کیارستمی روایت‌گر


         
1. هنوز مثل اینکه جنجال بر سر کتابهای کیارستمی و انتخاب او از شعرهای سعدی و حافظ نخوابیده است. کسی از دید خود جزئیّاتی از کلیّت شعر آنها را پسندیده و جلو دید دیگران گذاشته است. نه این چاپ‌ها روایاتی مانند تصحیح‌های ریزودرشت از حافظ است و نه قرار است که کسی سعدی را از این پس تنها از دید کیارستمی ببیند. کاری که که همچنان که پیشتر نوشتم نه آن چنان تحفه‌ایست که باید بر سر نهاد و نه فاجعه‌ایست، تجربه‌ایست میان باقی تجربه‌ها و کیارستمی را با فیلمهایش می‌شناسیم نه با کتاب منتخب شعر درآوردنش.


2. نقدها لحنی تند و عجیب داشت. اتّهام کتاب‌سازی برای چیست؟ این کتاب که چیزی به او اضافه نمی‌کند و نیاز مالی هم ندارد و اگر قرار به این اتّهام باشد، بسیاری دیگر هستند که به این توصیف سزاوارترند. برخی که نام نمی‌آورم صرفاً تمسخر کردند و آشوری در حالی که از او انتقاد می‌کند، می‌گوید او می‌توانست فلان بیت را « به این شکل» بیاورد و این یعنی نفس کار ایرادی ندارد و در چگونگی‌اش بحث است. مهدی یزدانی خرّم هم در شهروند امروز نوشته که او روایت کلاسیک را به‌هم زده و نتوانسته چیزی جایگزین کند. به نظرم کار او را زیادی جدّی گرفته‌اند و خودش در این امر بی‌تقصیر نیست. نام کتاب اوّل مانند کتاب دوّم می‌باید نام متواضعانه‌تری می‌بود که مفهوم نگاه گزینشی به حافظ را برساند و آن نقل قول از آرتور رمبو هم در اوّل کتاب که: « باید مطلقاً مدرن بود» مزید بر علّت شده است.


3. گلمکانی در وبلاگش منتقدان او را حسود نامیده که من نمی‌پسندم این نیّت‌خوانی را و حقّ ما فقط نقد گفته است نه گوینده و به خودش هم نوشتم که نپذیرفت و گفت که حسادت در جامعه‌ی ما بسیار رایج است و آن نوشته را از سر وظیفه ننوشته و به خاطر برآوردن نیازی درونی بوده است. اگر توهین به دیگران بد است فرقی نمی‌کند که نوشته‌ی ما از سر وظیفه باشد یا نیاز درونی و در هر حال بد است. به هرحال مشابه این بحث را بسیار داشته‌ام و اینجا به همین اکتفا می‌کنم.


4. کیارستمی به درستی در مصاحبه با شهروند گفته که در موسیقی ما سالهاست که گزینش از ابیات صورت می‌گیرد و حرف او درست است. حتّی با کمی گسترش دامنه‌ی دید، خوشنویسی ما هم صرف نظر از وجوه زیبایی‌شناختی، برجسته‌کردن بیت یا ابیاتی از یک غزل بوده است. از اینها گذشته ضرب‌المثل‌هایی که به صورت تک بیت از حافظ و مولوی و دیگران وارد فرهنگ عامّه شده نباید فراموش کرد. اشعار شاعران سبک هندی را هم من دیده‌ام که به صورت تک بیت گزینش و چاپ شد ولی چنین هیاهویی به راه نیانداخت. اتّفاقاً کیارستمی اگر بخواهد به کارش ادامه دهد یکی از پیشنهادها شاعران همین سبک است؛ حالا نه خیلی مغلق‌گو مثل بیدل، ولی صائب و کلیم از این تک‌بیت‌های درخشان بسیار دارند.


5. پیشتر از اظهار نظر نصرت رحمانی درباره‌ی سخنرانی شاملو پیرامون فردوسی نوشتم. او رندانه بدون اشاره به درستی یا نادرستی نظر فردوسی، این کار او را نوعی زیرکی دانسته بود که مدام خود را در ویترین فرهنگ جامعه قرار دهد و به قول او یک ژورنالیست تمام عیار باشد؛ اگر با شعر شد که شد اگر نشد با مجلّه درآوردن یا ترجمه کردن و اگر نشد، با یک سخنرانی مجدّداً در مرکز توجّه قرار دهد. من هم کار کیارستمی را صرف نظر از نقد کارش، نوعی حرفه‌ای‌گری و خبرسازی می‌دانم که البتّه هیچ اشکالی ندارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.