به فیلمهای پخش شده از تلویزیون در سالگرد انقلاب که نگاه کنیم، به ندرت فیلمی جز آنچه در سالهای نیمهی اوّْل دههی شصت ساخته شده، میبینیم، چرا؟ آیا فیلمهای دیگری نیز هستند و تلویزیون مانند سایر انتخابهای گزینشی خود از پخش آنان امتناع میورزد؟ نه فکر نمیکنم و اگر هم باشند چیز دندانگیری نیستند. باید به جای تلویزیون از سینما پرسید که چرا به واقعهای مهم مانند انقلاب، سالهاست که نمیپردازد.
1. پیشتر از« اکنونزدگی» ما گفته بودم و اینکه آنچنان به روزمرّگی عادت کردهایم که جرأت فرارفتن از امروز را نداریم، به دو معنا: نه به دیروز نگاه میکنیم و نه به فردا. نه تاریخ در این ولایت ارج و قربی دارد و نهبرنامهریزان خوبی هستیم.
2. سینما- و در معنایی گستردهتر- هنر و دانش ما سفارشی است. به جای سفارشی به راحتی میتوان از اصطلاح واکنشی استفاده کرد و سفارش هم به هر حال نوعی واکنش به سفارش ِسفارشدهنده است. دکتر یحیی یثربی از کمکاری متفکّران دینی ما میگفت و اینکه همین روشنفکران دینی مخالفخوان هم اگر نبودند، حالا موضوعی برای بحث و ردّ و دفاع نبود؛ گرچه من این ردّ و دفاع را هم بسیار ضعیف و کاهلانه میبینیم. همین حکایت در سینما هم هست. از طرف دیگر جایی جهانگیر کوثری از جشنوارههای رنگارنگ ایران میگفت که با جوایز خود میتوانند مسیر سینمای هرسال را تعیین کنند که من شگفتزده شدم. با خوشخیالی فکر میکردم که هنرمند جهتدهنده است نه جهتگیرنده و شأن او اجلّ از آن است که دولتمردی بتواند برای او سمت و سو تعیین کند امّا با بررسی فیلمهای این اواخر میبینیم که چگونه گاهی یک نوع فیلم مد میشود. امروز، روز معناگرایی است و در سیما و سینما و وفور روح و شیطان و فرشته و بازگشت از زندگی پس از مرگ و ... . گاهی این سفارش از دولت نیست بلکه از رواج نوع خاصّی از فیلم است. گاهی میتوان سفارشدهنده را واکنش مثبت منتقدان و مردم دانست. پس از موفّقیّت «چهارشنبه سوری»، امسال « کنعان» و« به همین سادگی» نیز به روابط یک زوج در آستانهی جدایی میپرداختند. در این زنجیرهی تأثیر و تآثّر چه کسی به فکر برون رفت از این دایره و نگاه به گذشته است؟
3. نمیتوان البتّه از محدودیّتهای موجود در این زمینه چشم پوشید. هم از لحاظ نبود یا کم بود «کارجا»( لوکیشن) که در این سالها به دلیل گسترش شدید شیوهی جدید زندگی و سرعت تغییرطلبی نمای شهرها عوض شده و مانند مثلاً پاریس نیست که با تغییر چند تابلو و اتوموبیل بتوان شورشهای دانشجویی سالها پیش را مانند گدار بازآفرینی کرد. به جز این، عدم امکان نمایش واقعگرایانهی زنان به عنوان نیمی از جامعه- مگر در شهرستانهای دور یا روستاها- مشکل آفرین است. این مشکل با تمهیداتی مانند استفاده از کلاهگیس – که حتّی در فیلمهای هالیوودی رایج است- قابل حل است. بدیهی است که امکان لمس زن و مرد وجود ندارد امّا کارگردانی که برای یافتن بازیگر، گاه از صدها نفر امتحان میگیرد نباید برای یافتن زوج بازیگری که در سینمای ما فراوان هستند، معضل لاینحلّی داشته باشد؛ میماند آستانهی تحمّل اصحاب ارشاد که بحث دیگری است.
4. مشکل بسیار مهمتر این است که ارباب حکومت نمیخواهند جز برداشت رسمی از تاریخ چیزی به گوش جامعه برسد. مثلاً مردم جامعهی ما فکر می کنند که در انقلاب، رودی از خون راه افتاد و با دانستن این مسأله که آمار تمام کشتگان انقلاب از قتل عام خرداد 42 تا بهمن 57 به سه هزارنفر نمیرسد، بیگمان شگفت زده میشوند ولی این آمار بنیاد شهید است که بار اوّل توسّط عماد باقی با صدای بلند اعلان شد و اعتراف میکنم که ابتدا پذیرش آن برای من نیز دشوار بود. چرا در سیمای دولتی تا کنون پیدارهای فراوان و بازیگران ریزودرشتی را در نقش شاه دیدهایم ولی نوبت به پرستویی و پوراحمد که میرسد، ساختن فیلم دربارهی او ممنوع اعلام میشود؟
چارهای نیست؛ اگر فرهنگ را به ارشاد بسپاریم، آیندگان به ما خرده خواهند گرفت که چرا از اندک مجال موجود استفاده نکردید تا فضا بستهتر نشود. همانطور که چند روز پیش گفتم امثال میرکریمی و مجیدی- و همهی کسانی که « خودی» به حساب میآیند- تنها کسانی هستند که میتوانند با ساختن فیلم در مرزهایی ممتنع، آستانهی تحمّل فرهنگ عمومی و گفتمان قدرت را- به شکلی مشروع و معقول- به عقب برانند. افراط در این مرزشکنی می تواند گاه نتیجهی عکس دهد و فضا را بیشتر ببندد، مانند تبریزی و فیلم مارمولک. یکی از کسانی که همیشه با قرار گرفتن در باریکهی خطّ قرمزها توانسته به آرامی با آن بازی کند و آن را به عقب براند، بهروز افخمی است. او از عروس تا شوکران تلاش کرد تا امکانهای جدیدی را در سینمای ایران مطرح کند و موفّق هم بوده است. امسال هم« فرزند صبح» او نمونهای از همین گونه خط شکنیهاست. تردیدی ندارم که جز او کسی این اجازه را نمییافت که تصویر رهبر انقلاب را نشان دهد. تعقّل و حزم و احتیاط و اعتدال شعار هر کسی باید باشد که به فرا رفتن از امروز میاندیشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.