یک دوراهی در فلسفه‌ی اخلاق




محسن غرویان در شماره‌ی اخیر شهروند امروز به جای تعارفات معمول ترجیح داده که به یکی از اختلاف‌نظرهای مطهّری و مصباح در مورد راست‌گویی و دروغ‌گویی بپردازد. امروز نظرش را خلاصه‌وار می آورم، سپس فردا آنرا کمی بسط خواهم داد.


در اسلام دروغ مصلحت‌آمیز در مواردی مجاز بلکه واجب است. مثلاً اگر بدانیم که کسانی می‌خواهند فرد بیگناهی را بکشند و از محل اختفای او با خبر باشیم و مورد پرسش قرار بگیریم باید به دروغ بگوییم که از او خبر نداریم. حالا با توجّه به تأکید بر احکام اخلاقی مانند لزوم راستگویی و ناپسندبودن دروغ‌گویی، چرا در فقه گاهی خلاف آن واجب می‌شود و آیا این به معنای نسبی‌بودن احکام اخلاقی نیست؟


پاسخ مصباح یزدی: ما در اسلام« دروغ مطلقاً بد است» و « راستگویی مطلقاً خوب است» نداریم. بلکه آنچه هست این است که« راستگویی مفید برای جامعه خوب است» و « دروغ مضر به حال جامعه بد است». در شرع، هر دو گزاره مقیّد به قید مفید بودن است ولی عرف آنرا مطلق می‌پندارد.


ایراد غرویان بر نظر مصباح: بنا بر گفته‌ی ایشان خداوند هم می‌تواند دروغ مفید بگوید و اگر چنین باشد از کجا بدانیم که آیات قرآن و احادیث قدسی مطابق واقع‌اند؟ شاید اینها دروغ‌های مفید باشند. آیا تجویز دروغ‌گویی برای خدا- ولو با فرض عدم نیاز او به این کار- درست است؟


پاسخ مطهّری: برداشت غرویان از پاسخ مطهّری این است که دروغ‌گویی هم در مقام صفت و هم فعلیّت ناپسند است، امّا گاهی در مقام عمل تزاحم بین دو امر پیش می‌آید. در مثال بالا « راستگویی خوب است»، با « شرکت در قتل بیگناه بد است» منافات دارد. در مقام اهم و مهم کردن« اینجا» دروغ واجب می‌شود و گرنه دروغ همچنان بد باقی می‌ماند. در این صورت آنچه انجام شده، انتخاب بین بد و بدتر است نه اینکه دروغ از بدی دربیاید و خوب شود. پس دروغ همچنان بر خداوند روا نخواهد بود و اشکال سابق پیش نمی‌آید.


ابن سینا نیز سخنی مانند مصباح گفته‌است که نباید موجب تعجّب شود. او در زمانی می‌زیست که دانش به گستردگی امروز نبود و شاید خود به لوازم حرف خود آگاه نبود. امّا مصباح با آگاهی از اشکالات این سخن و نظرات مطهّری باز بر نظر خود پامی‌فشارد. حتماً او پاسخی برای این ایراد دارد که غرویان ذکر نکرده است. غرویان این مقایسه را با ارجاع به خداوند و آیات قرآن انجام داده است امّا من بیشتر نظر به وجه اجتماعی آن دارم و این که تجویز دروغ‌گویی چگونه می‌تواند اساس نظام قضایی را زیر سؤال ببرد. در تطبیق هر دو وجه هم با« تقیّه» آنچنان که در سیره‌ی ائمّه آمده، نکاتی به نظرم می‌رسد که فردا خواهم نوشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.