1. نمادها و اعمال نمادین ریشه در تاریخ بشر دارند از آیینهای بدوی تا مناسک مذهبی. در جهان کنونی نیز سمبلها کارکرد خود را دارند، یک دقیقه سکوت یا رنگ لباس خاص یا هر کار دیگری معنای خودش را دارد و میتوان با آن حرف زد، حمایت یا اعتراض کرد. به رمی جمرات در اعمال حج دقّت کنید، آیا با پرتاب سنگی به دیواری، شیطان میمیرد؟ نه نمیمیرد ولی ما به خود گفتهایم که با او دشمنیم و اگر در زندگی جایی با او یا یکی از مصادیق او روبهرو شویم « در مقابل» اوییم نه کنار او. از این گذشته انگار دشمن هر قدر هم بزرگ باشد تا سنگی برداریم دیوار میشود مثل کاریکاتورهای ناجی العلی. اقدام سادهی بازی نکردن ورزشکاران ایران با اسرائیلیان چرا رئیس کاروان آنان را در سیدنی آنقدر عصبانی کرده بود؟ بازی نکردن ما پیروزی آنان را در پی دارد ولی از آن مهمتر به معنای« به شمار نیاوردن» آنها نیز هست و این برای آنان ناراحتکننده است.
2. عدّهای به این فکر افتادهاند که شرکتها و بنگاههایی که حامی اسرائیلند را تحریم کنند، البتّه تحریم شخصی و خودجوش بیشتر تا تحریم دولتی. بعضی جاها مثل ایران هم برخی مکانها را آتش زدهاند که فکر میکردند نفعی به اسرائیل میرساند. در پلیدبودن دولتی اشغالگر و تروریست که ابایی از افتخار به جنایات خود ندارد و سالهاست که تمام ارزشهای انسانی را به سخره گرفته است، شکّی نیست و البتّه در نابجا بودن حمله به اموال کسانی که معلوم نیست در دنیای به هم پیچیدهی کنونی جایی آگاهانه و به قصد حمایت، سروکارشان با یک صهیونیست یا اسرائیلی بیفتد یا نه؛ امّا میتوان از زاویهای دیگر نیز به این موضوع نگریست:
3. آمریکا و اسرائیل و دولتهای غربی – و اساساً هرآنکه قدرتی دارد و میخواهد آنرا اعمال کند- از انواع روشها برای تحمیل خواستهی خود استفاده میکنند که تحریمهای ریز و درشت اقتصادی یکی از آنهاست. این تحریمها هماکنون بر ایران به خاطر جرمی که هنوز ثابت نشده در مسائل اتمی تحمیل میشود؛ ایا وقت آن نیست که کشورهای عربی و اسلامی که بر ذخایر عظیم انرژی خفتهاند از این سرمایهی خود برای اعمال نظرات بحق خود استفاده کنند؟
4. طبعاً نه! دولتهای عربی نه تنها چنین کاری را نمیکنند بلکه با به جان هم انداختن آنها( مانند صدّام) یا تهدید نشان دادن ِدیگر کشورها( مانند ایران) اینجور نشان داده میشود که در مقابل دادن نفت، امنیّت به دست خواهند آورد؛ حتّی بذر ترس از یکدیگر را هم در دل آنها کاشتهاند. در یکی از برنامههای بیبیسی در مقابل پرسش برنامه که شما شهروند خلیجی، آیا دوست نداری که پایگاههای نظامی آمریکا از منطقه برچیده شود، بسیاری از بحرینیها و قطریها میگفتند که نه، چون ما در مقابل ایران و « عربستان» آسیبپذیریم. میبینید که ترس از عربستان برای آنها تفاوتی با ترس از ایران ندارد.
5. چرا شهروندان در اقدامی خودجوش از برخی کالاهای ساخت اسرائیل یا منتسب به آنها پرهیز نکنند؟ در جهان متّکی بر زر و زور و تبلیغات ( تزویر سابق) چرا نباید از قواعد این جهان پیروی کرد؟ کمترین فایدهاش بیتفاوت نبودن شخص در برابر عادیشدن نسلکشیی است که بیخ گوش ما جریان دارد. اصلاً بحث موردی نمیکنم که فلان جا مربوط به اسرائیل یا یهودیان حامی صهیونیسم میشود یا نمیشود ولی بالاخره جایی در این دنیای بزرگ به آنها مربوط است؛ به فرض هم جایی مربوط به آنان نباشد و تحریم شود و ضرر مالی کند، ما کارگزار کمپانیها و فروشگاههای زنجیرهای نیستیم تا حافظ منافع آنها باشیم. تازه منظور من اصلاً ضرر مادّی زدن نیست- گرچه این را هم میتوان لحاظ کرد- منظور من نمادین بودن این عمل است. با این اوصاف تیترزدن که« با بیسکوییت نخوردن چهگوارا نمیشویم» چقدر سادهانگارانه است؛ درست مثل خداناباوری که مؤمنان رجمکننده را تمسخر کند که« بس است دیگر، شیطان را کشتید، به او رحم کنید لطفاً!». کسی قرار نیست چهگوارا شود ولی قرار هم نیست بیتفاوت باشیم؛ میتوان اجازه داد غرور کوچک مردم با تصمیمهای کوچکشان ارضا شود. انفعال درد بیدرمان عصر ماست.
پ. ن: اینجا دربارهی تأثیر کارهای کوچک نوشتم که اتّفاقاً تصویر« چهگوارا» هم دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.