبوم« ماه نی»‌اش کاری ارزنده در عرصه‌ی موسیقی عاشورایی بود. امسال نیز با به بازار آمدن چند آلبوم، عرصه‌ی موسیقی مذهبی سال موفّقی را طی کرد.« ذوالجناح» کاری دیگر از عماد توحیدی،« ‌خروش بحر» با صدای علیرضا افتخاری،‌ « سر به نی» کاری از شهرام صالحی،‌ « ذبح نور» با اشعار و آهنگهای سیّد عبدالرّضا موسوی و« مرثیه‌ی آفتاب» کار ارزنده‌ی سیّد آرش شهریاری، تنبورنواز جوان و چیره‌دست کردستانی از آلبوم‌های قابل تأمّل امسال‌اند. با انتشار آلبوم‌های مذهبی‌های ِاهل موسیقی( همان تلفیق فن و بینش که مدام از آن سخن می‌گویم) می‌توان امیدوار بود که راهی نو در ارائه‌ی هنرمندانه‌ی حماسه‌ی عاشورا گشوده شده است.





پ. ن: آنچه بالاتر نوشتم بر اساس مطبوعات ایران بود ولی با آمدن او به ایران معلوم شد که وی ایرانی‌الاصل است و والدینش از لارستان فارس هستند. نام او را ابتدا نظرعلی گذاشتند که با اشتباه مسؤولان قطری، نزار ثبت شد. از کودکی نیز بر اساس علاقه‌ی خود نوحه‌خوانی می‌کرده است و نام کودکی که با خواندن یکی از نوحه‌های او از مرگ رهید سجّاد است که با رجوع به منابع اینترنتی این روزها به آسانی یافت می‌شود. او استاد نادیده‌ی خود را صادق آهنگران و نوحه‌ها و سرودهای حماسی او می‌داند. وی در نظر دارد به در آینده به دیگر زبانها نیز نوحه‌های خود را ارائه کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.