فارسی، زبانی رو به پویایی


آقای دکتر محمّدرضا باطنی گفت و گویی با بی بی سی داشت که در آنها انتقادهای را به زبان فارسی وارد کرد که از دید من ناقص و ضعیف بود و البتّه انتخاب تیتر مطالب در سایت بی بی سی، نادرست به نظر می‌آمد و تندتر از متن گفت‌وگوها و نوشتار بود. همراه آن، مقاله‌ای از ایشان نیز درباره‌ی کاستی‌های خط فارسی انتشار یافت که لازم دیدم چیزی در این باره بنویسم. ابتدا امروز درباره‌ی زبان فارسی و ایرادهایی که به آن وارد است و فردا درباره‌ی خطّ فارسی و اشکال‌های آن خواهم نوشت.
در اوّلین مقاله، آقای باطنی با پنج مقدّمه به بند ششم رسیده‌اند که اذعان به عقیم بودن زبان فارسی است. این مقدّمه‌ها را جداجدا ‌برمی‌رسم.
1.« در زبان فارسی فقط افعال بسیط زایایی دارند»
اگر زایایی را به معنی هرگونه ساختن واژه‌ی جدید بدانیم، ابداً این طور نیست و زایایی ِمنوط به اشتقاق از فعل، مخصوص زبانهای تصریفی مانند عربی است که با دستگاه مبسوط افعال مزید خود مصادر ساده را به آن ابواب می‌برند و بعد انواع مشتقّات را می‌سازند ولی در زبانهای ترکیبی مانند فارسی و انگلیسی با ترکیب دواسم یا استفاده از پسوند و پیشوند یا اسم و صفت و مانند آن، اسم جدید ساخته می‌شود. در کنار واژه‌هایی مانند رایانه و سامانه- که از فعل گرفته شده‌اند-، اسامی بالگرد و موشواره هم ساخته می‌شود. برعکس ِنمونه‌ی اشتقاق از فعل که یک ساختار معنایی واحد را تحمیل می کند در ترکیب، دست برای معناسازی بسیار باز است. مثلاً قبله‌نما، یعنی آنچه که جهت قبله را به ما نشان می‌دهد ولی روحانی‌نما یعنی کسی که فقط ظاهر روحانی دارد و واقعاً اینطور نیست و انگشت‌نما یعنی شخص مشهور و کسی که او را با انگشت به هم نشان می‌دهند و این تنها معانی ساخته شده با« نما» نیست. پس من اینکه در زبان فارسی، زایایی واژگانی تنها از طریق اشتقاق فعلی است، نمی پذیرم و به عکس ساخت اسامی ترکیبی را از نقاط قوّت زبانهای اروپایی و فارسی می‌دانم.
2. « در فارسی امروز دیگر فعل ساده ساخته نمی‌شود»
این حرف تا حدّی درست است ولی این تا زمانی بود که ما شاهد پدیده‌ای به نام وبلاگ‌نویسی نبودیم. پس از ظهور این پدیده و تولید نوشتاری گسترده در سطح جوانان جامعه، آرام آرام برخی ممنوعیّتهای زبانی، تبدیل به هنجار شد. یکی از اینها ساختن مدام افعال جدید با استفاده از اسامی فارسی و عربی و فرنگی است. شاید این جمله در بخش نظرات وبلاگها به چشم شما زیاد خورده باشد که: وبلاگت رو لینکیدم. لینکیدم یعنی لینک کردم که حالا بعضی با شیطنت از آن اسم فاعل و مفعول ِلینکنده و لینکیده هم می‌گیرند! هر وبلاگ‌نویسی نثر خاص خودش را آفریده که در میان واژه‌های نو، چندتایی هم فعل و مصدر تازه‌ساز دیده می‌شود. مصدری که اینگونه ساخته شود، قدما مصدر جعلی می‌گفتند و ایشان پیشنهاد می‌دهد که مصدر تبدیلی بگوییم ولی من نیازی به آوردن هیچ پسوندی نمی‌بینم و صفت ِجدید کافی است و فعل جدید از آنجا که مرکّب نیست، جزو افعال ساده ولی تازه‌ی فارسی خواهد بود. طبیعی است که واژه‌های ساخته شده، خام و ابتدایی و بعضاً غلط هستند ولی مهم این است که سد و ممنوعیّت ساختن افعال جدید در ذهن جوانانی که آینده‌ی این زبان به دست آنهاست برداشته شده است و در آینده‌ای نزدیک موج افعال زایا و کارای جدید است که به متون سرازیر شود یا لااقل من اینطور پیش‌بینی می‌کنم.
4 و3. « شمار افعال ساده‌ای که از گذشته به ما رسیده‌اند، کم است و بعضی از آنها هم دارد متروک می‌شود و افعال مرکّب نیز زایایی ندارند»
با این دو بند موافقم.
5. « مصادر جعلی زایایی ندارند»
وجه درست این جمله این است که از مصادر جعلی تا کنون مشتق گرفته نشده است ولی این با گفتن اینکه این مصادر زایایی ندارند، دوچیز است. مشتق گرفتن از این مصادر از لحاظ دستوری نمی‌تواند غلط باشد و یکی از امکانهای گسترده در پویا کردن زبان فارسی است. کافی است که نویسندگان و مترجمان و ادیبان به آن، به عنوان یک امکان نگاه و از آن استفاده کنند، پس از مدّت کوتاهی جاخواهد افتاد. چطور از« اکسیدن» می‌توان «اکسیده» ساخت- که کاملاً رایج شده- ولی از مصادر جدید- نه لزوماً با صفت ِجعلی یا تبدیلی- با واژه‌های فارسی نمی‌توان؟ همین که ایشان می‌گوید از این مصادر« به ندرت» مشتق ساخته شده، یعنی وجود همین موارد نادر نشان می‌دهد که کاری خلاف دستور زبان نشده است و می‌تواند باز هم انجام گیرد.
یک نکته شایان ذکر است که« جعلی» به معنای ساختگی- یا ساخته‌شده- است و برخلاف پندار آقای باطنی، معنایی منفی ندارد. از آنجا که بعضی جعلی‌ها مانند پول و اسکناس جعلی، همراه با معنای« تقلّبی» است، ایشان فکرکرده که مصدر جعلی نیز دارای این معناست. مصدر جعلی یعنی مصدر ساخته شده و تمام واژگان ساخته شده توسّط فرهنگستان مانند هواپیما و پیام‌گیر و سامانه و مانند آن« جعلی» هستند ولی آنچنان که گفتم اصلاً نیازی به آوردن این صفت نیست؛ اینها اعم از مصدر و فعل و اسم، واژه‌هایی تازه و نوساز در زبان فارسی هستند و همین برای توصیف آنها کافی است.
بدیهی است که با نپذیرفتن سه مورد از مقدّمه‌های استدلال آقای باطنی، جایی برای نتیجه‌گیری سترون بودن زبان فارسی نمی‌ماند. این سه حاشیه‌ای که بر سه مقدّمه از ایشان زدم نشان می‌دهد که امکان ساختن فعل و مصدر جدید از واژه‌های فارسی و عربی و فرنگی نه تنها امکان‌پذیر است بلکه به لطف پدیده‌ی وبلاگ‌نویسی و شیطنت زبانی نویسندگان آن – از دید من- به زودی فراگیر خواهد شد. به این موارد تأکید من بر ساخت ترکیبی واژگان که از مشخّصات و برتری‌های زبان فارسی و اروپایی است را هم بیفزایید تا به امکان بالقوّه و بی‌نظیر فارسی برای بالندگی و پویایی پی ببرید.
این نوشته را فردا با بررسی خطّ فارسی ادامه خواهم داد. آنجا مطالبی مربوط به نوع نگاه آقای باطنی به زبان که به بحث امروز ما نیز مرتبط خواهد بود، آورده خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.