1. عادل فردوسیپور مجری برنامهی نود نیست، خود ِبرنامهی نود است.
2. گاهگداری کسی یا اتّفاقی باعث میشود مردم به هیجان بیایند؛ درست مانند کسانی که در حسرت هوای تازه هستند و لای دریچهای باز بماند. نود الآن آن دریچه است.
3. برنامهی نود تنها نمونهی قابل دفاع جریان آزاد اطّلاعاتی سیما در یک بخش خاص از جامعه یعنی فوتبال است که تأثیر بیبروبرگردی بر انتخاب و تعویض مدیران و مربّیان داشته است؛ آگاهیها دربارهی داوری و قوانین فوتبال را بالا برده و اجزای ناپیدای فدراسیون مانند کمیتهی انضباطی را به چالش کشیده است؛ سطح انتقادپذیری در جامعه را بالا برده و به یک نمونهی آرمانی «گفتوگو» تبدیل شده است.
4. کلید« موضوع روز شدن» نود ابتدا در دنیای مجازی خورد، بعد مطبوعات و صداوسیما. از مطبوعات هم فقط« گل»، آفرین به گل!
5. دیشب محمّد صالحعلا برنامهاش را به فردوسیپور تقدیم کرد، آفرین به صالح علا!
6. آخوندی جوانکی بیست و هشت ساله است که بدون هیچ سابقهای ابتدا مدیر روابط عمومی علیآبادی شده و بعد عضو هیئت مدیرهی بزرگترین باشگاه فوتبال ایران یا شاید آسیا؛ طی کردن مدارج ترقّی را میتوان از او و بذرپاش آموخت.
7. با بیدرایتی او معلوم شد که این سازمان تربیتبدنی نبوده که در برنامهی صفایی فراهانی نیامده بلکه صداوسیما بود که برای آنان شرط گذاشته که یا با بالاترین سطح مدیریّت بیایند یا نیایند. پس آفرین به صداوسیما!
8. مردم هفتهی پیش مسابقهی پیامک را به نظرسنجی علیه خودرأیی بدل کردند ؛ آفرین به مردم!
9. سازمان ترسوی تربیت بدنی با همکاری مخابرات، شمارهی نظرسنجی برنامه را مختل کردند و یک سؤءتفاهم محدود را بر ضدّ خود تبدیل به نارضایتی میلیونی کردند، آفرین به حماقت سازمان!
10. منظور من از« قویترین رسانه» صداوسیما نیست، بلکه رسانهی شایعه است. شایعه، الزاماً کارکرد یا معنایی منفی ندارد بلکه میتواند به معنای ارتباط آزاد و مثبت مردمی، خارج از کانالهای اطّلاعاتی رسمی باشد. این رسانه میتواند یک فیلم را پرفروش کند یا به شکست بکشد، میتواند یک نفر را به اوج عزّت ببرد یا به حضیض ذلّت بیفکند یا حتّی نتیجهی انتخابات را معلوم کند. در این دوئل، عادل در خط مقدّم ایستاده است و اسلحهاش هوش، دانش، شجاعت، آزادگی، محبوبیّت و بازیگوشی خودش است.
11. دکتر سیّار، ذوالفقارنسب، حاج رضایی، کربکندی، پورحیدری و بسیاری دیگر با انتقاد از تحریم کودکانهی سازمان آزادگی خود را نشان دادند. این روزهاست که فرق آدمها معلوم میشود.
12. دوشنبهشب آینده خیابانها خلوت خواهد شد.
3. برنامهی نود تنها نمونهی قابل دفاع جریان آزاد اطّلاعاتی سیما در یک بخش خاص از جامعه یعنی فوتبال است که تأثیر بیبروبرگردی بر انتخاب و تعویض مدیران و مربّیان داشته است؛ آگاهیها دربارهی داوری و قوانین فوتبال را بالا برده و اجزای ناپیدای فدراسیون مانند کمیتهی انضباطی را به چالش کشیده است؛ سطح انتقادپذیری در جامعه را بالا برده و به یک نمونهی آرمانی «گفتوگو» تبدیل شده است.
4. کلید« موضوع روز شدن» نود ابتدا در دنیای مجازی خورد، بعد مطبوعات و صداوسیما. از مطبوعات هم فقط« گل»، آفرین به گل!
5. دیشب محمّد صالحعلا برنامهاش را به فردوسیپور تقدیم کرد، آفرین به صالح علا!
6. آخوندی جوانکی بیست و هشت ساله است که بدون هیچ سابقهای ابتدا مدیر روابط عمومی علیآبادی شده و بعد عضو هیئت مدیرهی بزرگترین باشگاه فوتبال ایران یا شاید آسیا؛ طی کردن مدارج ترقّی را میتوان از او و بذرپاش آموخت.
7. با بیدرایتی او معلوم شد که این سازمان تربیتبدنی نبوده که در برنامهی صفایی فراهانی نیامده بلکه صداوسیما بود که برای آنان شرط گذاشته که یا با بالاترین سطح مدیریّت بیایند یا نیایند. پس آفرین به صداوسیما!
8. مردم هفتهی پیش مسابقهی پیامک را به نظرسنجی علیه خودرأیی بدل کردند ؛ آفرین به مردم!
9. سازمان ترسوی تربیت بدنی با همکاری مخابرات، شمارهی نظرسنجی برنامه را مختل کردند و یک سؤءتفاهم محدود را بر ضدّ خود تبدیل به نارضایتی میلیونی کردند، آفرین به حماقت سازمان!
10. منظور من از« قویترین رسانه» صداوسیما نیست، بلکه رسانهی شایعه است. شایعه، الزاماً کارکرد یا معنایی منفی ندارد بلکه میتواند به معنای ارتباط آزاد و مثبت مردمی، خارج از کانالهای اطّلاعاتی رسمی باشد. این رسانه میتواند یک فیلم را پرفروش کند یا به شکست بکشد، میتواند یک نفر را به اوج عزّت ببرد یا به حضیض ذلّت بیفکند یا حتّی نتیجهی انتخابات را معلوم کند. در این دوئل، عادل در خط مقدّم ایستاده است و اسلحهاش هوش، دانش، شجاعت، آزادگی، محبوبیّت و بازیگوشی خودش است.
11. دکتر سیّار، ذوالفقارنسب، حاج رضایی، کربکندی، پورحیدری و بسیاری دیگر با انتقاد از تحریم کودکانهی سازمان آزادگی خود را نشان دادند. این روزهاست که فرق آدمها معلوم میشود.
12. دوشنبهشب آینده خیابانها خلوت خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.