1. مدرک تحصیلی یک نشانه است؛ علامتی بر میزان تقریبی دانش یک فرد که بتوان بر اساس آن وی را متناسب با توانایی علمی خود به کار گرفت. چنین نشانهای یکی از قواعد بازی زندگی است، مانند بعضی لباسهای خاص چون نیروهای انتظامی یا روحانیان. این علامت برای کسی که از تخصّص یا وظیفهی آن فرد آگاهی ندارد، سودمند است. مثلاً با دیدن عبا و دستار شخصی میفهمیم اگر در زمینهی فقه و مسائل شرع سؤالی داریم میتوانیم بپرسیم. آن لباس زینت نیست، علامتی برای برقراری ارتباط است.
2. اگر پذیرفتیم که چنین نشانهای تنها دال بر ویژگی خاص یک فرد است، پس آن نشانه محتاج به آن محتواست، نه آن محتوا محتاج آن نشانه. اگر کسی خط را به کمال بنویسد، به او نمیگویند که قبول نیست مگر اینکه مدرک ممتاز انجمن خوشنویسان را برای ما بیاوری. آفتاب، دلیل آفتاب است و گرنه میرعماد و کلهر که مدرک انجمن خوشنویسان نداشتند. ولی اگر بخواهی چنان مدرکی داشته باشی، باید ثبت نام کنی و زانوی شاگردی به زمین بزنی تا به آن برسی. وقتی هم میرسی در حقیقت به مدرک نرسیدهای، به مهارتی رسیدهای که آن مدرک دال بر آن است. آن مدرک « واقعاً» ورقپارهای بیش نیست.
3. در جهان امروز اهمیّت مدرک بیش از محتوا شده است. از نوجوانی معنای مدرک« دکترای افتخاری» که به افراد میدادند را میفهمیدم و نمیفهمیدم یعنی چه. رماننویسی با انتشار آثارش در سطح جهان و نقد و تأیید نخبگان تثبیت شده است، اینجا دیگر دکترای افتخاری چه معنا دارد؟ او به صد رسیده است، چرا باید نود- که نه، ده- را پیشکش او کرد؟ ملازمهی مدرک و محتوای هنری و دانش افراد آنچنان شده که گویی تا دکترایی ولو به شکل افتخاری در کار نباشد، آن درونه و محتوا هم میلنگد. همچنان معتقدم دکترای افتخاری یک جور توهین به فرد است که همه برعکس آنرا نوعی تقدیر میپندارند.
4. شرط مدرک گذاشتن برای ورود به مجلس و چیزی که این اواخر تصویب شد یعنی شرط مدرک فوقلیسانس و بالاتر برای ریاست جمهوری، گذشته از اینکه بوی تصفیه نامزدها و کنارگذاشتن برخی از آنها را میدهد، اهمیّت مدرک داشتن را تا حدّ زیادی بالا میبرد. چنین است که ما باید منتظر کردانهای دیگری باشیم که برای مدرکدار شدن تن به هر آب و آتشی بزنند. بماند که با گسترش بیرویّهی دانشگاهها و مدرک دهی بیحساب دانشگاه آزاد- و بعضی جاها که واقعاً مدرک فروشی است- نیازی به زحمت زیادی نیست ولی راه میانبر همیشه جذّابیّت دارد. به موارد فوق معادلهای مدارک را میتوان افزود، فلان مقدار درس حوزه، بهمان مقدار کار در شغلی خاص، حفظ قرآن و ... . آنچه در این میان تهدید میشود، ارزش خود فرد و آگاهی و توانایی اوست که گویی بدون آن « ورقپاره» ارزشی نخواهد داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.