دعوت به ریاکاری مفید


               
1. ریا دو سویه دارد، یکی سویه‌ی فردی آن است که بد است و ناپسند ولی شاید کسی بگوید که سویه‌ی بیرونی آن در اعمال اجتماعی شاید خیلی هم بد نباشد. کسی که محض ریا، دختری فقیر را صاحب جهیز کند یا بی‌مسکنی را سکنی بخشد به هر حال به آنان سودی رسانده ولی اینکه نیّتش چیست، مسأله‌ایست که بین خود و خدایش می‌ماند.


2. کرّوبی این روزها سعی می‌کند از موسوی عقب نماند و مدام می‌گوید اگر موسوی فلان می‌کند من بهمان می‌کنم یا پس از نوشتن بعضی  وبلاگ‌نویسان در مورد لزوم به کارگیری وزیر زن بلافاصله گفت که حتماً یک یا چند وزیر زن خواهم داشت و سپس در اقدامی عجیب از تغییر قانون اساسی گفت که یادم هست وقتی زمانی خاتمی همین را گفت با چه واکنش تندی از جانب محافظه‌کاران روبه‌رو شد. با تشکّر ویژه از تیم مشورت‌دهنده به ایشان، از این دوستان خواستاریم که باقی نظرات ما را نیز به ایشان منتقل کنند.
محمود احمدی‌نژاد نامه‌ای به سعید مرتضوی نوشته و از حق و حقوی رکسانا صابری و حسین درخشان و لزوم ایجاد امکان دفاع برای آنان گفته است. گرچه سپردن دادگستری به مرتضوی مثل سپردن گلّه‌ی گوسفند به گرگ است و باز هم گرچه این نامه نشان می‌دهد که در این دیار، رعایت قسط و عدل و امکان دفاع از یک متّهم آن چنان کیمیا شده که برای تحقّق آنها نیاز به نامه‌ی رئیس جمهور کشور هست ولی اگر به نتیجه‌ای منجر شود و مثلاً درخشان آزاد شود یا صابری از تهمت جاسوسی برهد، شاید خیلی هم بد به نظر نیاید؛ ولی نکته‌ای اینجا هست و آن هم اینکه از رئیس‌جمهور در چهارسال گذشته انتقاد می‌کردند که رفتارش رفتاری انتخاباتی است. بله، رفتارش انتخاباتی بود ولی با نشانه‌گیری قشری که به او رأی داده بودند و نه کسانی که از او رو برتافته بودند. جمع کردن مردم در اجتماعات و تصدّق به عامّه، چیزی بر او نمی‌افزود ولی اگر به خاطر بر سر قدرت ماندن، دولتیان رو به ریای مفید (مفهومی متناقض مثل « بمیر و بدم» خودمان) بیاورند که منتقدان خود را نیز مجاب کنند، به نفع آنان است. احمدی‌نژاد در جشنواره فجر هم «درباره‌ی الی» را از خطر توقیف رهاند و گاه‌گداری از این کارها کرده است که نفس عمل بد نیست؛ برعکس دیگران که به نیّت او کار دارند، با نیّت او هم کاری ندارم ولی می‌گویم چرا دائمی و با برنامه نیست. مثلاً انتقاد از طرح مبارزه با بدحجابی چرا امسال باید بیان شود و دوسال گذشته چرا وی سکوت کرده بود؟ آن هم در حالیکه در دوران انتخابات گذشته از اینکه او را به محدود کردن جوانان و زنان متّهم می‌کردند، گله داشت.   
همیشه به دوستان می‌گفتم که نمی‌دانم چرا رهبر مسائل را جور دیگری می‌بیند و مثلاً در ماجرای زهرا کاظمی (یا قتل‌های زنجیره‌ای یا افراط‌های شورای نگهبان یا...) فکر می‌کند اگر ماجرا به سکوت برگزار شود بهتر است. او اگر آن زمان مداخله می‌کرد و شخص ضارب را تنبیه می‌کرد هم به حکم شرع و عدالت عمل کرده بود و هم محبوبیّتی برای خود دست و پا می‌کرد. همین طور است دخالت در مناقشات دیگر که این کار او- با هر نیّتی- حتّی به نفع خودش هم بود.


3. بدیهی است که این ایما و این دعوت، بیشتر کنایی است تا واقعی، چون تا عقیده‌ای برای کسی به اثبات نرسیده باشد و در عمق جانش رسوخ نکرده باشد، نمی‌توان از او انتظار عمل به آن را داشت و این اعمال موردی، ناشی از سرخوشی موقّتی یا دورخیز برای کسب قدرت یا ادامه‌ی نشستن بر سریر آن است. وقتی می‌گویند بصیرت در نظر به شجاعت در عمل می‌انجامد یعنی همین و گرنه چرا باید قسط و عدل را از مرتضوی خواست؟ اوّلین شرط اقامه‌ی عدالت، محاکمه‌ی جناب دادستان به خاطر بستن غیرقانونی روزنامه‌ها و فجایعی مانند قتل زهرا کاظمی است. نه با یک گل بهار می‌شود و نه با یک نامه، قسط و عدل ِفراموش‌شده به یاد می‌آید؛ آرایش و پیرایش یکی از امکان‌های زیباسازی چهره‌ی انسان است ولی مگر بزک کردن می‌تواند پیرزنی آبله‌رو را دختری جوان و شاداب کند؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.